اغلب اوقات، بلافاصله بعد از اینکه خبر تولید یک لایو اکشن اقتباسی از روی انیمه منتشر می شود، انیمه بازها واکنش هایی منفی از خودشان نشان می دهند. علاوه بر این، معمولا این اقتباس ها بعد از انتشار هم چندان مورد استقبال قرار نمی گیرند و هم از طرف مخاطبان و هم از طرف منتقدان کوبیده می شوند. اما علت این واکنش های منفی به لایو اکشن های انیمه چیست؟ معمولا دو دلیل اصلی دارد: اول اینکه طرفداران منبع اقتباس دوست ندارند خاطراتی که با آن اثر داشتند به خاطر یک اقتباس بد از بین برود و دوم اینکه فیلمسازان در بیشتر مواقع نمی توانند حس خاص انیمه ها را در اثرشان انتقال دهند. در نتیجه، فیلمی که می سازند، سرشار از لحظات نچسب و غیرطبیعی است.

مرتبط: چرا مولان بدترین لایو اکشن دیزنی تاکنون است؟ 

چرا لایو اکشن های انیمه هیچوقت خوب نمی شوند؟

به هر حال، اگر کسی می خواهد به سراغ اقتباس از یک انیمه برود و سعی کند آن را به شیوه خودش بازآفریند، باید به این 10 حقیقت درباره لایو اکشن ها توجه داشته باشد:

10/ حتی بهترین جلوه های ویژه هم نمی توانند جادوی انیمه را بازآفرینی کنند

جلوه های ویژه لایو اکشن های انیمه

در انیمه ها، شاهد برخی از خلاقانه ترین و جسورانه ترین استفاده از هنر انیمیشن بوده ایم. سازندگان انیمه ها، با وجود محدودیت ها و سختی های موجود در دنیای انیمیشن، موفق شده اند چندین سکانس دراماتیک و حماسی برای رسانه ها تولید و همواره بینندگان را شگفت زده کنند. از طرف دیگر، از آنجا که کار کاملا انیمیشنی است، نمایش لحظات اکشن و هیجان انگیز بسیار یکدست و طبیعی انجام می شود و دیگر حس تصنعی که برخی فیلم ها انتقال می دهند، در انیمه ها یافت نمی شود.

ولی متاسفانه حتی در بهترین اقتباس های لایو اکشن، شاهد تلاش های ناموفق سازندگان برای بازسازی این لحظات خاص دنیای انیمه بوده ایم. مشکل اینجاست که حتی بهترین جلوه های ویژه هم نمی توانند به اندازه انیمه ها تاثیر گذار باشند. بهتر است خالقان آثار لایو اکشن، سعی کنند به جای تلاش برای بازسازی دقیق با استفاده از جلوه های ویژه، انیمه ها را به زبان دنیای سینما “ترجمه” کنند.

مرتبط: سلبریتی هایی که انیمه دوست دارند ؛ از ایلان ماسک گرفته تا آریانا گرانده 

9/ داستان گویی تصویری در انیمه ها قابل بازسازی در لایو اکشن ها نیست

لایو اکشن های انیمه ماجراجویی عجیب جوجو

انیمه ها چیزی بیشتر از نقاشی های متحرک هستند. هنگام تولید انیمه ها، از انواع تکنیک های مختلف انیمیشن سازی و فیلم سازی مثل تدوین، ویرایش صدا، موسیقی و… استفاده می شود. همچنین در انیمه ها شاهد تکنیک های خاصی برای داستانگویی تصویری هستیم. انیمه ماجراجویی های عجیب جوجو یکی از بهترین مثال ها برای این موضوع است؛ در این انیمه ما شاهد فریم های ثابت به موقع و جلوه های صوتی منحصر به فرد هستیم. طبیعتا، بسیاری از تکنیک های انیمه سازی در دنیای سینما قابل استفاده نیستند، به همین دلیل در لایو اکشن جوجو برخی لحظات مهم، هیجان انگیز و معروف منبع اقتباس حذف شدند. اینکار نیز اشتباه است؛ چرا که فیلمساز باید سعی کند با وجود همه دشواری ها، برداشتی متفاوت اما درست از بخش های خاص منبع اقتباس را ارائه دهد.

8/ ادای احترام به منبع اقتباس، می تواند تقلیدآمیز و بدون خلاقیت به نظر برسد

یکی از کارهای رایجی که سازندگان لایو اکشن برای جلب رضایت مخاطبان انجام می دهند، بازسازی دقیق از لحظات شاخص منبع اقتباس است. لایو اکشن “شبح در پوسته” یکی از مثال های معروف اینکار است. در این لایو اکشن، بسیاری از لحظات به یادماندنی ماکوتو خیلی دقیق بازسازی شدند، در حالی که اسکارلت جوهانسون نقش این شخصیت را ایفا می کرد.

