بررسی قسمت اول پارت دوم فصل 4 انیمه Attack on titan

سلام به همه دنبال کنندگان عزیز مجله وارونه به ویژه طرفداران انیمه Attack on titan. با نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان در خدمت شما هستیم. بلاخره، انتظارها به پایان رسیده و از حالا به بعد، می تونیم هر هفته پارت دوم فصل آخر انیمه Shingeki no kyojin رو تماشا کنیم. قسمت اول این پارت، با عنوان “محکومیت” منتشر شده و علاوه بر پاسخ دادن به بسیاری از سوالات، برای ادامه داستان مقدمه چینی هایی کرده.با بررسی فصل چهارم انیمه اتک آن تایتان همراه مجله وارونه باشید.

مرتبط: مهمترین نکات انیمه اتک آن تایتان قبل از تماشای پارت دوم فصل آخر 

قسمت 76 انیمه AOT بار دیگه نگاهی به هر دو طرف جبهه، دیدگاه های متفاوت افراد و همچنین وحدتی که به خاطر شباهت های نامرئی انسان ها به وجود میاد، انداخته. میشه گفت قسمت اول پارت دوم فصل چهارم، در مجموع آغازی خوب و قابل توجه محسوب میشه. بی نقص نیست؛ اتفاقا ممکنه به خاطر برخی نقص هاش در نگاه اول خیلی ناامید کننده ظاهر بشه. ولی اگه بیشتر دقت کنیم، می بینیم نقاط ضعف این قسمت بیشتر از نقاط قوتش نیستن.

در ادامه با نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان با ما همراه باشید.

سکانس آغازین؛ شروعی قابل توجه

نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان

لحظات ابتدایی قسمت 76 انیمه اتک آن تایتان، دقیقا به سراغ همون چیزی میرن که مخاطبان در تمام این مدت بیشتر از هر چیزی منتظرش بودن: یعنی نمایش سرنوشت لیوای و زیک. بعد از انفجاری که زیک در پارت قبلی به وجود آورد، وضعیت لیوای و زیک تا مدتی طولانی نامشخص مونده بود. ولی حالا روشن شده که هر دو زنده هستن (زیک که به شکل مرموزی بهبود پیدا کرده بود و با توجه به اینکه هانجی به کسی اجازه نداد وضعیت لیوای رو چک کنه پس یعنی هنوز زنده‌ست).

سکانس ابتدایی این قسمت، علاوه بر اینکه با پاسخ دادن به یکی از بزرگترین سوالاتی که برای مخاطبان پیش اومده بود، موفق به جلب توجه سریع اونها میشه، با نمایش تصاویری چشم نواز، وعده هایی برای پیشرفت میده. استفاده از رنگ سبز، و همچنین نزدیک کردن سبک طراحی به سه فصل قبلی، باعث شده هنگام تماشای این سکانس احساسی مشابه تماشا کردن فصل های پیشین داشته باشید. این موضوع، امتیاز خیلی خوبی برای پارت دوم محسوب میشه؛ چرا که هنگام تماشای فصل جدید یه سریال، بیننده نباید حس کنه این فصل تافته جدا بافته‌ست (دقیقا اتفاقی که در پارت اول افتاده بود) و حالا ما در قسمت اول پارت دوم، شاهد نزدیک تر شدن حال و هوای فصل چهارم به بقیه فصل ها و کمرنگ شدن فاصله بین اونها هستیم. علاوه بر این، موسیقی متنی که در سکانس ابتدایی می شنویم، با وجود تفاوت های ریزش با ترک های معروف انیمه اتک آن تایتان، همچنان روح مشابهی با اونها داره و با فعال کردن حس نوستالژی، نظر مثبت بیننده رو جلب می کنه.

مرتبط: 12 تا از شخصیت های اتک آن تایتان که بهتر بود زنده بمانند! 

“مسیر” | نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان

نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان

چه مانگا رو خونده باشید چه نه، تا الان حتما با مسیر آشنایی پیدا کردید. میشه گفت اولین اشاره پر رنگی که به مسیر شد، مربوط به فصل دوم میشه. با این وجود، تازه در فصل چهارم اطلاعات دقیق تری از مسیر فاش شدن.

