6.8
امتیاز

در نقد فیلم سریع و خشن F9 که حکم جدیدترین نسخه سریع و خشن را دارد باید گفت، کلکسیونی از سکانس های اکشن و تعقیب گریز دیوانه وار و گاهی بسیار احمقانه است که در ارائه یک فیلم شدیدا سرگرم کننده موفق است، ولی به شدت از نبود منطق داستانی رنج میبرد. در این میان نیز سازندگان از خیانت به تقریبا تمام پتانسیل ها و ارزش های مجموعه ابایی ندارند.

نقد فیلم سریع و خشن F9

حتما شما هم مانند افراد زیادی منتظر نسخه جدید مجموعه فوق پولساز و محبوب “سریع و خشن” بوده اید. اما پس از تماشای آن دو حالت برای شما پیش می آید: یا از فیلم و فیلمنامه اش سرخورده میشوید و آن را یکی از بدترین نسخه های مجموعه میدانید، و یا عاشق آن میشوید و نظرات دیگران چندان اصولی جلوه نمیکند. خب در همین ابتدای امر باید بگویم که سریع و خشن (9)، نه یک زباله بی منطق است، و نه یک فیلم بسیار خوب مانند نسخه های قبل(به جز نسخه 6 و 7). چیزی که در نسخه نهم و یا آنطور که تبلیغات میگوید: F9، بیش از همه مخاطب را آزار میدهد این است که گویی فیلمنامه ای در فیلم وجود ندارد. اگرچه در نسخه های قبلی نیز چنین ایرادی در فیلم به شدت به چشم میخورد اما هرگز تا این حد پیش نرفته بود.

مثلا اگرچه نسخه هشتم مجموعه شامل سکانس های اکشن فوق العاده خنده دار از لحاظ منطق بود اما هرگز در طول فیلم شاهد این نبودیم که تیم “دام تورتو”با یک ماشین بدون پوشش مقاوم در برابر اتمسفر به فضا بروند. در نسخه هشتم سقف عدم توجه سازندگان به منطق داستانی و فیزیک اجسام، مربوط به سکانس فینال فیلم بود که طی آن تیم دام تورتو با بازی “وین دیزل” طی عملیاتی در کشور روسیه با یک زیردریایی مشغول تعقیب و گریز بودند! هنگامی که فیلم منتشر شد اگرچه فروش بالایی را در گیشه تجربه کرد اما این سکانس بحث برانگیز بیش از پیش ماهیت جدیدی را که مجموعه سریع و خشن در حال تبدیل به آن بود را آشکار کرد: پیش بردن مجموعه به سمت و سوی اکشن های پرزرق و برق دیوانه وار و احمقانه با کمترین منطق که فقط و فقط برای منفجر کردن هرچیزی با ماشین های اسپورت و لوکس و نایاب تیم دام تورتو ساخته میشد.

مطلب پیشنهادی: بهترین فیلم های اکشن 2020

نقد فیلم سریع و خشن F9

محور اصلی فیلم های مجموعه سریع و خشن همیشه ماشین های نایاب و لوکس بوده است و این را کسی نمیتواند منکر شود. اما این که چگونه یک زیر دریایی که حد نهایت سرعت آن هرگز نزدیک به چنین ماشین هایی نمیشود، ماشین های تیم دام تورتو را با نزدیک ترین فاصله به آنها دنبال میکند، فقط جوابش را تهیه کنندگان و سازندگان این مجموعه میدانند. اما حالا با انتشار نسخه نهم مجموعه که نفس های آخرش را میکشد و به پایان خود بسیار نزدیک شده است، سقف این گونه سکانس ها نه تنها بالاتر رفته بلکه به شکلی است که حتی مخاطبان قدیمی آن را نیز شدیدا غافلگیر میکند. زیرا اگرچه همیشه طرفداران به اینگونه سکانس ها اعتراض میکردند و راه جدیدی را که تهیه کنندگان سریع و خشن را به آن سمت میبرند را سرزنش میکردند، اما حالا نسخه نهم آنقدر جدید است که گویی اصلا هشت نسخه قبلی ای وجود نداشته است.

