آیا ما آزادی اراده داریم؟

آزادی اراده از جمله مسائلی است که از گذشته تا به حال توجه همه را به خودش جلب کرده است. ما خودمان را موجوداتی می دانیم که تصمیم می گیرند و انتخاب می کنند. مثلا اگر دلتان چیپس بخواهد خیلی راحت به سمت فروشگاهی می روید و برای خودتان چیپس می خرید. در عین حال می توانید آزادانه تصمیم بگیرید که به جای چیپس، لبنیات، سالاد یا آجیل بخرید. یا اینکه اصلا چیزی نخرید. این به نظر یعنی همان اراده آزاد.

توضیح روان شناسان در مورد چرایی آزاد نبودن اراده بشر!

علم عصب شناسی معتقد است که این مغز ماست که تصمیم گیرنده است. آنهم خیلی قبل از اینکه ما بفهمیم و وارد عمل شویم. حالا با یک مثال همه چیز را برایتان روشن تر می کنم. مغز ما در درجه اول مسئول تنظیم سیستم بدن است تا زنده و سلامت بمانیم. اما در این خصوص مشکلی هم وجود دارد. مغز ما تمام روزش را در محوطه ای تاریک و خاموش به نام جمجمه می گذارند. یعنی هیچ ایده ای ندارد که در تمام بدن و در دنیای خارج از بدن چه اتفاقاتی می افتد.

دسترسی مغز به اطلاعات حسی

این عضو حیاتی از بدنمان دائما در حال دریافت اطلاعات حسی از اندام های حسی بدن ماست؛ مثلا تصاویری که با قرنیه دیده می شود، یا صداهایی که با کمک پرده صماخ شنیده می شوند. این اطلاعات حسی نتیجه اتفاقاتی هستند که در بیرون و درون بدن می افتند. اما خود مغز به این اتفاقات و علت شان هیچ دسترسی ندارد! برای مثال یک صدای خیلی بزرگ می تواند در نتیجه رعد، تیراندازی یا صدایی از دارم باشد. هر کدام از این علت ها برای مغز معنای خاصی دارد و هر معنا یعنی اینکه مغز باید فرمان عملکرد خاصی دهد.

مطلب پیشنهادی: ناهماهنگی شیمیایی در مغز ؛ مشکلی که شاید شما هم درگیرش باشید!

مغزمان چگونه متوجه می شود علت اطلاعات حسی چیست؟

حالا این سوال برایمان پیش میاید که چطور مغز ما متوجه می شود علت این اطلاعات حسی چیستند تا فرمان به اتخاذ بهترین عملکرد ممکن دهد؟ در واقع بدون دسترسی مستقیم به علت ها مغزمان باید حدس بزند و علاوه بر اینها در هر لحظه مغز ما تجربیات گذشته را که شبیه به موقعیت حال حاضر هستند به یاد می آورد و از این تجربیات کمک می گیرد تا حدس بزند در لحظات بعدی چه اتفاقاتی قرار است بیافتد. در این صورت است که می تواند بدنمان را برای بهترین عملکردها در لحظات بعدی آماده نگه دارد.

مطلب پیشنهادی: هوش مصنوعی که فعالیت مغز را به نوشته تبدیل میکند! از این به بعد باید نگران خواندن ذهنمان هم باشیم!

پیش بینی های مغزمان بر اساس تجربیات تلخ و شیرین گذشته

حدس زدن و درست کردن اشتباهات خیلی بهتر از عمل کردن از روی دانسته های غلط و چرک نویس های مغز است. این پیش بینی ها یعنی اینکه مغز ما در حال تغییر و تحول در ساز و کار نورون هایش است. تا بدنمان را برای بهترین عملکرد یا حداقل بهترین تصمیم ممکن در لحظات آینده آماده کند. این را هم بگویم که چنین پروسه پیش بینی، کاملا بدون آگاهی شما انجام می گیرد و در تمام طول زندگی تان ادامه پیدا می کند. و جالب است بدانید که هر روز تعداد بیشتری از محققان ایمان می آورند که این پروسه خیلی قبل تر از آنکه شما تصمیم به عمل بگیرید اتفاق می افتد! پس با کمال احترام، این یعنی مغز ما زودتر از ما تصمیم می گیرد!

تصمیمات ما یا تصمیم مغزمان!؟

به عبارت دیگر تصمیم به خریدن و خوردن چیپس خیلی قبل از اینکه تصمیم شما باشد، تصمیم مغزتان است. در حالیکه شما از همه جا بی خبرید. در نهایت به این نتیجه می رسیم که این عملکرد ما و البته تمام عملکردهای ما در طول زندگی توسط پیش بینی هایی که مغزمان به صورت اتوماتیک دارد، راهنمایی و کنترل می شوند. کنترل این تصمیمات و پیش بینی ها هم بر اساس حافظه و تجربیات خوب و بدی که از دنیای اطرافمان داریم اتفاق می افتد. حالا می خواهم خیلی خوب به این تعریف از عملکرد داخلی مغز فکر کنید! با در نظر گرفتن این توصیفات آیا هنوز هم به نظرتان جایی برای بحث در مورد «آزادی اراده» می ماند؟

بالاخره آزادی اراده داریم یا نه؟

حالا می رسیم به این جای مطلب که گفتم بحث ها بر سر آزادی اراده از گذشته تا به امروز داغ داغ بوده و هم چنان ادامه دارد. البته قرار هم نیست با این مطلب من همه چیز مشخص شود و این بحث برای همیشه تمام شود. من فقط می خواهم به قسمتی از این پازل اشاره کنم که مدت هاست نادیده گرفته می شود. قبلا هم گفتم و حالا باز هم اشاره میکنم که مغز ما بر اساس تجربیات گذشته مان که شبیه به موقعیت حال حاضرمان هستند پیش بینی می کند و تصمیم به اتخاذ عملی می گیرد.

تاریخچه تصمیم گیری هایمان آزادی اراده ما را شکل می دهند!

این یعنی هر تجربه جدیدی که برای خودتان کسب می کنید، هر چیز جدیدی که خوانده می شود، هر فرد تازه ای که با او هم صحبت می شوید و هر مسئله ریز و درشتی که یاد می گیرید پتانسیل این را دارد که پیش بینی های آینده مغزتان را تحت تاثیر قرار دهد. این موضوع ممکن است برای خیلی ها آزادی اراده به نظر برسد. اما این آزادی اراده در طول زمان اتفاق می افتد و آنطور که فکر می کنید آزادی به اراده ی هر عملی که در دقیقه به آن فکر می کنید نیست. مثلا وقتی مهارتی را یاد می گیرید، مانند دوچرخه سواری، یا با کسی حرف می زنید که این مهارت را قبول ندارد در حال شکل گیری پیش بینی برای مغزتان هستید.

کنترل رفتارهای اتوماتیک مغز یعنی اراده آزاد

به عبارت دیگر با کمی تمرین و صرف انرژی می توانید رفتارهای اتوماتیک مغزتان را کنترل کنید و البته بر رفتارهای آینده تان که تحت سلطه مغز هستند هم احاطه بیشتری داشته باشید. البته این میزان کنترل اصلا آن قدری نیست که فکرش را می کنید و اسمش را می گذارید آزادی اراده.