در این قسمت از سریال کرگدن وارد زندگی شوخ طبع ترین شخصیت داستان میشیم. با ما در نقد و بررسی قسمت هشتم سریال کرگدن همراه باشید.

بررسی تمامی قسمت های سریال کرگدن از اینجا » نقد و بررسی سریال کرگردن 

خوب در ابتدای این نقد و بررسی می خوام به جزئیاتی اشاره کنم که شاید اونقدر با اهمیت به نظر نیان ولی در واقع یکی از مهم ترین المان ها در ساخت یک سریال موفقن.
در این هفته و در پخش اپیزود جدید سریال کرگدن، کاور طراحی شده برای این سریال شدیدا توجهم رو به خودش جلب کرد.

چون دقیقا نسخه ی کپی شده ی کاور فیلم “ال کامینو بریکینگ بد” بود و خوب نه فقط در این سریال، بلکه در فیلم ها و حتی به وفور این کپی کردن ها رو در کاور کار خواننده ها هم میبینیم.

در ادامه بخوانید »

و دو نکته راجع بهشون وجود داره، اول این که چقدر بده که طراح گرافیکی خلاق و شایسته ای برای کاری در این حجم بزرگ از مخاطب وجود نداره و چطور خطر همچین ریسکی به جون خریده میشه که با این حجم بزرگ از مخاطب کسی متوجه این کپی نشه و بدتر از همه این که در مقابل با فیلم به شدت معروف “ال کامینو بریکینگ بد” طرف باشیم.

نقد و بررسی قسمت هشتم سریال کرگدن

اما هدفم از گفتن تمام این مقدمه ها این بود که بگم این جزئیات ریز و کم اهمیتن که یه سریال موفق رو میسازن و چقدر خوبه که هنرمند خیلی خوبی نباشیم، ولی حرفی که میزنیم امضای خودمون باشه و تمرینی برای بهتر شدن. چون با این کپی کردن ها فقط در جا میزنیم و به هیچ پیشرفتی نمیرسیم.

برگردیم به داستان سریال. در این قسمت وارد زندگی کاظی میشیم. کسی که تشنج های ناگهانیش، و شاید به شوخی گرفتن همه چیزش، حداقل در ذهن من این تصور رو ایجاد کرده بود که غم انگیزترین داستان رو داره و داشت اما نه اونقدر تاثیر گذار.

روایت زندگی کاظی خونواده ای بود که حمایتش نکردن، و روایت خیلی از جوون های ما که خونواده ها هنر رو براشون کار بی فایده ای می دونن و این وسط یه دائی فرشته حامیه و می خواد که کاظی به هدفش برسه.
اما کاظی تنها آدم حامی زندگیش رو تو قاچاق دارو از دست میده و گویا تازه میفهمه پروژه ای که واردش شده هم به ظاهر تبلیغ محصولات انرژی زاست ولی پای قرص نرازپا و داروهای غیر قانونی وسطه.

در این قسمت یک تعقیب و گریز داشتیم. تعقیب ماشین قرمز بچه ها و موتوری که قرار بود اونا رو به سهیل پسر عموی نوید برسونه و واقعیت ماجرا این جاست که این تعقیب به نظرم خیلی خنده دار اومد.
چون با یه ماشین قرمز مسیر دو ساعته ای رو پشت یه موتور بودن رو نمیشه هضم کرد و فقط می تونیم خودمون رو این طور قانع کنیم که کسی که تعقیبش میکرده یه خورده برای زرنگ بازی کم هوش بوده و این که اصلا تمام این ها نقشه ای بوده برای کشوندن این چهار نفر به اونجا.

 نقد و بررسی قسمت هشتم سریال کرگدن

نقد و بررسی قسمت هشتم سریال کرگدن

اما خوب به عنوان فردی که تعقیب کننده است و میون این ماجرای خطرناک بودن باید فکر تعقیب با ماشین قرمز و حفظ فاصله رو هم کرد.
رها همچنان مشکوکه ولی چیزی که از ظاهر امر پیداست از گم شدن کاظی و گیسو وحشت کرده و انگار برای این موضوع آماده نبود.
این قسمت از اون دست قسمت هایی بود که اتفاق عجیب و غریبی رو پوشش نداشت و بیشتر سعی کرد سرگرم کننده باشه.

از وارد کردن شخصیت املاکی و تکیه کلام های خوشمزه اش، تا صحنه ی آواز خوندن کاظی و گفتن جمله ی “آیا کسی یک مامان باحال می خواهد” می تونیم تلاش برای سرگرم کننده بودن این قسمت رو درک کنیم.
اما چیزی که فهمیدیم اینه که جایی که این چهار نفر دارن با سرعت به سمتش میرن جاییه که افشین براشون برنامه ریزی کرده و منتظرشونه و این که چه اتفاقی قراره بیوفته و افشین هدفش چیه چیزیه که باید براش منتظر موند.

در ادامه بخوانید » نقد و بررسی قسمت نهم سریال کرگدن ؛ اشتباهی جبران ناپذیر