تمام هدف مجموعه سریع و خشن نه یک درام تاثیرگذار درباره چند دوست عشق ماشین و مسابقه بوده است و نه یک مجموعه انقلابی بلاک باستر. اگرچه سریع و خشن در مقایسه با مجموعه های دیگر چند سر و گردن از لحاظ فروش بالاتر است و فقط یکی دو رقیب در میزان فروش کلی دارد، اما اگر فاکتور فروش را از آن حذف کنیم دیگر چیزی از این مجموعه نمی ماند. خوبی مجموعه ای مانند “جان ویک” این است که اگر فاکتور فروش را از عوامل موفقیت آن حذف کنیم، نه تنها چیز خاصی از دست نمیدهد بلکه حتی ارزشش بیشتر نیز میشود. نسخه سوم جان ویک اگرچه در حضور غول های بلاک باستر آن سال توانست زنده بماند و 323 میلیون دلار هم فروش داشته باشد و حتی در مقطعی صدر جدول گیشه را از هیولایی مانند “اونجرز: پایان بازی” پس بگیرد، اما هرگز به دلیل فروش گیشه تحسین نشده است.

در آن سمت اما سریع و خشن را داریم که اگرچه میخواهد یک بلاک باستر سرگرم کننده پاپ کورنی درست مانند جان ویک باشد(منهای تمام تفاوت ها)، اما نه تنها هیچ وقت به شکل کاملی سرگرم کننده نیست بلکه تمام هدف تولید اش، کامیون های اسکناس های پول است. تمام دلیلی که این مجموعه را به مجموعه تحسین برانگیزی تبدیل میکند این است که بعد از سالیان دراز همچنان نه تنها زنده است بلکه همیشه جزو سه فیلم پرفروش چندسال قبل خودش در زمان انتشار نسخه جدید اش است به طوری که فقط محصولات “دیزنی” میتوانند در فروش گیشه آن را شکست دهند. اما حتی نسخه جدید که فروش بسیار خوبی را در مقایسه با وضعیت فلج کننده کنونی تجربه کرد(پرفروش ترین فیلم سال تا به اینجا و قطعا تا آخر سال)، از انتقادات مصون نمانده است. اگر بخواهم جواب سرراستی به این سوال که آیا نسخه جدید بدترین نسخه مجموعه است یا اینکه آیا فیلم خوبی است بدهم این است: “خیر” و “خیر”.

سریع و خشن نسخه نهم بدون شک بدترین نسخه مجموعه نیست و حتی به راحتی از نسخه قبلی هم باکیفیت تر است. حتی میتوانم دایره را گسترده تر کنم و بگویم که حتی از نسخه های شش و هفت نیز چیزی کم ندارد. بنابراین نه تنها نسخه نهم حتی در موارد بسیاری از نسخه های شش و هفت بهتر و موفق تر است بلکه این فیلم یک پیشرفت خوب هم برای مجموعه محسوب میشود. نسخه هشتم سریع و خشن بدون شک نسخه ضعیفی بود و حالا نسخه نهم به راحتی از آن هم موفق تر است پس لااقل در این زمینه که قطعا مورد مهمی هم هست، نسخه نهم پیشرفت کرده و فیلم بهتری است. بنابراین ببینید که چه بلایی سر مجموعه آمده است که چنین فیلمی، حتی از نسخه قبلی هم بهتر است.

