ناهماهنگی شیمیایی در مغز

ناهماهنگی شیمیایی در مغز زمانی به وجود می آید که پیام رسان های شیمیایی، یا همان فرارسان های عصبی زیاد یا کم باشند. بعضی ها معتقدند زیاد یا کم شدن این فرارسان ها موجب اختلال در عملکرد مغز و مشکلات عصبی و سلامتی می شود اما تحقیقات چیز دیگری را ثابت کرده است.

مطلب پیشنهادی: مضرات استرس مزمن بر مغز جدی تر از چیزی است که تصورش را می کنید! 

ناهماهنگی شیمیایی در مغز چیست؟

اول می خواهم از فرارسان های عصبی و وظیفه شان برایتان بنویسم. این مولکول های شیمیایی طبیعی در بدن موظفند پیام های عصبی را از یک سلول عصبی در یک پایانه به سلول عصبی دیگر و پایانه عصبی دیگر منتقل کنند. برای مثال نوراپی نفرین و سروتونین. داستان از جایی شروع می شود که بعضی ها اعتقاد دارند ناهماهنگی شیمیایی در مغز موجب می شود مشکلات عصبی مانند افسردگی و اضطراب به وجود بیایند.

به این تئوری فرضیه ناهماهنگی شیمیایی در مغز گفته می شود. اما چنین ایده ای نیازمند تغییری اساسی است. بر اساس تحقیقات انجام شده ناهماهنگی های شیمیایی ممکن است تاثیری در پروسه افسردگی داشته باشند اما دلیلی برای این بیماری نیستند. راحت تر بگویم! در هیچ تحقیقی ثابت نشده که فرارسان های عصبی علت افسردگی هستند.

تاثیر مغز در افسردگی

باید بدانید که بخش هایی از مغز مسئول تعیین خلق و خوی شما هستند. مثلا لوب پیشانی و هیپوتالاموس. تحقیقات نشان داده که وقتی کسی درگیر افسردگی و سایر بیماری های روان شناختی می شود عملکرد این قسمت های مغز هم دستخوش تغییر می شود. اما مشخص نیست که آیا این تغییرات علتی هستند برای افسردگی، یا اینکه معلول افسردگی هستند!

قسمت هایی از مغز که خلق و خوی تان را تعیین می کنند

دستگاه لیمبیک، قسمت درونی و عمیقی از مغز است که در تعیین خلق و خوی احساسات ما نقش دارد. البته این بخش از مغز قسمت های متفاوتی دارد از جمله؛ هسته لیمبیک، هیپوتالاموس، آمیگدال و هیپوکامپ.

مطلب پیشنهادی: 5 راهکار آسان برای حفظ سلامت مغز و حافظه در پیری که حتما باید آنها را انجام دهید!

ارتباط میان سلول های عصبی و افسردگی

همان طور که قبلا هم گفتم فرارسان های عصبی ارتباط میان سلولهای عصبی یا نورون ها را آسان تر می کنند. تحقیقات ثابت کرده که در بیمارانی که با افسردگی کلنجار می روند عملکرد این فرارسان های عصبی دچار اختلال می شود. حالا می خواهم دقیق تر برای تان بنویسم. بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده بیشتر و کمتر شدن فرارسان های عصبی در دستگاه لیمبیک موجب بیماری هایی مانند افسردگی و اضطراب خواهد شد. البته دلایل اصلی دیگری هم در کارند و تغییر در میزان این فرارسان ها تنها بخشی از علت ابتلا به چنین بیماری های عصبی است. برای مثال زمینه های بیولوژیکی، روان شناختی و فاکتورهای محیطی همه و همه نقش خودشان را دارند.

علائم ناهماهنگی شیمیایی در مغز

در سال 1950 محققان به این نتیجه رسیدند که مصرف داروهایی مانند بازدارنده عصبی مونوآمین اکسیداز، ضد افسردگی های سه حلقه ای و بازدارنده-باز جذب سروتونین برای درمان افسردگی موجب بیشتر شدن ترشح فرارسان های عصبی مانند دوپامین، نوراپی نفرین و سروتونین می شود. به همین خاطر محققان تصمیم گرفتند در مورد این فرارسان های عصبی و نقش شان در افسردگی و اضطراب تحقیق کنند. و در نهایت این طور فرضیه سازی کردند که کم شدن این دسته از فرارسان های عصبی موجب بروز علائم زیر خواهد شد. 