مسیر، جاییه فراتر از مکان و زمان؛ یا بهتره بگیم که زمان و مکان اصلا در مسیر معنایی ندارن! همچنین، همه الدیایی ها از طریق مسیر به هم وصل هستن و در نهایت، به یمیر بنیان گذار می رسن. متوجه شدیم که زیک بعد از انفجار، به مسیر راه پیدا کرده و اونجا، یمیر بدنش رو بازسازی کرده. با توجه به اینکه یمیر به زیک به عنوان یکی از نوادگانش کمک کرده، می تونیم اینطور در نظر بگیریم که دلیل بسیاری از اتفاقات و به وجود اومدن حوادثی که در نگاه اول دلیل مشخصی ندارن، “یمیر” هستش.

بررسی قسمت هفدهم فصل چهارم انیمه حمله به تایتان

نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان

با وجود اینکه سکانس ابتدایی این قسمت، توقعات و انتظارات رو بالا برد و همچنین وعده پیشرفت هایی چشمگیر در زمینه گرافیک و انیمیشن رو به ما داد، اما متاسفانه در سایر دقایق اپیزود اول از پارت دوم تاحدودی ناامید کننده ظاهر میشه. پیشرفت هایی وجود داشتن، از جمله اینکه طراحی شخصیت ها بیشتر شبیه گذشته شده (البته به خاطر دلایلی نامشخص فرم صورت برخی شخصیت ها تغییراتی کرده، که کمی آزاردهنده‌ست)، متحرک سازی بهتر و طبیعی تر از قبل شده، جزئیات پس زمینه قابل قبول هستن و همچنین طراحی تایتان های شیفتر به اندازه قسمت 6 این فصل مصنوعی نیست. در واقع، به نظر میرسه استفاده از CGI بهبود بسیار زیادی پیدا کرده.

بنابراین مشکل اصلی در جلوه های بصری، اینها نیستن، بلکه سبک نورپردازی و استفاده از رنگ ها باعث شدن گرافیک این قسمت ناامید کننده ظاهر بشه. چرا؟ به خاطر اینکه ما مجموعه اتک آن تایتان رو به خاطر چشم نواز بودنش می شناسیم. استفاده از طیف رنگی گسترده، فضای روشن و جزئیات زیاد در طراحی ها، از برگ روی درخت گرفته، تا زلالی آب، از سپیده دمی که میشه با تمام وجود خنکی‌ش رو حس کرد تا شفقی که در آسمان ظاهر شده، باعث شدن هنگام تماشای سه فصل ابتدایی انیمه Attack on titan بتونیم متوجه تک تک چیزهایی که در صفحه نمایش ظاهر شدن بشیم و همچنین بدونیم که دقیقا باید به کجا نگاه کنیم و سازنده از ما خواسته روی چه بخشی از تصویر تمرکز کنیم.

مرتبط: مقایسه استودیو ویت با ماپا در انیمه اتک آن تایتان “نیم فصل اول” 

نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان

درسته، سبک هنری استودیو ماپا قطعا تفاوت هایی با استودیو ویت داره و من به هیچ وجه قصد برتری دادن به ویت رو ندارم. اتفاقا، مخالف اینکار هستم، چون فکر می کنم انیماتورهای ماپا با وجود مهلت کم و همچنین مزایای شغلی غیرمنصفانه، تمام تلاششون رو کردن و تونستن کاری لایق تحسین رو ارائه بدن. بنابراین مسئله اصلا درباره ویت یا ماپا نیست. مسئله درباره یکدست بودن تصاویری هست که ما در فصل چهارم مشاهده می کنیم.

کاملا درسته که به خاطر داستان، طبیعیه سبک طراحی هم تغییراتی بکنه تا فضا تاریک تر از قبل به نظر بیاد، ولی این دلیل نمیشه که طیف رنگی مورد استفاده اینقدر محدود بشه! باید یادمون باشه چیزی که یه اثر رو “دارک” میکنه، نورپردازی اون نیست، بلکه داستان و مضامینی هست که اون اثر بهش پرداخته. بنابراین، هیچ دلیل قانع کننده ای وجود نداره که سرتاسر تصویر تا این حد یکنواخت باشه. این یکنواختی، به مرور باعث میشه توجه بیننده از دست بره و احساس خستگی کنه. این خستگی، باعث میشه مخاطب دیگه فارغ از جزئیات در طراحی ها و داستان، حوصله‌ش از انیمه سر بره (این مورد در چندین نفر دیده شده)، همینطور اینکه، حتی اگه یه نفر سعی کنه بدون توجه به خسته کننده بودن تصاویر، به خاطر خود داستان و پیچ و تاب هاش تماشا کردن رو ادامه بده، از جایی به بعد دیگه نمیتونه متوجه جزئیات ریز و درشتی بشه که کارگردان و نویسنده در گوشه ها یا مرکز تصویر قرار دادن و امیدوار بودن تا تماشاگران متوجه اونها بشن (یادمون باشه خیلی از جزئیات صرفا برای فعال کردن حس کارآگاهی نیستن، بلکه توجه به اونها نقشی اساسی و حیاتی در فهم داستان اصلی داره).