همچنین بخوانید: نقد فیلم Infinite، اکشن جدید “مارک والبرگ” 

نقد فیلم سریع و خشن F9

اما این باعث نمیشود که بخواهیم به این فکر کنیم که سریع و خشن جزو بهترین اکشن های دهه یا حتی چندسال اخیر است. هیچ وقت اکشن های این مجموعه در حد و اندازه های چنین رده بندی ای نبوده اند. به عنوان مثال هرگز فیلمی مانند “تبدیل شوندگان” با اینکه بودجه سنگینی دارد و فروش بسیار بالایی هم تجربه میکند، اما تمام این جلوه های ویژه و پر زرق و برق باعث نمیشود که آن را یک اکشن استاندارد و باکیفیت بنامیم. قسمت نهم نیز به همین شکل است. اگرچه نسخه نهم در زمینه جلوه های ویژه به شکل واقعی کلمه نقصی ندارد اما همچنان احمقانه و دیوانه وار باقی میماند. چه چیزی باعث میشود تا تجربه نسخه نهم را به دور از انتقادات غیر منطقی افراد، سرگرم کننده بنامیم؟ چه چیزی باعث میشود تا تمام اکشن های غیر منطقی فیلم را، تمام حفره های داستانی و پردازش های عصر حجری شخصیت ها را و در نهایت داستان بی معنی فیلم را سرگرم کننده بنامیم؟ پاسخ در ذات این مجموعه است.

در واقع اگر کمی با دنیای فیلم و سریال آشنا باشید، این را میدانید که همه فیلم ها قرار نیست یک تجربه بی نظیر باشند، یا شما را متاثر کنند. سینما بیشتر از اینکه یک هنر باشد، یک صنعت است. برای همین است که آن را صنعت/هنر سینما مینامیم. زیرا میلیون ها نفر حتی علاقه ای به دیدن فیلم هایی در سبک جنایی/کارآگاهی و یا درام های تلخی مانند “منچستر کنار دریا” ندارند و قطعا این گونه فیلم ها را تماشا نمیکنند. بیش از نیمی از فیلم های تولیدی جهان(شاید حتی بیش از دو سوم)، اصلا هدفی جز یکبار مصرف بودن و صرفا سرگرم کننده بودن ندارند. “مارول” یکی از غول های سینما تنها فیلم هایی سرگرم کننده تولید میکند. خب با این مقدمه کوتاه باید متوجه شده باشید که چه چیزی میخواهم بگویم. ذات مجموعه سریع و خشن در ارائه یک تجربه سینمایی سرگرم کننده و اکشن با ماشین های پر زرق و برق است. سازندگان حتی به خودشان زحمت نمیدهند تا یک خط داستانی مجزا را برای هر قسمت بنویسند! از چنین مجموعه ای که تنها هدفش به دست آوردن تماشاگران بیشتر و سرگرمی سازی و در نهایت فروش بیشتر است نباید انتظار دیگری داشت.

نقد فیلم سریع و خشن F9: عدم وجود منطق داستانی/فیلمنامه

سریع و خشن ها ساخته میشوند تا فروش کنند، اما فارغ از تمام این موارد، نمیتوان به فرض سرگرم کننده بودن به مخاطب نیز توهین کرد و متاسفانه نسخه نهم مجموعه از این قائده مستثنی نیست و به مانند نسخه های پیشین، تجربه بسیار ضعیفی در داستان و فیلمنامه و هر آنچه که به منفجر شدن منجر نشود دارد! نسخه نهم حتی از تمام نسخه های قبلی در این زمینه ضعیف تر است. یکی از ایرادات بسیار بزرگ فیلم این است که چرا در هر نسخه، آنتاگونیست فیلم باید برادر داشته باشد و در نسخه بعد هم این مورد تکرار شود! نسخه ششم مربوط به برادر “جیسون استاتهام” بود، نسخه هفتم مربوط به خود جیسون استاتهام بود که برادر شخصیت شرور اصلی نسخه قبل بود!

سازندگان در نسخه هشتم به خودشان زحمت چیزی را ندادند و به جای طرح یک آنتاگونیست بهتر، این بار یک شخصیت مونث کلیشه ای که تمام کارش تهدید کردن این و آن در یک اتاق بود را وارد داستان کردند. در نسخه نهم، نویسندگان به این نتیجه رسیدند که جای یک برادر خالی است و اینبار آنتاگونیست داستان برادر وین دیزل است! بنابراین قسمت نهم به راحتی لقب مفتضحانه ترین قسمت بین قسمت های این مجموعه را از لحاظ داستانی دارد. حضور “جان سینا” نه تنها کمکی به داستان نکرده است بلکه وی آنقدر در فیلم محو است که مخاطب دقایق واقعا کمی را به تماشای او مینشیند. بنابراین حتی نویسندگان از طرح ریزی یک آنتاگونیست تکراری و کسل کننده مانند قسمت های قبل نیز ناموفق بوده اند و همه چیز به نظر بدون معنی می آید.

