بررسی قسمت چهار و پنج انیمه Noblesse

سلام بر همه دوستان انیمه بین! امروز با بررسی قسمت چهار و پنج انیمه Noblesse در خدمتتان هستم. در این دو قسمت، شاهد پیشرفت هایی نسبت به سه قسمت اول هستیم. در ادامه، همراه ما باشید تا با بررسی این انیمه، نکات ضعف و قوت آن را مرور کنیم.

بررسی قسمت چهار و پنج انیمه Noblesse

بررسی قسمت چهارم

در قسمت چهارم، بعد از اینکه M-21، با گروه کرانس رفت، شاهد غرغر کردن های رجیس هستیم! اما علاوه بر آن، متوجه می شویم که او آن قدرها هم با M-21، دشمنی ندارد!

در این قسمت، شخصیت پردازی تاکیو، تائو، مانابو و رجیس، گامی به سمت جلو برمی دارد و این موضوع خوشحال کننده است. تائو، با مانابو ملاقات می کند و آن دو، می فهمند که چقدر شبیه هم هستند. اگر مانابو، کمی بزرگتر بود، احتمالا می گفتم خیلی غیرمنطقی است غریبه ای که در ابتدا جلویش حالت تدافعی گرفته بود، بعد از چند کلمه صحبت، برای او تبدیل به داداشی شود! اما، چون او نوجوانی است که تاحدودی توسط دیگران تحقیر می شده، برای او، پدیده جذابی است که با یک نفر مثل خودش روبه رو شود و بینشان درک متقابل ایجاد شود. بنابراین، این واقعه غیرطبیعی محسوب نمی شود.


همچنین بخوانید: بررسی انیمه Youjo senki ؛ به زودی شعله های نفرت همه را می بلعد!


بررسی قسمت چهار و پنج انیمه Noblesse

در شخصیت تاکیو، غمی آشنا وجود دارد که باعث می شود با وجود تکراری بودنش، به شخصیتی قابل لمس تبدیل شود. در قسمت چهارم، ما از اینکه چرا او به اتحادیه خدمت می کند و گذشته او، کمی با خبر می شویم.

شارک، مثل شخصیت های معمول روانی، از پردازش برخوردار نیست. فقط یک روانی است که به کشت و کشتار علاقه دارد. حتی اگر بخواهیم بگوییم طبیعی است آدم بعد از خدمت در اتحادیه روانی شود، باز هم باید شاهد پردازش به او بوده باشیم. او و همر، فقط دو شخصیت بی خاصیت هستند که نه پردازش دارند و نه در صحنه های اکشن، مخاطب را غافلگیر کرده و به او هیجان می دهند.


همچنین بخوانید: 5 دلیل برای تماشای انیمه Shinsekai yori ؛ شاهکاری گمنام


صحبت از صحنه های اکشن شد. با اینکه بیشتر این دو قسمت را صحنه های اکشن فرا گرفته، هیچ هیجان خاصی در 99 درصدشان احساس نمی کنیم. متاسفانه، صحنه های اکشن اصلا سرگرم کننده نیستند که هیچ، تازه حوصله سربر هم هستند. و همه اینها، به خاطر کمبود خلاقیت است. داستان اینطور پیش می رود که اول رجیس، شارک را شگفت زده می کند، بعد شارک رجیس را. سپس رجیس می گوید:«نه خیرم! من اصلا هم شگفت زده نشده بودم!»

بررسی قسمت چهار و پنج انیمه Noblesse

بعد از یک جایی ضربه می خورد که دیگر واقعا شگفت زده می شود! و می بینیم که چطور دست و پا بسته، پیش مانابو و شین وو می افتد.

بررسی قسمت چهار و پنج انیمه Noblesse

دلم واقعا برای مانابو و شین وو می سوزد. این از الان، آن هم از Noblesse: Awaking . از آنها به عنوان طعمه استفاده می شود، کلی بلا سرشان می آید، و آخر سر هم حافظه شان پاک می شود. انگار هیچ اتفاقی نیفتاده. البته آنها هنوز به مرحله آخر نرسیده اند؛ باید ببینیم از مراحل قبلی سربلند بیرون می آیند؟!


همچنین بخوانید: بررسی انیمه ترور طنین انداز Zankyou no teroru ؛ یادآوری پیامی تلخ


مثل اینکه اتحادیه، قشنگ فکر همه چیز را کرده. انگار در اتحادیه، یک پا جواد جوادی همه فن حریف داشته اند! آمپول حقیقت (از این مورد اصلا خوشم نمی آید. اسم جذابی ندارد!)، داروی D، خنثی کننده قدرت نجیب زادگان و… . حالا سوال اینجاست اتحادیه دنبال قدرت است؟ صد در صد. پس در این صورت منطقی است بخواهد انسان های جهش یافته درست کند و دیوانه وار دنبال رایزل باشد. اما اتحادیه، یک پایگاه علمی است. یعنی تولیداتش، منطقی هستند. گفته شد که یکی از تولیدات اتحادیه، خنثی کننده قدرت نجیب زاده هاست. اما چطور؟ نجیب زادگان، موجوداتی ماوراء الطبیعی هستند، بنابراین چندان با منطق و علم جور در نمی آیند. این وسط، یک حفره خالی به وجود می آید: یعنی اتحادیه به یک منبع ماوراء الطبیعی دسترسی دارد و آن را، با فناوری پیشرفته اش، در هم آمیخته. البته با توجه به اینکه لازم نیست در انیمه ها همه چیز به شکلی منطقی پیش برود، شاید اصلا این مورد، سوالی در داستان محسوب نشود؛ و شاید هم سازندگان درست زمانی که فکرش را نمی کنیم، از این موضوع استفاده کنند.

