درود. در خدمت شما هستیم با مروری بر داستان فصل سوم سریال the last kingdom:

وقایع فصل سوم سریال the last kingdom بدین صورت شروع میشود که چند سال از وقایع فصل دوم میگذرد. “ادوارد” پسر شاه آلفرد اکنون بزرگ شده و خود را برای جانشینی پدرش آماده می کند. یک جنگ سالار دانمارکی بنام “سیگرد” مشهور به “خونین مو” اکنون پا به عرصه گذاشته. او یک زن پیشگو دارد که مرگ شاه آلفرد را دیده. سیگرد افرادش را جمع میکند و برای حمله به وسکس آماده میشود. شاه آلفرد و اوترد اکنون از نقشه‌ی او مطلع شده اند و قصد دارند جلوی سیگرد را بگیرند. آلفرد همچنین یک پیک به مرسیا میفرستد و از اثلرد درخواست کمک نظامی می کند. اثلفلد شخصا تعداد زیادی سرباز بر میدارد و از طرف مرسیا، به کمک پدرش و وسکس می رود. سیگرد دهکده های وسکس را ویران میکند و آن ها را غارت میکند.


سریال the last kingdom ؛ آنچه در فصل اول گذشت! 


در یک عملیات مخفیانه و غافلگیر کننده، پیشگوی سیگرد بدست اوترد میفتد. این زن یک زن خبیث جوان زیبا است و اسمش “اسکید” است. او اوترد را نفرین میکند. اوترد اکنون با شاه آلفرد و نیرو های مرسیا به جنگ با سیگرد می رود. در این زمان، همسر اوترد در وسکس است و یک پسر برای اوترد به دنیا می آورد اما خودش می میرد. شاه آلفرد روز به روز مریض تر و ضعیف تر می شود. پیشگو به او گفت که تابستان بعدی را نخواهد دید. آن ها موفق میشوند که سیگرد را شکست دهند. اما سیگرد کشته نمیشود و فرار میکند و از پیشگو دست می کشد. اکنون، ارتش وسکس و اوترد و آلفرد پیروزمندانه به وینچستر باز میگردند و در میان انبوه شادی مردم، اوترد متوجه می شود که همسرش مرده است. او دو پسر و یک دختر دارد و سر پرستی آن ها را هیلد بر عهده گرفته است.

در این بخش از سریال the last kingdom هیلد و دیگران، گیزلا را دفن کرده بودند. اما اوترد جنازه‌ی او را از خاک بیرون می آورد تا طبق رسومات خودشان، آن را بسوزاند. اثلوود شاهد ماجرا بود و این را به یک کشیش خبر میدهد‌. آلفرد اوترد را به دادگاه احضار میکند و او را محاکمه میکند. در آن دادگاه، یک کشیش حرف های رکیکی در مورد همسر اوترد میزند. اوترد عصبانی میشود یک سیلی در گوش پیا (طرف) میخواباند. کشیش آدم بی بنیه‌ای بود و در اثر سیلی‌ای که اوترد به او زد، میمیرد. حالا همه‌ی بزرگان وسکس شاهد این اتفاق بودند. اوترد قصد نداشت او را بکشد. هرچند که اظهار کرد که از کرده‌ی خودش پشیمان نیست. شاه آلفرد دستور میدهد که اوترد را دستگیر کنند. اما اوترد فرار میکند و به خانه‌ی خودش میرود.


بهترین سریال های کره ای | معرفی 25 سریال برتر کره ای 


اوترد افراد وفا دار زیادی دارد و این را همه میدانند. در این زمان، هیلد، فرزندان اوترد و اسکید در خانه‌ی او بودند و فینان، سیتریک، اسفرث و افراد دیگری دم در خانه ایستاده بودند. استیاپا و چند نفر از سربازان آلفرد جلوی خانه‌ی اوترد جمع شده بودند تا او را دستگیر کنند. اما افراد اوترد اجازه نمیدهند (بدون درگیری). سرانجام اوترد راضی میشود که به دیدار شاه آلفرد برود. او به قصر میرود و قبل از ورود به قصر، اسلحه هایش را تحویل میدهد. او وارد میشود. آلفرد به اوترد میگوید که حاضر است او را اعدام نکند. به شرطی که به ادوارد، پسر آلفرد قسم بخورد و همچنین دیه‌ی کشیش را به کلیسا بپردازد. اوترد قبول نمیکند.


سریال The Last Kingdom آنچه در فصل دوم گذشت!!!


او یک خنجر در لباسش پنهان کرده بود و در زمان مقتضی، خنجر را کشیده و آلفرد را گروگان میگیرد. سربازان و اطرافیان شاه هیچ کاری انجام نمیدهند. اوترد شاه را از قصر بیرون میبرد و با او حرف میزند و به او یاداوری میکند که تمام وسکس، بخاطر اوترد است که اکنون پا برجاست. او شاه را ول میکند و فرار میکند. اکنون اوترد یک خائن است و مجازاتش اعدام میباشد. اوترد با افراد وفادارش فرار میکند و به شمال در نزد رگنار جوان میرود که در دژ دانهولم مستقر است. هیستن، سیگرد، کنوت(پسر عموی رگنار) و اثلولد به رگنار می‌پیوندند و آماده میشوند که به وسکس لشگر کشی کنند. آنها رگنار را به عنوان فرمانده‌ی خود انتخاب میکنند. در این زمان خبر میرسد که شاهزاده اثلقلد از دست شوهرش فرار کرده و در کلیسایی در یک بیابان پناهنده شده است. اوترد برادرش را رها میکند و برای نجات اثلفلد میرود.