مطلب پیشنهادی: بهترین فیلم های کره ای | کودتایی از شرق آسیا علیه هالیوود

نقد فیلم سریع و خشن F9

کافی است یه سکانس اول فیلم نگاه کنید، در این سکانس دام تورتو در آرامش زندگی میکند تا اینکه خبری میرسد که باید دوباره تیمش را جمع کند و به یک ماجراجویی کشنده دیگر برود. اما او مخالفت میکند و با اصرار عجیب همسرش که خودش عضوی از تیم مذکور است رو به رو میشود. در سکانس بعدی بعد از یک سلسله دیالوگ های تکراری در باب کمک به دیگران و ضرورت دستگیری آدم بده داستان که میخواهد دنیا را به آتش بکشد، همسر دام بدون اطلاع خاصی به تیم نجات ملحق میشود و خانه را ترک میکند. حالا اینجا چند سوال برای مخاطب پیش می آید: تکلیف بچه وی چه میشود؟ آیا واقعا وی بدون اقدام پیشگیرانه قصد تنها گذاشتن وی را دارد؟ بله و همین کار را هم میکند. همسر دام تورتو به شکلی عصبانی کننده انگار دلش برای جنگ و مبارزه های قدیم تیم اش که رهبر آن دام بود تنگ شده است. از همان اولین کلمات ماموران ارسالی به خانه دام برای توضیح ماموریت به او، او انگار سر از پا نمیشناسد. چنین پردازشی بیش از اینکه بد و زباله باشد، توهین کننده به مخاطب است.

سکانس بعدی از این هم بدتر است. دام پس از یک نگاه مجدد به ویدیوی اقدامات شرورانه شخصیت شرور داستان که قرار است جلویش را بگیرند، متوجه علامت صلیبی میشود که برایش آشناست. در همان لحظه کشویی را باز میکند و فورا عکسی را بیرون می آورد که شباهت زیادی به آن دارد! یعنی نویسندگان واقعا میخواهند باور کنیم که دقیقا نکته ای که دام متوجه اش شده نه در کشوی اتاق خانه اش بلکه در کشو تعمیرگاه اش مخفی است و به یکباره دام آن را بدون پیش زمینه پیدا میکند؟ نویسنده و کارگردان حتی به خودش زحمت نداده است تا کات بزند به اتاق خواب دام و در آنجا وی به دنبال سرنخ مشکوک اش باشد! همه چیز دقیقا دم دست دام است.این مقدمه چینی بی مورد فقط برای این است که آماده اکشن افتتاحیه و بزرگ فیلم شویم. درواقع سازندگان حتی نمیخواهند کمی وقت برای درام فیلم بگذارند و فقط سریعا به سمت سریع و خشن شدن پیش میروند.

اما مشکل دوم فیلم این است که اگرچه فیلم با بهانه واهی مقدمه کمتر، شلوغ کاری بیشتر شروع میشود اما به هیچ وجه به آن وفادار نمی ماند. به جز دو اکشن بزرگ فیلم و یکی دو تا اکشن مبارزه ای تن به تن، نسخه نهم هیچ سکانس اکشن دیگری ندارد. به جای آن تا دلتان بخواهد سخنرانی های اعصاب خردکن و تکراری و آزار دهنده دام در باب خانواده دارد. این نوع سخنرانی ها از چند نسخه قبل شروع شده و به اینجا کشیده شده است و به نوعی تبدیل به امضای این مجموعه شده است. اما حالا سازندگان آنقدر این مورد را انجام داده اند که دیگر در نسخه نهم حتی وین دیزل هنگام ادای این جملات، به نظر میرسد باوری به آنها ندارد. بنابراین تمام طول فیلم را دیالوگ های کمدی بدون خنده و سطحی، سخنرانی های دام تورتو درباره خانواده، اغراق و غلو های توخالی شریر های داستان، و در نهایت خطری جهانی که باید جلویش گرفته شود شامل می شود.