درست است ک هدف تولیدکنندگان لایو اکشن از بازسازی دقیق لحظات قابل درک است – آنها می خواهند نظرات مثبت طرفداران منبع اقتباس را جلب کنند و ادای احترامی هم کرده باشند – ولی اکثر اوقات اینکارشان نتیجه عکس می دهد. زیرا آنها در واقع باعث می شوند مخاطب حس کند که سازنده، اصلا خاطره و نگاه عمیقی به اثر نداشته و صرفا ظاهر کار را دیده و به جای نمایش یک برداشت نو و تازه، خواسته با تقلید بیهوده کارش را به سرانجام برساند.

7/ آرت استایل خاص یک انیمه را نمی توان در لایو اکشن بازسازی کرد

لایو اکشن های انیمه توکیوغول و بلیچ

یکی از منحصر به فردترین نکات درباره انیمه ها این است که به معنای واقعی کلمه یک مانگای زنده هستند (البته نه همه آنها). با وجود تغییرات معمولی که هنگام اقتباس انیمه از روی مانگاها اتفاق می افتند، انیمه‌ها تقریباً همیشه تحقق بصری یک به یک ایده‌ها و افکار مانگاکا هستند. اما اقتباس‌های لایو اکشن، به‌ دلیل ایفای نقش افراد واقعی، در دنیای واقعی، هرگز نمی‌توانند این ویژگی تحسین برانگیز را تکرار کنند.

به عنوان مثال، بلیچ و توکیو غول را در نظر بگیرید. بلیچ دنیایی رنگارنگ دارد، در حالی که توکیو غول به خاطر فضای تاریک، اضطراب آور و خفه کننده اش شناخته می شود. اما لایو اکشن های این دو، هر دو تاریک و سوت و کور هستند و به همین دلیل، دیگر نمی توانیم مثل انیمه یا مانگای این دو اثر، بین لایو اکشن هایشان فرقی قائل شویم.

6/ ممکن است ظاهر شخصیت های انیمه ای در لایو اکشن ها غیرطبیعی یا مسخره به نظر برسد

لایو اکشن های انیمه

در دنیای انیمه و مانگا، می توانید خلاقیت و تخیل خود را با آزادی بی حد و مرز به دنیا نشان دهید. علاوه بر داستان و آرت استایل، این نکته برای طراحی شخصیت ها هم صادق است. در انیمه ها، ما معمولا با ژست ها، لباس ها، مدل ها و رنگ های مو و هیکل هایی مواجه می شویم که در دنیای واقعی احتمالا هرگز مشابهشان را نمی بینیم. درست است که این نوع طراحی شخصیت در دنیای انیمه کاملا عادی و طبیعی به نظر می رسد، ولی وقتی شما بخواهید همه اینها را در دنیای واقعی بازسازی کنید، در بهترین حالت نتیجه نهایی مثل یک کاسپلی به نظر می رسد.

از طرف دیگر، برخی لایو اکشن ها بعد از اینکه با بدبختی ظاهر شخصیت های انیمه ای معروف را بازسازی می کنند، زمانی که یک شخصیت فرعی جدید وارد داستان می شود، او را با یک ظاهر معمولی نمایش می دهند. تضادی که بین ظاهر شخصیت های مختلف در لایو اکشن ها وجود دارد، می تواند باعث دلزده شدن مخاطب و از بین رفتن یکپارچگی و انسجام اثر شود.

5/ بازآفرینی کارها، واکنش ها و اکشن های اغراق آمیز دنیای انیمه در لایو اکشن غیر ممکن است

اغراق در لایو اکشن های انیمه

یکی از ویژگی های معروف انیمه ها، استفاده از اغراق در روایت تصویری است. بسیاری از چهره ها، واکنش ها، موقعیت های کمدی و یا دراماتیک، با استفاده از اغراق به دست می آیند. طبیعتا، بازسازی این ویژگی شاخص انیمه ها در یک فیلم لایو اکشن، تقریبا غیر ممکن است؛ علاوه بر این، تلاش برای تقلید از این خاصیت انیمه ها، با سایر ویژگی های یک لایو اکشن ناسازگار است و جلوه خوبی ندارد.

با این وجود، اغراق، در خیلی از انیمه ها نقشی به شدت پر رنگ به ویژه برای موقعیت های کمدی دارد. به همین دلیل، اگر یک لایو اکشن سعی نکند از سبک مشابهی برای روایت استفاده کند، انگار چیزی را کم دارد و اگر اینکار را انجام دهد مصنوعی به نظر می رسد و تبدیل به یک تجربه ناموفق برای سازندگانش می شود.

4/ هرگز فیلم های کافی برای روایت یک داستان کامل ساخته نمی شوند

دلایل شکست لایو اکشن های انیمه

یک فیلم سینمایی چقدر می تواند طولانی باشد؟ سه ساعت؟ اصلا چهار ساعت؟ آیا این مقدار برای روایت کامل داستان یک انیمه پر ماجرا با دنیایی گسترده کافی است؟ قطعا خیر. بعضی اوقات استثنائاتی مثل سریال کنشین وجود دارند، ولی معمولا اقتباس های لایو اکشن روند شتاب زده و سریعی دارند. به طوری که تلاش می کنند در یک ساعت و نیم، بیست قسمت از یک انیمه را پوشش دهند و به همه قوس های شخصیتی و پیچش های داستانی بپردازند. هر چقدر هم که عوامل ساخت لایو اکشن تلاش کنند، باز هم نمی توانند این حجم از داستان را به خوبی روایت کنند و طرفداران جدیدی را به مجموعه اضافه کنند. مگر اینکه بخواهند لایو اکشن های اقتباسی را به شکل مجموعه فیلم بسازند که این اتفاق نیز معمولا رخ نمی دهد؛ چرا که در اغلب اوقات قسمت اول مجموعه، به شدت ناموفق و افتضاح از آب در می آید و پتانسیل ساخت قسمت های بعدی از بین می رود.