البته این موضوع را هم نباید ندید بگیریم که تغییرات شیمایی در بدن ممکن است به علت افسردگی رخ داده باشند. به عبارت دیگر این تغییرات در میزان فرارسان های عصبی معلول بیماری هایی مانند افسردگی و اضطراب هستند نه علت!

علت های احتمالی ناهماهنگی شیمیایی در مغز

بر اساس تئوری ناهماهنگی شیمیایی افسردگی زمانی اتفاق می افتد که تغییری در میزان فرارسان های عصبی ایجاد شود. محکم ترین دلیل برای ثابت کردن تئوری ناهماهنگی شیمیایی کارایی داروهای ضد افسردگی است. در این داروها میزان قابل توجهی سروتونین و فرارسان عصبی وجود دارد و تحقیقات با جامعه آماری بالا ثابت کرده که اگر این فرارسان های عصبی به مغز برسد علائم افسردگی و اضطراب قابل درمان هستند.

مطلب پیشنهادی: تغییر فرایند تصمیم گیری در مغز با استفاده از امواج اولتراسوند با شدت کم

البته در این تحقیقات گروهی هم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. به گروه کنترل تنها دارونما داده شد و در نهایت مشخص شد که داروها واقعا در درمان تاثیر دارند. البته درست است که درمان با این داروها در کنترل علائم تاثیر دارد اما این به آن معنی نیست که علائم، بازده کمبود این دسته از فرارسان های عصبی هستند. بگذارید شفاف تر بیان کنم. سروتونین یکی از فرارسان های عصبی است که در سلامت کلی روان افراد نقش چشم گیری دارد. اما این دلیل نمی شود که ناهماهنگی در میزان سروتونین بدن علتی برای بروز علائم افسردگی باشد.

میلیون ها واکنش شیمیایی در یک لحظه مغز

ما خیلی خوب می دانیم که احتمالا روزانه میلیون ها واکنش شیمیایی در مغز اتفاق می افتد. تعداد این واکنش های شیمیایی در یک لحظه آنقدر زیاد است که اصلا نمی شود فهمید تغییر در میزان یک فرارسان علتی برای بروز تغییر در عملکرد مغز است یا نه! چون همیشه چندین میلیون واکنش با هم اتفاق می افتند. برای مثال همیشه یک بازه زمانی بین استفاده از داروهای بازدارنده-بازجذب سروتونین و کاهش علائم وجود دارد. همین بازه زمانی نشان می دهد که به احتمال خیلی زیاد پروسه میانجی با تاثیر ضد افسردگی وجود دارد.

تستی برای تشخیص ناهماهنگی شیمیایی در مغز وجود دارد؟

راستش را بخواهید هیچ تست تایید شده ای برای تشخیص ناهماهنگی شیمیایی در مغز وجود ندارد. البته پزشکان می توانند تست هایی برای اندازه گیری میزان سروتونین در جریان خونتان انجام دهند. اما این میزان سروتونین معیاری برای مشخص شدن میزان سروتونین موجود در مغز نیست.

آیا افسردگی ژنتیکی است؟

فاکتورهای زیادی در ابتلا به افسردگی نقش دارند. ژنتیک هم یکی از همان فاکتورهاست. بر اساس تحقیقات انجام شده، سابقه خانوادگی در ابتلا به افسردگی ریسک دچار شدن به این بیماری را بالا می برد. البته این را هم بگویم که هنوز فاکتورهای ژنتیکی در ابتلا به افسردگی کاملا بررسی نشده اند اما تحقیقات انجام شده بر افراد یک خانواده و دو قلوها نشان داده که میزان به ارث رسیدن این بیماری روان شناختی 37% است. ناگفته نماند که تحقیقات کوچک انجام شده بر افسردگی به عنوان بیماری ژنتیکی زیاد است. اما در عین حال باید تحقیقاتی با جامعه آماری بالا انجام شود تا به نتیجه مشخصی در مورد تاثیر ژنتیک بر افسردگی برسیم.

ناهماهنگی شیمیایی در مغز

تشخیص بیماری های روان شناختی

پزشک متخصص علائم شما را بررسی میکند و سابقه خانوادگی تان را هم در نظر می گیرد تا در این مورد نظر دهد. البته ممکن است آزمایش خون هم بخواهند تا مشکلات احتمالی تیروئید و کمبود ویتامین ها هم بررسی شوند. چرا که هم مشکلات مربوط به تیروئید و هم کمبود ویتامین موجب بروز علائم بیماری های روان شناختی می شوند. اگر نتیجه این تست ها دلیلی برای مشکل عصبی شما نشان ندهند پزشک شما را به متخصص روان شناس یا روان درمانگر معرفی میکند. پزشک روان درمانگر یا روان شناس از راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی برای بررسی مشکل شما استفاده میکند و راه کارهای لازم را پیش رویتان قرار می دهد.