نقد فیلم سریع و خشن F9

نقد فیلم سریع و خشن F9 ؛ سکانس های اکشن شدیدا اغراق شده/جلوه های ویژه

اما نسخه نهم هرچقدر که در ارائه فیلمنامه کمی استاندارد و داستان سرایی کمی معقول به شدت با سر به زمین میخورد اما امضای اصلی مجموعه را که همان اکشن هایش باشند حفظ میکند. تازه این بار اغراق های تصویری و منطقی هم به آنها اضافه شده اند که اگرچه تعداد قابل توجهی از آنها مضجک هستند اما باز هم سرگرم کننده میشوند. اولین سکانس بزرگ فیلم چند دقیقه پس از شروع فیلم اتفاق می افتد. دام تورتو و تیمش در یک فضای جنگلی که شباهت فوق العاده ای به مجموعه بازی های فوق العاده تحسین شده (آنچارتد) دارد با تیم جان سینا درگیر میشوند. نبود منطق داستانی و سوتی های مکرر فیلم از همینجا شروع میشود.

برای مثال چگونه تیم دام به آنجا نفربر منتقل کرده اند معلوم نیست و بیشتر خنده دار است. مورد دیگر افکت صدای شلیک اسلحه AK-47 است که در ایران به آن کلاشینکف میگویند. افکت صدای این اسلحه به شکلی است که انگار شخصیت، با یک اسلحه تمام اتوماتیک مجهز در حال شلیک است. در حالی که اگر کمی به این مسائل آشنا باشید سریعا متوجه آن میشوید. مثل این است که صدای شلیک کلت کمری را روی شات گان بگذارید! دیگر نگذارید بگویم که در همین سکانس شخصیت مورد اشاره به سبک فیلم های هندی به یکباره و با چرخش 360 درجه دایره شلیک تفنگ، تعداد زیادی دشمن را از پا در می آورد. بنابراین این مشکلات فنی و منطقی آنقدر زیاد است که فقط بزرگترین ها را میگویم و بقیه را در طول فیلم همه دیده ایم!

سکانس اکشن در جنگل با اینکه از جلوه های ویژه فنی و میدانی بی نقصی استفاده میکند به این مشکلات عدیده نیز دچار است. اما برای تماشای یکباره و شاید چندباره این سکانس ها مخاطب با مشکل مواجه میشود؟ خیر. دقیقا نکته ای که در نقد فیلم سریع و خشن F9 باید گفته شود و چیزی که فیلم در آن موفق بوده این مورد است که هرچقدر هم که به ایرادات منطقی و داستانی آن خرده بگیرید، جلوه های فنی و افکت ها و فوتیج های گران قیمت و جذاب آن باعث میشود که نتوانید سرگرم کننده بودن آن را زیر سوال ببرید.

نسخه نهم سریع و خشن با فدا کردن تمام ارزش های این مجموعه، صرفا کلکسیونی از سکانس ها و تصاویر اکشن خوش رنگ و لعاب است و فراتر از این نمیرود. سکانس اکشن افتتاحیه با اینکه جلوه های ویژه بی نقصی دارد اما فضاسازی بی نظیری هم دارد. این مورد اخیر باعث میشود هنگام تماشای چندباره این سکانس همچنان حس سرزندگی را در فیلم حس کنید. زیرا هم این افتتاحیه از لحاظ بصری چشم نواز است و هم قدرت فنی بسیار بالایی دارد. امکان ندارد بتوانید به جلوه های ویژه آن خرده بگیرید. اکشن های نسخه نهم سریع و خشن، تمام موارد یک اکشن سرگرم کننده را تیک میزنند. مورد بعدی سکانس اختتامیه فیلم است که مبارزه ای به مراتب بزرگ تر و پرخرج تر از سکانس افتتاحیه دارد. در این سکانس، ماشین های بسیاری از وسط نصف میشوند، آهنرباهای متصل به ماشین ها مدام روشن و خاموش میشوند و افراد زیادی از روی سقف ماشین آویزان اند!