با این وجود، همچنان جا داره تا دوباره به این نکته اشاره کنیم که آرت استایل فصل چهارم شباهت های بیشتری با فصل های قبلی پیدا کرده و شاهد پیشرفت های زیادی در انیمیشن و حرکت روان شخصیت ها و تایتان ها هستیم. بنابراین، به احتمال زیاد، بعد از این چند قسمت که قراره به فایت جبهه مارلی و پارادایس در شیگانشینا بپردازن، شاهد کاری فوق العاده از انیماتورهای استودیو ماپا باشیم؛ چرا که با توجه به مانگا، قسمت های آینده قراره حتی از این هم شگفت انگیزتر بشن.

مرتبط: آرمین آرلرت در اتک آن تایتان رسما نامیرا است! 

اپنینگ پر اسپویلی که می توانست بهتر از این هم باشد!

نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان

آهنگ “غرش” از SiM قطعا بهترین آهنگ AOT نیست. این آهنگ، قابل توجه و جالبه، ولی خیلی هم خلاقانه نیست. همچنین، به اندازه آهنگ هایی که Link Horizon برای تعدادی از اپنینگ های قبلی تهیه کرده بود، به یادماندنی نیست و نمی تونه احساسات رو درگیر خودش کنه. البته اشتباه نکنید، مشکل اصلی من با لیریک هستش؛ وگرنه با گوش کردن به نسخه اینسترومنتال کاملا می تونیم روح اتک رو تشخیص بدیم. این آهنگ، همزمان که احساس “اتک سابق” رو حفظ کرده، همزمان با اضافه کردن حس “اتک جدید” یه موسیقی تاثیرگذار رو به وجود آورده. اما متاسفانه حس می کنم پتانسیل بالایی که آهنگ غرش داشته، با لیریک نه چندان دلچسبش از  بین رفته.    

هم متن آهنگ و هم تصاویر اپنینگ، سرتاسر اسپویل هستن. حتی یه سری از بخش های شعر انگار رسما خود دیالوگ های مانگا بودن. این لزوما چیز بدی نیست. اما به هر حال اسپویل کردن بیش از حد در اپنینگ، باعث میشه تماشاگر حس “کارآگاهی” را از دست بده و دیگه دنبال قطعات جدیدی از پازل نباشه. در اپنینگ های قبلی اتک هم ما شاهد اسپویل های ریز و درشتی بودیم، ولی این اسپویل ها دیگه در حدی نبودن که بعد از مدتی کوتاه، کل قضیه رو متوجه بشیم (این موضوع برای اپنینگ نیمه دوم فصل سوم و نیمه دوم فصل اول به شدت صدق می کنه، با وجود اینکه در اونها هم اسپویل دیده میشد ولی به طوری طراحی شده بودن که حتی حالا هم میشه ازشون نکات و سرنخ های جالبی رو استخراج کرد).

از طرف دیگه، “غرش” سخت در حال دست و پا زدنه تا بتونه «هیجان انگیز» باشه (فریادهای خواننده رو به یاد بیارید). ولی متاسفانه در لیریک شاهد خلاقیت زیادی نیستیم و همین نکته باعث شده پتانسیل آهنگ حسابی هدر بره؛ اونم در حالی که اگه وقت بیشتری برای متن شعر گذاشته میشد، و به جای اسپویل، از استعاره ها و نمادها برای هیجان زده کردن مخاطب و فعال کردن حس کنجکاوی استفاده میشد (مثل اپنینگ های قبلی) می تونستیم شاهد بهترین اپنینگ aot باشیم، هر چند متاسفانه غرش به این رتبه دست پیدا نمی کنه.

صداگذاری ها و صداپیشگی ها

نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان

فکر نکنم تا الان هیچ وقت گفته باشم: «فلان ویس اکتر ژاپنی کارش رو خوب انجام نداد». اینبار هم این حرف رو نمیزنم. به هر حال، ما تعداد زیادی ویس اکتر حرفه ای، شناخته شده و کاربلد رو در اتک آن تایتان داریم که هر کدوم از اونها در ایفای نقششون استاد هستن. البته برخی شخصیت ها صداپیشگی چندان دلچسبی نداشتن که این تقصیر ویس اکترشون نیست، بلکه به خاطر شخصیت پردازی ناقصشون هست (در ادامه بیشتر به این موضوع اشاره می کنم).