در ادامه ی سریال the last kingdom هیستن برای گرفتن اثلفلد می آید اما اوترد با او معامله‌ای میکند. اوترد پیشگوی خود یعنی اسکید را به هیستن میدهد و هیستن از اثلفلد دست می کشد. اوترد اکنون ناجی دختر شاه آلفرد است. در اردوگاه دانمارکی ها، زد و خورد های زیادی بوجود می آید. از جمله اینکه رگنار و اثلولد با هم مشاجره میکنند. کنوت، اثلولد را تحریک میکند میکند که رگنار را بکشد. یک شب که رگنار خواب بود، اثلولد به چادر او میرود و او را میکشد. اکنون دانمارکی ها بدون فرمانده مانده‌اند. هیستن در دژ بیمفلیوت است. اوترد به همراه اثلفلد به مرسیا میروند‌. جایی که اکنون شاه آلفرد و ارتش متحد وسکس و مرسیا در آنجا آماده‌ی جنگ با وایکینگ ها هستند. شاه آلفرد نمیتواند اوترد را مجازات کند.


بهترین سریال های شبکه نتفلیکس Netflix که حتما باید ببینید! 


چونکه اکنون در مرسیا هستند و اوترد در وسکس خیانتکار است نه مرسیا. اوترد نقشه‌ی اصلی حمله به بیمفلیوت را میکشد و شاه آلفرد، اثلرد و ادوارد و البته خود اوترد، نقشه را اجرا میکنند و بیمفلیوت را پس میگیرند. هیستن عقب نشسته و به اردوگاه ارتش متحد دانمارکی ها میپیوندد. تنها کنوت میداند که رگنار بدست اثلولد کشته شده است. اکنون خود کنوت فرمانده است. اثلولد از طرف وایکینگ ها مامور میشود که به وینچستر در وسکس برود و از شاه آلفرد طلب بخشش کند. وقتی که بخشیده شد، شروع به توطئه و ضعیف کردن وسکس کند. اثلولد به وینچستر در نزد شاه آلفرد میرود. آلفرد ابتدا او را نمیبخشد. اما بعدا با شنیدن حرف های اثلولد و همچنین بخاطر برادر مرحومش اثلرد(پادشاه قبلی) اثلولد را میبخشد و او را اعدام نمیکند. اما یک چشمش را از او میگیرد. ادوارد قرار است که ازدواج کند.

همسری که برای او انتخاب کرده اند، دختر لرد اثلهلم است که قدرت و ثروت زیادی دارد و میتواند در برابر وایکینگ ها به ارتش متحد کمک زیادی بکند. ازدواج انجام میشود. آلفرد اکنون خیلی ضعیف شده است و بیماری دارد او را از پا در می آورند. همه خود را برای مرگ آلفرد و جانشینی ادوارد آماده کرده اند. در شب عروسی، اوترد بطور مخفیانه با شاه آلفرد ملاقات میکند. در آن ملاقات، شاه آلفرد بسیار از اوترد قدر دانی میکند و از اشتباهات گذشته اش معذرتخواهی میکند. همچنین حکم بخشیده شدن اوترد را با دست خودش مکتوب میکند و به او میدهد. شاه آلفرد همچنین از اوترد خواهش کرد که تا زمان تاجگذاری کنار ادوارد بایستد. فقط تا زمان تاجگذاری. بعد آزاد است هرجا که خواست برود. اوترد قبول میکند.

 

او اکنون یک مرد آزاد است. لازم به ذکر است که خانه‌ی کشیش بیوکا توسط یکی از توطئه گران آتش زده شده و همسرش تیرا در آن آتش سوزی کشته شد. چند روز بعد از آزادی اوترد، شاه آلفرد چشم از دنیا فرو میبندد و آرزوی یکپارچه شدن انگلستان را با خودش به گور میبرد. السویث، همسر آلفرد همواره از اوترد متنفر بوده است. بنابراین پس از مرگ آلفرد، حکم آزادی اوترد را نادیده میگیرد و دستور میدهد که اوترد را زندانی و سپس تبعید کنند. اما اوترد در یک سخنرانی احساسی و جانانه در مقابل همه‌ی مردم وسکس، موفق میشود که خود را مبرا کند و حمایت ادوارد جوان را بدست می‌آورد. اکنون نوبت جنگ بزرگ فرا رسیده‌. ارتش متحد دانمارکی ها که تعدادشان بیشتر است، به سمت وسکس لشگر میکشند.

اوترد میفهمد که اثلولد بود که برادرش رگنار را کشت. اکنون اثلولد خائن در اردوی دانمارکی ها است. بر خلاف تعداد کم ارتش متحد وسکس و مرسیا، آنها موفق میشوند که در یک جنگ تعیین کننده و سخت با فرماندهی اوترد، ارتش متحد وایکینگ ها را در هم شکسته و آن ها را هزیمت کنند. همچنین در این جنگ، اثلولد بدست شخص اوترد کشته شد.

فصل چهارم سریال the last kingdom به زودی پخش خواهد شد. قطعا بررسی آن را نیز انجام خواهیم داد.