همچنین در قسمت چهارم، M-21 بعد از کلی مکافات، قبول می کند در ازای افشاسازی هویت خود و دوستانش، با اتحادیه همکاری کند.

نکته آخری که راجع به قسمت چهارم باید بگویم، این است که با وجود پیشرفت هایش در برخی زمینه ها، هنوز هم حوصله مخاطبش را سر می برد و همچنان از رایزل، هیچ استفاده ای نمی کند. که امیدوارم این موضوع، رفع شود.


همچنین بخوانید: بررسی قسمت اول و دوم انیمه Jujutsu Kaisen


ادامه بررسی قسمت چهار و پنج انیمه Noblesse

بررسی قسمت پنجم

قسمت پنجم، سرتاپا اکشن است. اما همانطور که قبلا عرض کرده بودم، “همه” اکشن هایش لزوما هیجان انگیز نیستند.

هیجان انگیزترین و بهترین بخش این قسمت، یا حتی بهترین بخش از انیمه تاکنون، صحنه اکشن مقابله و نبرد فرانکنشتاین و تاکیو است. این صحنه، بیشتر دلچسب بودن خود را، مدیون موسیقی متن بسیار خوبش است. موسیقی متن این بخش، مخاطبش را به وجد می آورد!

هرچقدر نبرد کوتاه فرانکنشتاین و تاکیو جذاب بود، سایر بخش های اکشن این قسمت، از جذابیت چندانی برخوردار نیستند. دوباره همان جیغ و دادهای تکراری. اما، یک اتفاق خوشحال کننده افتاد و آن هم، نابود شدن شارک بود! واقعا تصمیم به جایی بود که این کاراکتر بی اعصاب، پیش از آنکه فضای انیمه را غیرقابل تحمل کند، از صحنه روزگار محو شد. (هرچند، میدانم این حرفم واقعا بی رحمی است.)

به جای شارک، ما یک هیولا دریافت می کنیم و این شاید به ضرر پروتاگونیست ها باشد، ولی بدجوری به نفع ماست! زیرا داستان از حالت یکنواختش خارج می شود و شخصیت ها، با یک “تهدید” درست و حسابی روبه رو می شوند. خیلی هم عالی.

سارا و رایزل، در قسمت پنجم بلاخره خودی نشان می دهند. و این موضوع دلگرم کننده است؛ چون نشان می دهد سازندگان این دو نفر را فراموش نکرده اند.


همچنین بخوانید: نقد و بررسی انیمه اسرافیل پایانی “Seraph of the end”


یک موضوع غیرطبیعی در این قسمت وجود دارد: مگر مانابو و شین وو خیال نمی کردند دارند در یک دنیای کاملا نرمال و طبیعی زندگی می کنند؟ بعد موقع بیدار شدن در ناکجا آباد، وسط غریبه هایی با قدرت های فراطبیعی، که ازآنها به عنوان طعمه استفاده می کنند و می خواهند آنها را به خاطر گناه نکرده بکشند، چنین واکنش های غیرمنطقی ای از خود نشان می دهند؟ آن هم زمانی که می بینند مسئول حراست مدرسه شان، و یکی از دوستانشان مشغول مبارزه با این غریبه ها هستند؟ و “داداشی” مانابو جزء آن غریبه هاست؟ (البته نباید از حق گذشت، مانابو از بودن خان داداشش در آنجا تعجب کرد. پس می توان به این مورد ارفاق کرد.)

در چنین شرایطی، اصولا آنها نباید نسبت به اینکه مسئول حراست مدرسه شان با ناخن هایی دراز دارد با یک روانی می جنگد، واکنشی دیگر نشان دهند؟!

بگذارید اینطور بگویم: واکنشی که شین وو و مانابو از خود نشان می دهند، درست مثل این می ماند که آنها از قبل می دانستند که چنین پدیده هایی در دنیا وجود دارند، فقط الان خودشان در آن شرایط گیر کرده اند. مثلا مانند توکیوغول، مردم از وجود غول ها خبر دارند، فقط زمانی که مورد حمله آنها قرار می گیرند، وحشت زده می شوند.

در این صورت دو احتمال وجود دارد:

اول اینکه واقعا رفتار آنها غیر منطقی است.

و دوم اینکه سرعت تحلیل و تجزیه مغزشان به طرز فوق العاده ای بالاست! (واقعا، سوگوووی!) یعنی اینکه آنها به محض بیدار شدنشان، تمام ماجرا و تاریخچه اتحادیه و… را فهمیدند و به یک سری داد و فریاد بسنده کردند.

در هر صورت، قسمت پنجم، پایان خوبی دارد. با آمدن رایزل، ما متوجه ورود دلگرم کننده او به داستان می شویم.

قسمت چهارم و پنجم انیمه “نجیب زادگان”، با وجود تمام نقاط ضعف و قوتش، باعث امیدواری من نسبت به ادامه داستان شد. در هر صورت، فعلا برای قضاوت زود است و نمی شود گفت که این انیمه مسیر درخشانی را در پیش گرفته یا نگرفته. فقط باید امیدوار بود که داستان کم کم پیشرفت کرده، از حالت حوصله سربر خود خارج شده و در شخصیت هایش خلاقیت بیشتری به خرج دهد.

ممنون از همه شما همراهان گرامی که این مطلب را مطالعه کردید. از تمام دوستان عزیزی که وبتون را مطالعه کرده و یا قسمت های بعدی انیمه را مشاهده کرده اند، خواهشمندم ادامه داستان را در بخش دیدگاه ها، اسپویل ننمایند.