از طرف دیگه، برخلاف خیلی از انیمیشن ها، صداگذاری ها خیلی طبیعیه و کاملا با فضا همخوانی داره. بهترین مثالش همون سکانس اوله که در اون، شاهد شنیده شدن همزمان صدای باران و جذب بخار آب توسط تایتان بودیم. همچنین، دقت سازندگان در این زمینه، تونسته باعث تاثیرگذاری بیشتر صحنه های اکشن قسمت 76 انیمه تایتان مهاجم بشه. هرچند، یه ضعفی در این زمینه وجود داره: بهتر بود برای صدای تایتان ارابه، از یه صدای طبیعی استفاده بشه. درست مثل تایتان جانوری. ولی جلوه های صوتی کامپیوتری برای صدای پیک یا تایتان ارابه، نوعی احساس تصنع رو برای بیننده تداعی می کنه که امتیاز مثبتی نیست.

مرتبط: معرفی یوی ایشیکاوا صداپیشه میکاسا آکرمن ؛ ویدیوی اختصاصی وارونه 

برخی از شخصیت های فرعی صرفا حکم وسیله ای برای پیشروی داستان دارند

نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان

متاسفانه دو تا از شخصیت های فرعی انیمه اتک آن تایتان، که اخیرا اهمیت زیادی در داستان پیدا کردن، از شخصیت پردازی ناقص و نسبتا ضعیفی رنج می برن. و اون دو نفر، فلوک و یلنا هستن. این دو نفر، بیشتر از اینکه به عنوان یک “شخص” در داستان حاضر باشن، به عنوان وسیله هایی برای پیشروی داستان حضور دارن.

مسلما قرار نیست همه شخصیت های یک مجموعه عظیم دارای پردازشی خیره کننده باشن. در واقع چنین چیزی غیر ممکنه. همچنین، خود ایسایاما قبلا اعلام کرده بود محبوبیت ارن براش بسیار تعجب برانگیزه، چون ارن براش صرفا حکم یه وسیله برای جلو بردن داستان رو داره. بنابراین بعید نیست به شخصیت هایی مثل فلوک هم همین دیدگاه رو داشته باشه.

با این وجود، نمیشه منکر پتانسیل بالای این دو شخصیت برای ماندگاری در ذهن مخاطب شد. یلنا می تونه نمادی از گروهی زخم خورده باشه که به دنبال منجی، دچار باورهایی اغراق آمیز درباره فردی خاص میشن و فلوک، میتونه یه قوس شخصیتی بسیار جالب و تامل برانگیز رو به ما نشون بده؛ با تبدیل شدن از یه سرباز ترسو که با داد و فریاد کردن از رفتن به میدان جنگ خودداری میکنه، به یکی از بزرگترین و مهم ترین بخش های یه شورش سرنوشت ساز. ولی افسوس که شاهد مسیر فلوک نبودیم و چیزهای خیلی زیادی از اون نمی دونیم؛ بنابراین این قوس شخصیتی اصلا وجود نداره.

نیم نگاهی به گذشته…

نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان

یکی از نکاتی که در قسمت 76 انیمه اتک آن تایتان خیلی نظرم رو جلب کرد، یادآوری خاطراتی از گذشته بود. این یادآوری، موفق شد پیوند فصل پایانی رو با فصل های پیشین محکم تر کنه و همچنین نشون بده نویسنده بخش های قبلی داستان رو فراموش نکرده.

مثلا وقتی ارن از قدرت غول پتک استفاده کرد، سخنرانی آرمین برای حمایت از ارن یا اشاره کنی به خیانت جنگجویان مارلی. یا زمانی که ارن شروع به راه رفتن در کوچه های شیگانشینا کرد و از نیمرخ نمایش داده شد رو در نظر بگیرید. این لحظه به شدت یادآور حمله راینره؛ زمانی که به عنوان یه بچه تقریبا 12 ساله تصمیم گرفت دروازه دیوار ماریا رو نابود کنه تا پارادایسی ها با درد و رنج بمیرن. راه رفتن ارن با وجود اینکه احساسی مشابه رو در قلب بیننده زنده میکنه، اما در واقع نشونه ای از اینه که «پارادایس دیگه یه مدافع داره». مدافعی که شاید در ته قلبش تفاوت زیادی با راینر نداشته باشه و مثل اون، بخواد از عزیزان و زادگاهش محافظت کنه. اما با وجود هدفی که برخاسته از حس انسان دوستی اونهاست، هر دو مجبورن نگاهی سرد و مصمم رو در چهره شون حفظ کنن و درگیر خشونت بارترین جنگ ها بشن.

