ناراحت بودن سرنوشت بعضی از ماست؟

جریان کمک به خود و دوست داشتن خودمان هر روز پرطرفدارتر از دیروز می شود و البته تاثیر روان شناسی مثبت گرایانه را نمی توان در این میان ندید گرفت. روان شناسی مثبت گرایانه دانشی است که در آن فاکتورهایی که موجب خوشحالی افراد می شوند مورد بررسی قرار می گیرند. البته این را هم بگویم که آمار افسردگی، اضطراب و خودآزاری هم همچنان در حال بالا رفتن است. پس، آیا سرنوشت نهایی ما آدم ها با وجود تمام پیشرفت هایمان در علم روان شناسی، ناراحت بودن است؟ واقعا چرا بعضی ها نمی توانند شاد باشند؟

مطلب پیشنهادی: آیا ژنتیک در فقر نقش دارد؟

چرا بعضی ها نمی توانند شاد باشند؟ ژنیک یا محیط؟

بر اساس مطلب تاثیر گذاری که در سال 2009 در مجله روان شناسی جامع چاپ شد 50 درصد از خوشحالی ما آدم ها به ژن هایمان بر می گردد، 10 درصد به اتفاقاتی که دور و برمان می افتند و 40 درصد دیگر هم به فعالیت های هدفدارمان. فعالیت های هدف دارمان هم شامل کارهایی می شود که انجام می دهیم و البته دید مثبت نگر و منفی نگر خودمان در مورد این کارها. به عبارت دیگر یعنی این شما هستید که خوشحال بودن و نبودن را در زندگی تان به بار می نشانید. اگر هم حس می کنید که در زندگی خوشحال نیستید پس تقصیر خودتان است.

مطلب پیشنهادی: سه راز شاد زیستن در قرنطینه | شادی را در هر شرایطی می توان ساخت!

ایدئولوژی که خیلی زود رد شد!

این ایدئولوژی در مورد خوشحالی، خیلی مورد انتقاد قرار گرفت آنهم به این خاطر که بیشتر پایه و اساسش را ژنتیک تشکیل می داد. ژنتیکی که سال ها بعد دیگر مورد پذیرش نبود. مثلا تحقیقاتی بر دو قلوهای همسان انجام شد. در نهایت هم مشخص شد که 40 تا 50 درصد از تفاوت هایشان در خوشحال بودن یا نبودن، در ژنتیک شان نهفته است. نسل شناسان رفتاری از یک سری تکنیک های آماری استفاده کردند تا بفهمند تاثیر فاکتورهای ژنتیکی و محیطی بر افرادی که از لحاظ خونی به هم مربوطند چقدر است. به همین علت بود که دو قلوها برای این تحقیقات انتخاب شدند. در نهایت هم مشخص شد که دوقلوهای همسان و غیر همسان در محیط یکسانی رشد می کنند. پس همه تفاوت هاشان در ژنتیک است. البته این ایده هم دیگر مورد قبول نیست.

مطلب پیشنهادی: تاثیر ژن ها بر سلامت روان از آنچه فکر می کنید جدی تر است! 

تحقیقات مکمل برای برطرف شدن انتقادات ها

چندی بعد این تحقیقات با انتقاداتی رو به رو شد و محققانش برای پاسخ به این انتقادات مطلبی را در سال 2019منتشر کردند. این بار هم مطلب منتشر شده در مورد تاثیر ژن ها بر میزان خوشحالی ما بود. اما ارتباط میان ژن ها و محیطی که در آن زندگی می کنیم بیشتر مورد بررسی قرار گرفت.

محیطی یا موروثی بودن خوشحالی

اول از همه باید بگویم که تاثیر محیط و ژنتیک دو تاثیر مستقل و جدا از هم نیستند. برعکس، ژنتیک مولکولی، که دانش بررسی ساختار و کارایی ژن ها در سطح مولکولی است ثابت کرده که محیط و ژن ها بر هم تاثیر می گذارند. به عبارت دیگر ژن ها رفتار انسان ها را تحت تاثیر قرار می دهند و به آنها القا می کنند که چه محیط هایی را برای زندگی انتخاب کنند. برای مثال برون گرایی به بچه ها ارث می رسد و بچه هایی با این قابلیت در گروه های دوستی بزرگ قرار داشته و با این کیفیت بزرگ می شوند.

مطلب پیشنهادی: مثبت نگری سمی چیست و چطور آن را کنار بگذاریم؟ 

عوامل محیطی و ژنی به هم وابسته اند!

