اشتباهات غیرمنطقی نقشه ارن یگر

ممکن است ارن یگر محبوب ترین پروتاگونیست سری های شونن در چند وقت اخیر باشد، ولی بی نقص ترین آنها نیست. البته همین “بی نقص نبودن” باعث شده طرفداران انیمه Attack on titan انقدر دوستش داشته باشند. ارن یگر، قهرمان، و همینطور آنتاگونیست مجموعه اتک آن تایتان است. و در کل، شخصیت خاصی دارد. به همین دلیل، طبیعی است نقشه ای که برای رسیدن به آزادی کشیده، از دید خودش بهترین نقشه ممکن باشد. ولی نقشه ارن یگر می تواند از دید بقیه بسیار گیج کننده و غیرمنطقی باشد! در ادامه با مجله وارونه همراه باشید تا ببینیم چه چیزهایی در نقشه ارن یگر مشکل دارند.

هشدار: این مطلب ممکن است دارای اسپویل از فصل چهارم انیمه اتک آن تایتان و آرک پایانی مانگا باشد.

نقشه ارن یگر  چیست؟

8/ حمله او به مارلی، کاملا متکی به گروه شناسایی بود

منطقی است که ارن فکر کند گروه شناسایی هر طور شده به دنبالش در مارلی می آید. چون واقعا هم همینطور است. ولی نقشه ارن برای حمله به مارلی، به شدت متکی به زمان بندی دقیق، و گروه شناسایی بود. اگر گروه شناسایی، دستورات ارن را مو به مو اجرا نمی کرد، یا هنگام اجرایشان به مشکلی – هرچند ناچیز –  برمی خورد، شکست ارن در مارلی قطعی می شد. پیروزی جبهه پارادایس در برابر مارلی، باعث شده این نکته را فراموش کنیم که ارن با این حمله ناگهانی و سرخود، دو تایتان مهم را مستقیم کف دست مارلی گذاشت.

مرتبط: مقایسه عملکرد استودیو ویت و ماپا در انیمه اتک ان تایتان نیم فصل اول

7/ ارن می توانست از تایتان آرواره استفاده بیشتری کند، اما کلا او را دور انداخت

اگر ارن می خواست با جمع آوری سایر تایتان های شیفتر، به قدرت خودش اضافه کند، می توانست بعد از خوردن لارا تایبور، تایتان پتک، پورکو گالیارد، تایتان آرواره را هم بخورد. ولی این کار را نکرد و رسما او را دور انداخت. در صورتی که می توانست با خوردن او، به قدرت آنی لئونهارت، یعنی تایتان مونث، نیز دسترسی پیدا کند. از آنجا که تایتان مونث نوعی قدرت کپی کردن دارد – طبق صحبت های خود آنی در چپترهای پایانی – ارن می توانست به توانایی های بیشتری دسترسی پیدا کند. و حتی نقشه هایی پر جزئیات تر و موفقیت آمیزتر بکشد.

خرید محصولات انیمه ای اتک آن تایتان در فروشگاه وارونه

6/ ارن بدون اینکه حتی چیز کوچکی از آرمین و میکاسا بپرسد، جنگ جهانی اش را شروع کرد

ارن، میکاسا و آرمین، هر سه جزء تواناترین شخصیت های دنیای اتک آن تایتان هستند و یکدیگر را به خوبی کامل می کنند. شاید اگر ارن آنها را در جریان نقشه اش قرار می داد، یا لااقل به صورت غیرمستقیم و با اشارات کوچک از آنها درباره نظرشان می پرسید، می توانست نقشه بسیار بهتری بکشد. به هر حال، ارن هرگز، یعنی، هرگز! جزء بهترین استراتژیست های سری Shingeki no kyojin نبوده است! به همین دلیل، ایده ای که او از آن پیروی  می کند، ناقص و پر از سوراخ های منطقی است.

ارن به جای اینکه از پتانسیل واقعی قدرتش استفاده کند و کار را به نتیجه ای برساند، دو دوستش را کنار می زند. جالب اینجاست که او به آرمین گفت که از وقتی موفق به دیدن خاطرات برتولد شده، فقط می خواهد کارها را با صحبت کردن حل کند. به همین دلیل دیگر به درد نمی خورد! ولی اگر سه فصل قبلی را به یاد داشته باشیم، می دانیم که آرمین از ابتدا دنبال راه های صلح آمیز و مذاکره بود.

در کل، ارن می توانست دو قدرت عظیم را در کنار خودش داشته باشد. متحدان بیشتری در دنیا پیدا کند. یا اصلا از راه دیگری وارد عمل شود. ولی چه کار می کند؟ ساکنان زمین را به مرض انقراض می رساند، و کل دنیا را با کشورش دشمن می کند. و در نهایت، پارادایس می ماند با بمب هایی که قرار است بر سرش بریزند. و تازه، دیگر قدرت تایتان ها هم نیست که مردم رویش حساب کنند؛ نور علی نور!