در این سکانس تیم دام تورتو و جان سینا یک اکشن عظیم را شکل میدهند. این سکانس بدون شک بزرگ ترین سکانس اکشن تاریخ مجموعه است. به علاوه این مبارزه با چاشنی دیوانه واری مانند آهنربا های غول پیکر نیز همراه شده تا تماشای این سکانس ها شدیدا لذت بخش باشد. امکان ندارد هنگامی که شخصیت ها اقدامات مبتکرانه ای با آن انجام میدهند سر ذوق نیایید. از هنگامی که دام، ماشین جان سینا را با کمک آهنربای عظیم خود از آن سمت خیابان و چند ده متری از وسط مغازه ها و فروشگاه ها به اجبار(!) به داخل کامیون خودش میکشد تا زمانی که یک کامیون تا دندان مسلح را که هرطور حساب کنیم ارتفاعش بلندتر از ساختمان های اطراف نمیشود با کمک همان آهنربا واژگون میکنند. حتی نسخه نهم در ارائه خودروهای نظامی و ماشین های لوکس نیز مبتکر ظاهر میشود و به عنوان مثال کامیون زرهی عظیم الجثه فیلم که احتمالا فقط در دنیای سریع و خشن وجود دارد حقیقتا عالی کار شده است، حالا فرض کنید قرار است به وسیله دو خودرو اسپورت لوکس واژگون شود! اکشن های این قسمت در همین حد دیوانه وار است.

حرف آخر…

در نقد فیلم سریع و خشن F9: میتوان تا فردا از اینکه چگونه ممکن است یک هواپیمای جت با سرعت مافوق صوت اش یک خودرو در حال سقوط را به خودش متصل کند(حتی با آهنربا!) و یا چگونه آهنربا های عظیم فیلم به بدنه ماشین میچسبند بدون اینکه آن را مانند یک قوطی نوشابه له کنند و یا چرا راه دور برویم؟ احمقانه تر از سکانس به فضا رفتن دو نفر از تیم دام تورتو در کل مجموعه نداریم، حرف زد. جایی که با یک ماشین معمولی و وصل کردن موتور جت به آن بدون عایق های شدیدا گران قیمت و الزامی مقاوم در برابر جو اتمسفر، هر دو شخصیت وارد فضا میشوند. اما تمام اینها فایده ای ندارد چون هدف دو نسخه اخیر مجموعه شدیدا بر روی چنین اکشن هایی متمرکز است. درنهایت اما باید گفت که اگرچه نسخه نهم در ارائه یک فیلم پاپ کورنی و اکشن شدیدا موفق است، اما بهای زیادی هم میدهد.

سازندگان با فدا کردن تمام چیزهایی که این مجموعه را با ارزش میکرد، صرفا نسخه نهم را در حد یک فیلم بسیار پرخرج تقلیل داده اند. اگر نماد سریع و خشن “پاول واکر” و “وین دیزل” بودند که در کنار راک و یا بعدا جیسون استاتهام زوجی افسانه ای را تشکیل میدانند، حالا نماد مجموعه تبدیل به اکشن های گران قیمت و پر زرق و برق شده است که شدیدا توخالی ولی سرگرم کننده اند. قسمت نهم سریع و خشن اگرچه عظیم ترین اکشن های مجموعه را به راحتی پشت سر میگذارد، اما بهای آن خیانت به تقریبا تمام پتانسیل های مجموعه است.

امیدواریم که از نقد فیلم سریع و خشن F9 لذت برده باشید. لطفا مثل همیشه نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.