در عین حال محیط هم بر ژن تاثیر می گذارد. برای مثال وقتی مادران باردار با خشکسالی مواجه می شوند ژن هایشان تحت تاثیر قرار می گیرد. یعنی تغییرات شیمیایی در آنها اتفاق می افتد و در نتیجه ترشح فاکتور رشد دستخوش تغییر می شود. در نهایت بچه هایی کوچک تر از حد معمول یا نوزادانی با مشکلات قلبی عروقی متولد می شوند.

توانایی خوشحال بودن دستِ خود ما و قابل تغییر است

پس در پاسخ به سوال چرا بعضی ها نمی توانند شاد باشند؟ به این نتیجه می رسیم که عوامل محیطی و ژنتیکی به هم وابسته هستند و دائما یکدیگر را مورد تاثیر قرار می دهند. به همین دلیل است که دو نفر که در محیط های یکسان بزرگ شده اند ممکن است رفتارهای متفاوتی داشته باشند. این به آن معناست که ایده های ژنتیک شناسان رفتاری در خصوص محیط یکسان اصلا مورد قبول نیست. البته قبول دارم که با توجه به محیطی که در آن زندگی می کنیم ممکن است میزان خوشحال بودن مان فرق داشته باشد اما این توانایی دست خودِ ما و قابل تغییر است.

مطلب پیشنهادی: چروفوبیا و یا ترس از خوشحالی چیست؟

قابل تغییر بودن یعنی چه؟

منظورم از تغییر چیست؟ برای مثال بعضی ها حس خوبی نسبت به محیطی که در آن زندگی می کنند ندارند. پس تمام تلاششان را می کنند تا افکار، احساسات و رفتارشان را نسبت به اتفاقات خوب و بدی که در محیط شان اتفاق می افتد تغییر دهند. بر همین اساس وقتی در ورک شاپی شرکت می کنند یا کتابی در خصوص روان شناسی مثبت گرایانه می خوانند ایده هایشان هم تغییر می کند. این در حالی است که محیط ثابت بوده و این خود افراد بودند که خواهان تغییر هستند!

نسخه ای از خوشحالی که به درد همه مان بخورد وجود ندارد

نکته مهم دیگی هم هست. هیچ روان شناسی مثبت گرایانه ای وجود ندارد که به عنوان استانداردی برای همه کاربرد داشته باشد. چرا که هر کدام از ما موجوداتی خاص از لحاظ ژنتیکی هستیم، توانایی هایی خاصی برای خوشحالی داریم و در زندگی متحمل اتفاقات خاصی می شویم.

آیا می توان گفت سرنوشت مان این طور بوده که خوشحال نباشیم؟

پس آیا می توان گفت سرنوشت مان این طور بوده که خوشحال نباشیم؟ بعضی ها بیشتر از بقیه برای خوشحال بودن دست و پا می زنند. و این دست و پا زدن یعنی مدت زمان بیشتری نسبت به بقیه ناراحت می مانند. و متاسفانه در موارد خیلی خیلی حاد این افراد هرگز خوشحالی را تجربه نمی کنند.  

انعطاف پذیرتر بودن مساوی است با خوشحال تر بودن!

باقی افراد که از لحاظ ژنتیکی انعطاف پذیری بیشتری دارند می توانند خوشحالی را تجربه کنند. منظورم ازانعطاف پذیری، حساس بودن به محیط و توانایی در تغییر است. این افراد پتانسیل انتخاب بالایی دارند و اگر بخواهند می توانند سبک زندگی و محیط کاری را انتخاب کنند که در آن احساس خوشحالی می کنند. محیط کاری که در نهایت منجر به رشد شان می شود.

مطلب پیشنهادی: راهکارهای خوش بین بودن و کاهش اضطراب روزانه

ژنتیک تعیین کننده نهایی نیست! دست بجنبانید…

این را هم بگویم که ژنتیک تعیین کننده هویت ما نیست. البته که نقش بسیار پر رنگی دارد. اما باز هم تاکید میکنم که تعیین کننده نهایی نیست. آنچه که بسیار اهمیت دارد انتخاب های ما در مورد مکان زندگی مان، افرادی که با آنها زندگی می کنیم، مانند شریک زندگی و روش زندگی مان است. این فاکتورهایی که گفتم نه تنها خوشحالی ما، بلکه خوشحالی نسل های بعدمان را هم دستخوش تغییر می کنند!