ناهماهنگی شیمیایی در مغز چگونه درمان می شود؟

درمان هایی برای ناهماهنگی شیمیایی در مغز وجود دارد و اکثر این روش های درمانی با تغییر در میزان فرارسان های عصبی و بلوکه کردن جذب این مواد کار می کنند. بلوکه کردن جذب یک سری خاص از فرارسان های عصبی موجب می شود پایانه ها برای جذب سایر فرارسان ها آزاد تر باشند. این کار درنهایت موجب می شود پایانه های عصبی تان مدت طولانی تری فعالیت داشته باشند. درمان ها موجب می شوند میزان فرارسان های عصبی دوپامین، سروتونین و نوراپی نفرین در مغز تغییر کند. البته ناگفته نماند که برخی از درمان ها بر تغییر در میزان چند فرارسان عصبی همزمان با هم کار میکنند. در این قسمت به مثال هایی از انواع این روش های درمانی اشاره میکنم.

بازدارنده بازجذب سروتونین

در این روش بازجذب سروتونین بلوکه می شود. فلوکستین یا پروزاک، پاروکستین یا پاکسیل و سیتالوپرام یا سلکسا از داروهای درمان به این روش هستند.

بازدارنده بازجذب سروتونین-نوراپی نفرین

در این روش بازجذب سروتونین و نور اپی نفرین بلوکه می شود. در نتیجه میزان هر دو فرارسان عصبی در مغز زیاد می شود. دولوکستین و ونلافاکسین از داروهای درمان به این روش هستند.

ضد افسردگی های سه حلقه ای

در این روش بازجذب نور اپی نفرین و سروتونین بلوکه می شود. ایمی پرامین و نورتریپتیلین از داروهای درمان به این روش هستند.

مرتبط: چطور با عوارض جنسی داروهای ضدافسردگی کنار بیایم؟ 

بازدارنده بازجذب نوراپی نفرین- دوپامین

در این روش درمانی از داروهایی مانند بوپروپیون استفاده می شود تا جذب فرارسان های عصبی نور اپی نفرین و دوپامین بلوکه شود.

بازدارنده مونوآمین اکسیداز

در این روش درمانی بازجذب فرارسان های عصبی نوارپی نفرین، سروتونین و دوپامین بلوکه می شود. ایزوکاربوکسازید و فلنزین از داروهای درما به این روش هستند. و ناگفته نماند که درمان با این داروها به اندازه روش های گفته شده در بالا مرسوم نیست.

دارو درمانی و تراپی در کنار هم موثرند!

نکته بسیار مهمی هست که باید حتما در این قسمت به آن اشاره کنم. اگر قرار بر این باشد که دارو تراپی را برای درمان بیماری روان شناختی شروع کنید حتما باید از جلساتی که تکنیک های تراپی دارند هم در کنار دارو درمانی تان داشته باشید. تراپی به شما کمک میکند طرز فکر و رفتارتان را عوض کنید و زندگی سالم تری داشته باشید؛ برای مثال تراپی شناختی رفتاری و تراپی روان پویشی. در طول جلسات شما با یک متخصص صحبت خواهید کرد و او از تکنیک های این رشته برای مدیریت افسردگی و جلوگیری دوباره به آن استفاده میکند.

مرتبط: تغذیه سالم برای درمان افسردگی

حرف آخر

شواهد بسیار کمی وجود دارد که اثبات کند ناهماهنگی شیمیایی در مغز موجب ابتلا به بیماری های روان شناختی می شود. اگر شما هم یکی از کسانی هستید که از علائم بیماری رنج می برند حتما باید برای درمان به یک متخصص مراجعه کنید. وقتی پزشک متخصص تشخیص داد که نیاز به درمان دارید ممکن است لازم باشد روش های درمانی متعددی را امتحان کنید تا بالاخره بفهمید کدام یک برای شخص شما بهتر جواب می دهد.

پس صبوری کلید موفقیت شما و تراپیست تان است. اگر درمان درست شناسایی شود، پروسه بهبودی هم شروع خواهد شد. بسیاری از افراد که تجربه پیدا کردن بهترین روش درمانی برای خودشان را داشته اند در عرض 6 هفته علائم بهبودی را نشان داده اند. پس صبور باشید و به تراپیست تان اعتماد کنید.