3/ تغییرات شدید در داستان اصلی انیمه رایج و گاهی ضروری هستند

تغییرات در داستان لایو اکشن های انیمه

درست مثل اقتباس های کمیک بوکی، لایو اکشن هایی که از انیمه ها اقتباس می شوند، معمولا مجبور به خلاصه سازی داستان اصلی یا تغییرات شدید در آن می شوند. گاهی اینکار می تواند تصمیمی خلاقانه و مفید باشد، ولی بیشتر وقت ها سازندگان این تصمیم را از سر اجبار می گیرند. زیرا یا داستان منبع اقتباس آنقدر طولانی و گسترده است که به هیچ عنوان نمی توان آن را فشرده کرد و یا منبع هنوز در حال انتشار است و در لایو اکشن اقتباسی، نمی توان به بخش های جلوتر از داستان آن پرداخت. یکی از نمونه های معروف این قضیه، لایو اکشن اتک آن تایتان است. این فیلم قبل از انتشار فصل دوم انیمه ساخته شد. و به خاطر آنگوئینگ بودن انیمه، امکان پیشروی بیشتر در داستان برای لایو اکشن وجود نداشت. به همین دلیل دنیای اتک آن تایتان در فیلم، بسیار کوچک تر از مانگا و انیمه به نظر می رسد و همچنین داستان و فضای آن، دچار تغییراتی اساسی شده است.

2/ اقتباس های غیر ژاپنی همیشه هنگام معادل سازی و بازآفرینی چیزی را جا می اندازند

اقتباس های غیر ژاپنی / لایو اکشن های انیمه

لایو اکشن ها معمولا حتی زمانی که ساخت خود ژاپن باشند هم چندان مورد استقبال قرار نمی گیرند، چه برسد به زمانی که اصلا ژاپنی ها آنها را تولید نکرده باشند. انیمه، یک هنر ژاپنی است و به این کشور اختصاص دارد. به همین دلیل، خاصیت های خودش و شیوه های منحصر به فرد خودش را دارد. فرهنگ ژاپن، نقش بسیار پر رنگ و واضحی در داستان های انیمه ها ایفا می کند و به همین دلیل، زمانی که غربی ها تصمیم به اقتباس لایو اکشن از انیمه ها می گیرند، همیشه چیز مهمی را جا می اندازند: روح ژاپنی.

دراگون بال و دث نوت از جمله بدترین لایو اکشن های غربی به حساب می آیند و کاملا این موضوع را ثابت می کنند. در حالی که منبع اقتباس آنها، اشاره های پر رنگی به اساطیر و فرهنگ ژاپنی دارد، لایو اکشن اقتباسی کاملا این بخش مهم و تاثیرگذار را از داستانش حذف می کند و جایگزین های نامتناسب غربی را معرفی می کند (حداقل اگر جایگزینی به صورت مناسب تری انجام می شد، اوضاع خیلی بهتر بود).

1/ واکنش ها نسبت به اقتباس های لایو اکشن همیشه ضد و نقیض هستند

لایو اکشن های انیمه / کابوی بیباب

انیمه برای بسیاری از افراد، چیزی بیشتر از یک سرگرمی است. انیمه نقش پر رنگی در زندگی آنها دارد. بهتر است بگوییم برای این افراد انیمه مثل یک سبک زندگی است. به همین دلیل، این دسته از انیمه بازها، هرگونه لایو اکشن را مثل یک توهین به خودشان حس می کنند. از طرف دیگر، تعدادی دیگر از انیمه بازها، به انیمه مثل یک هنر مقدس که باید دست نخورده باقی بماند نگاه نمی کنند و دوست دارند داستان یک انیمه را به شیوه های جدید و مختلف ببینند.

کابوی بیباپ، یکی از جدیدترین لایو اکشن های انیمه ای است که دقیقا از همان لحظه ای که خبر تولیدش منتشر شد، انبوهی از واکنش های منفی به سمتش سرازیر شدند. همه اعلام کردند که می توانند خیلی راحت نتایجی فاجعه بار را در آینده پیش بینی کنند. کم کم دیگر بحث هایی که درباره کیفیت واقعی این لایو اکشن بودند به فراموشی سپرده شدند و جایشان را پیش داوری هایی درباره این اثر گرفتند. این وضع مناسب نیست و نشان می دهد آینده لایو اکشن های اقتباسی از روی انیمه ها، با توجه به واکنش های ضد و نقیض – غالبا منفی – چندان درخشان نخواهد بود.

در ادامه بخوانید: تفاوت و شباهت انیمه های شونن و سینن چیست؟