«من به خاطر مارلی نمی جنگم، من به خاطر رفقایی می جنگم که سالها در کنارشون مبارزه کردم!»

نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان

در جنگ جهانی دوم، سربازان آلمان مرتکب بیشمار جنایت کثیف شدن. هیچ کس منکر این قضیه نیست. مدارکی وجود دارن که نشون میدن موقع جنگ، چه کارهای وحشتناکی ازشون سر زده. علاوه بر این، برای مدتی طولانی، اونا از آمریکایی ها بسیار قدرتمندتر به نظر می رسیدن؛ انگار اراده ای فولادین داشتن و رسما هیچ چیز در جبهه جلودارشون نبود. اگه به فیلم هایی که درباره جنگ جهانی دوم ساخته شدن، نگاهی داشته باشیم، می بینیم که همه آلمانی ها به شکل افرادی احمق و ساده لوح به تصویر کشیده شدن که کورکورانه از یه تفکر مخرب پیروی می کنن.

اما آیا واقعا همه اونها احمق بودن؟ آیا تک تک سربازانی که با این سرسختی برای پیروزی مبارزه می کردن، انسان هایی ساده لوح بودن که با چشم و گوشی بسته، و تعصبی مثال زدنی، خودشون رو از بقیه بالاتر می دونستن؟ آیا حماقت اونها باعث شده بود برای مدتی طولانی شکست ناپذیر به نظر برسن؟

موریس یانوویتس و ادوارد شیلز، دو محقق بودن که هفته ها، با چندین اسیر آلمانی یکی یکی مصاحبه کردن و به نتایجی دردناک و تکان دهنده رسیدن: چیزی که باعث شده بود آلمانی ها با سرسختی تمام به جلو پیش برن و با دشمنانشون مقابله کنن، نه ساده لوحی بود و نه ذات وحشی. در واقع، آلمانی ها کورکورانه از کسی پیروی نمی کردن. حتی چندین نفر از اسرای آلمانی، نازیسم رو مورد تمسخر قرار دادن و اعلام کردن ایدئولوژی های هیتلر براشون حتی مفت هم نمی ارزه! پس چی باعث شده بود با چنین وحدتی در کنار هم مدت ها مبارزه کنن؟

مرتبط: آیا انیمه اتک آن تایتان فاشیستی و ضد یهود است؟ 

نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان

وقتی این دو محقق از یک گروهبان آلمانی درباره دیدگاه های سیاسی اون پرسیدن، خندید و گفت: «وقتی از من همچین چیزی رو می پرسید، من خوب متوجه میشم که هیچ ایده ای درباره اینکه دقیقا چی باعث میشه یه سرباز بجنگه ندارین». (برای اینکه درباره تحقیقات یانوویتس و شیلز بیشتر بدونید پیشنهاد می کنم حتما سری به کتاب تاریخ امید بخش نوع بشر بندازید.)

سربازان آلمانی، اعلام کردن چیزی که باعث میشده اونها به جنگیدن ادامه بدن، رفاقتشون بوده. هر کدوم از اونها، قبل از همه این فجایع، زندگی خودش رو داشته؛ یکی معلم بوده، یکی خیاط، یکی قصاب. و بعد از جنگ، همه این افراد با هم متحد شدن تا از “رفقا” و دوستانشون محافظت کنن. این سربازها، حتی وقتی به شدت مجروح میشدن، حاضر نبودن یه مرخصی ساده بگیرن؛ چون می ترسیدن در غیابشون برای دوستانشون اتفاقی بیفته یا از هم جدا بشن. در واقع، نتیجه این تحقیقات – که در نهایت به بیش از صد و پنجاه هزار صفحه مصاحبه و نظریه پردازی رسید – به نوعی اعلام می کنه پیوند رفاقتی که آلمانی ها داشتن، کلید مقاومت بی حدشون بوده.