مرتبط: آیا انیمه Attack on titan حاوی اشارات فاشیستی و ضد یهود است؟

چرا نقشه ارن یگر منطقی نیست؟

5/ نقشه ارن یگر زیادی آرمین را درگیر نتایج کرده است!

بیایید قبول کنیم ارن “زیادی” با آرمین آلرت بی رحم بود! او بعد از شروع غرش، آرمین را در شرایط بدی قرار داد. و بعد از اینکه به دست میکاسا کشته شد، آرمین ماند و کل دنیا. که با خشم دنبال انتقام و جنگ با پارادایس هستند. ارن قطعا فکر اینجا را کرده بود، و به همین دلیل به آرمین گفت: «از اینجا به بعد رو به تو می سپرم». ولی اگر بیشتر دقت کنیم، بخشی که ارن به آرمین سپرده بود، “از اینجا به بعد” نبود. او از اول هم با حساب کردن آرمین، به مارلی حمله کرد، فراری شد، و غرش را شروع کرد. تازه بدون اینکه دوست بیچاره اش را در جریان چیزی که از ذهنش می گذرد قرار دهد!

ارن، فرصت پیدا کردن چاره ای بهتر، و موثرتر را، از یکی از بهترین استراتژیست های دنیای اتک آن تایتان گرفت. هر کاری که می خواست کرد. و در نهایت او را با باری سنگین تنها گذاشت. تازه در حالی که میکاسا کلا خود را برای رسیدن به یک زندگی عادی کنار کشید! کل نقشه ارن، با تکیه به آرمین برنامه ریزی شده بود. در حالیکه در آخر خودش به عنوان قهرمان داستان شناخته شد. بیایید تصور کنیم – به فرض محال – آرمین هم ترجیح می داد خود را کنار بکشد. چه اتفاقی می افتاد؟ کل نقشه ارن نابود می شد. بنابراین، درست نبود که ارن بخواهد در برنامه اش، انقدر روی یک نفر، گروه، یا احتمال وقوع یک اتفاق خاص، حساب کند.

4/ ارن به دنبال آزادی بود، ولی برده آزادی شد!

هدف اصلی ارن یگر، از دوران کودکی تا انتهای زندگی اش، چندین بار دچار تغییر شده بود. او در ابتدا فقط می خواست دنیای بیرون از دیوار ماریا را ببیند. بعد از کشته شدن مادرش، تصمیم گرفت همه تایتان ها را سلاخی کند. بعد از اینکه فهمید خودش هم یک تایتان است، ذهنش بیشتر درگیر پیدا کردن حقیقت دنیا شد. در نهایت، بعد از اینکه حقیقت را فهمید، همه تایتان های پارادایس را پاکسازی کرد، و از دیوار ماریا بیرون رفت، فهمیدیم که در بین همه اهدافی که او تا به آن روز داشته، یک عنصر مشترک هست: آزاد شدن.

همچنین بخوانید: بهترین شخصیت های منفی انیمه ها که شما را میخکوب می کنند!

ارن برای رسیدن به آزادی، حاضر شد دست به هر کاری بزند. این… دیوانه وار است. آزادی، هرگز چیزی نیست که مثل یک هدف عادی و مادی در زندگی، به آن برسید و بعد بگویید: «اوکی، دارمش». آزادی به قلب خود آدم بستگی دارد. ارن یکبار به آرمین گفته بود: «هر کسی که بتونه بیرون از دیوار بره و عجایب دنیا رو ببینه، آزادترین آدم دنیاست». در صورتی که بعد از دیدن دریا، و گشتن در بیرون از دیوارها، ارن همچنان احساس آزادی نمی کرد. این عطش او، کم کم به جنون تبدیل شد؛ به طوری که او حاضر شد به خاطر آزادی خودش و مردم پارادایس، میلیون ها انسان بی گناه را بکشد. کسانی که مثل پارادایسی ها زجر کشیده بودند. این انصاف نیست.

در نهایت، پارادایس نه تنها آزاد نشد، بلکه بیشتر از همیشه تحت فشار قرار گرفت. این موضوع، خیلی واضح پیامی را به ما می رساند: «آزادی این شکلی به دست نمی آید». ارن تا لحظه آخر، هیچ وقت آزاد نشد. چون آزادی او را برده خودش کرده بود.

3/ نقشه ارن یگر به دیپلماسی حتی یک شانس کوچک هم نداد

با توجه به اینکه از فصل چهارم به بعد، اتک آن تایتان دنیا را با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرار داد، و کشورها و مردم مختلفی را معرفی کرد، بعید است ایده دیپلماسی به ذهن ارن نرسیده باشد.

در فلش بک ها، وقتی صحبت از «رفع سوء تفاهم های سایر مردم دنیا درباره پارادایس» شد، ارن خیلی واضح این نظر را رد کرد. بسیاری از افراد، موقعیت ارن را، موقعیت یک قربانی می دانند. خب، بسیاری از افراد هستند که موقعیتی مشابه او دارند؛ مثل جان، آرمین و کنی. که در نهایت این سه نفر به عنوان سفیران صلح مشغول به کار شدند. اگر این سه نفر می توانند بعد از آن همه فاجعه و کشتار، همچنان به فکر دیپلماسی و صلح و ارتباط با سایر ملت ها باشند، پس چرا ارن قبل از شروع همه خون و خونریزی ها، فرصتی به مذاکرات و صلح نداد؟ شاید چون ترجیح می داد کار را صرفا با کشتن بقیه پیش ببرد!

مرتبط: چرا برخی مخاطبان پارت اول فصل آخر انیمه اتک آن تایتان را دوست نداشتند؟ 

2/ ارن می توانست با قدرتی که در اختیار داشت، نقشه های بهتری را اجرا کند؛ اما اینکار را نکرد

همانطور که در بالاتر گفتم، ارن جزء بهترین استراتژیست های دنیا اتک آن تایتان نیست. چرا؟ چون عجول است! مشخص است که راه های بهتر، و منطقی تری برای سر و سامان دادن به شرایط وجود داشتند. ولی ارن بلافاصله به سمت اولین مسیری قدم برداشت که روبرویش ثبت شده بود. با چه منطقی؟ «چون شانس مرتب شدن اوضاع بعد از تلاش های ما تقریبا غیر ممکنه، ولی کاملا صفر نیست، پس باید همون یه ذره احتمال رو هم از بین برد».

ارن قدرتمند بود. و چندین قدرت و مغز دیگر در کنارش داشت. ولی ترجیح داد همزمان که نقشه ای با تکیه بیش از حد به همان قدرت ها طراحی می کند، همزمان سرخود باشد. و کاری به بقیه نداشته باشد. نتیجه؟ خودتان می دانید.

اشتباهات نقشه ارن یگر

1/ ارن واقعا از قدرت دیدن آینده، درست استفاده نکرد 

بعضی از خوانندگان مانگای اتک آن تایتان، عقیده دارند که چون ارن می توانست آینده را ببیند، پس بهتر از هر کس دیگری نتیجه هر کدام از اقدامات را می دانست. و تنها راهی که به نتیجه می رسید را انتخاب کرد. شخصا با این عقیده مخالفم. چرا؟ چون ما فقط می دانیم که ارن می توانست آینده را ببیند. همین. پس یعنی فقط درباره اتفاقی که قرار بود بیفتد اطلاع داشت. از کجا معلوم که می توانست مثل دکتر استرنج نتیجه همه احتمالات را بررسی کند؟! (البته این ابهامات تقصیر ایسایاما هم هست؛ چون درباره این قدرت ارن توضیحات کافی ارائه نداد.)

اینکه بگوییم به خاطر قدرت آینده بینی ارن، فقط همان یک راه وجود داشت، غیر منطقی است. بگذارید مثال بزنم، من آینده را می بینم. و می بینم که قرار است یک کار نادرست انجام دهم. پس با وجود دیدن نتایج فاجعه بار آن کار، همچنان آن را انجام می دهم. چون در آینده چنین چیزی دیده ام، پس یعنی چاره دیگری نداشتم. – درست به نظر نمی رسد؛ نه؟

مرتبط: 12 تا از شخصیت های اتک آن تایتان که بهتر بود زنده بمانند! 

حرف از دکتر استرنج شد. شاید اصلا منظور او در اونجرز: اند گیم، “فقط یک راه” نبود. شاید داشت به تونی استارک اشاره می کرد که: «یه لحظه صبر کن الان میام!» ولی تونی استارک دچار یک برداشت اشتباه شد! داستان ارن هم همین بود. با توجه به قدرت های فراوانی که در سمتش داشت، قطعا راه های دیگری برای او وجود داشتند. ولی او ترجیح داد به قضیه از یک دید دیگر نگاه کند. و در نتیجه، هم خودش، هم مردم دنیا را، نابود کرد.

و در نهایت…

واقعا نمی دانیم مشکلاتی که نقشه ارن یگر داشت، به خاطر اشتباهات خودش بود، یا اشتباهات هاجیمه ایسایاما. ولی به هر حال، هر اتفاقی هم که بیفتد، ارن شخصیتی است که در قلب مردم ماندگار است. حتی اگر او را دوست نداشته باشیم – که البته این احتمال کم است – او را درک می کنیم. و هاجیمه ایسایاما، قصه گویی است که همیشه از او به خاطر روایت داستان Attack on titan متشکر خواهیم بود.