داستان جنگجویان مارلی هم همین است

نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان

پیک رسما به گابی اعلام کرد که مارلی اندازه مگس هم برایش اهمیت نداره. پیروی کورکورانه از یک تفکر و ایدئولوژی مریض، کاری نبود که جنگجویان مارلی انجام می دادن. پیک می خواست هزینه درمان پدرش رو جور کنه، فالکو می خواست از گابی محافظت کنه، کلت برای اینکه خانواده‌اش بتونن به زندگیشون ادامه بدن جنگجو شد. درسته که گاهی اوقات، کسانی پیدا میشدن که گول مارلی رو می خوردن، مثل گابی یا راینر، اما اونها هم در ذهنشون، داستانی حماسی با محوریت خودشون رو تصور می کردن که در پایان، موفق به نجات دادن خانواده و رفقاشون می شدن.

در ادامه بخوانید: چرا نقشه ارن یگر منطقی نیست؟ 

بنابراین، زمانی که هر کدوم از اونها، مرتکب کشتار یا جنایتی می شده، در واقع به خاطر حس انسان دوستی و محبتش بوده (حس همدلی و نوع دوستی خیلی اوقات می تونه مثل اسلحه بر ضد انسان ها ظاهر بشه) و این دقیقا انگیزه پارادایسی ها هم هست. درست همونطور که در فصل سوم، بعد از اینکه آرمین برای محافظت از جان، به یه زن شلیک کرد، لیوای بهش گفت: «من به تو نمیگم کاری که کردی درست بوده یا غلط، ولی اگه اینکار رو نمی کردی یکی از همرزمانت کشته میشد. پس قدردانت هستم».

این دقیقا همون نکته ایه که در بین زد و خوردهای پر هیاهو و شلوغ و هیجان انگیز بهش پی می بریم؛ اینکه سربازان که درگیر جنگ می شن، لزوما پیرو تفکر نمادین جبهه‌شون نیستن و افراد هر دو طرف (حداقل اکثرشون) در اعماق قلبشون، دلایل یکسانی برای جنگیدن دارن.

یه قهرمان واقعی مثل هلوس!

نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان

در بالاتر، اشاره کردیم که اگه بخوایم واقع گرایانه نگاه کنیم، اغلب جنگجویان مارلی به خاطر تفکرات فرمانرواشون مبارزه نمی کنن. ولی یه تعدادی هم هستن که گول این آرمان ها رو می خورن و با وجود مدارک واضحی که می تونن ثابت کنن این آرمان ها، سمی و مخرب هستن، همچنان به پیروی ازشون ادامه می دن.

چنین افرادی، کلا چشم و گوششون بسته‌ست و تنها چیزی که در ذهنشون پیدا میشه، تعصبه. این افراد، دقیقا همون کسانی هستن که موقع جنگیدن، صداشون از همه بلندتره (اما معمولا کار چشمگیری انجام نمیدن) و کسانی که به اعتقاداتشون باور نداشته باشن رو، پلید و شیطان صفت می دونن. چرا؟ دلایل مختلف و متعددی داره؛ که فعلا بهشون نمی پردازیم.

انیمه اتک آن تایتان، خیلی مختصر و مفید، با یه کنایه به این افراد، باعث لبخند زدن مخاطب میشه، البته از نوع تلخش. چه زمانی؟ زمانی که در بین شلوغی ها، صدای فریادی شنیده میشه: «ما به یه قهرمان واقعی دیگه مثل هلوس نیاز داریم!» تعداد قابل ملاحظه ای از افراد ارتش مارلی، با وجود اینکه داستان هلوس به صورت رسمی تکذیب شده، همچنان عقیده دارن که یه روز، قهرمانی بی نقص قیام کرده و مردمش رو به رستگاری و خوشبختی رسونده و حتی با وجود اینکه هلوس هرگز وجود نداشته، همچنان به دنبال پیدا کردن این قهرمان افسانه ای در عصر خودشون می گردن.

نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان ؛ حرف آخر

نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان

قسمت 76 انیمه اتک آن تایتان، شروعی امیدوارکننده برای پارت دوم فصل 4 رو رقم میزنه. در زمینه گسترش مانگا، خوب عمل کرده ولی می تونه از این هم بهتر باشه. به هر حال، به نظر می رسه قراره طرفداران aot همونطور که می خواستن، پایانی باشکوه رو برای این انیمه ببینن.

امیدواریم از نقد و بررسی قسمت 17 فصل آخر انیمه اتک آن تایتان لذت برده باشید. مثل همیشه نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

در ادامه بخوانید » بررسی قسمت 18 فصل چهارم انیمه Attack on titan : “فریب

8.3
امتیاز