بررسی قسمت سوم سریال ارباب حلقه ها : حلقه های قدرت

با بررسی قسمت سوم سریال ارباب حلقه ها در خدمت شما هستیم. The Lord of the Rings: The Rings of Power در اپیزود این هفته به جهان سازی آرام خود ادامه می دهد. اما به لطف اجراهای پرشور و جلوه های بصری فوق العاده سریال، بیننده هرگز از تماشای آن خسته نمی شود. البته ناراحت هستیم که در این قسمت الروند را نمی بینیم. – البته پرتره‌ای از او در کتابخانه نومنور وجود دارد -. اما در عوض با ایزیلدور، همراه و با بنیانگذار کل خانواده گوندور آشنا می شویم.

شما می توانید با کلیک کردن بر روی بررسی قسمتی سریال ارباب حلقه ها بررسی قسمت های دیگر را بخوانید.

منصفانه است که بگوییم دو قسمت اول سریال ارباب حلقه ها: حلقه های قدرت (Lord of the Rings: the Rings of Power) ما را شگفت زده کرد. رویکرد عوامل سریال برای اقتباس از دنیای تالکین در قسمت اول (سایه ای از گذشته) و قسمت دوم (دریفت) به طور متناقضی بیش از حد پخته شده بودند. و با پیچش های داستانی مهیج و ایده های جدید، بسیار شگفت انگیز بودند. حالا بعد از گذشت یک هفته، قسمت سوم ارباب حلقه ها، تحت عنوان آدار – Adar منتشر شده است. که در ادامه به بررسی آن می پردازیم. پس مثل همیشه با مجله وارونه همراه باشید.

بررسی قسمت سوم سریال ارباب حلقه ها


« قسمت سوم: آدار – Adar »

  • تاریخ انتشار: 9 سپتامبر 2022 (18 شهریور 1401)
  • امتیاز کنونی (IMDb) : 7/4 از 10
  • مدت زمان: 1 ساعت و 9 دقیقه

صحنه آغازین

اپیزود 3 دقیقاً از همان جایی که قسمت قبلی پایان یافت، شروع شد. گالادریل را دیدیم که در یک قایق از خواب بیدار می شود. او فکر می کند که آیا نجات یافته اند یا فقط در وضعیتی بدتر از غرق شدن کشتی قرار گرفته اند. پاسخ پیچیده است. او و هالبراند توسط پدر ایزیلدور، الندیل، نجات یافته‌ اند. الندیل هم علی‌ رغم ممنوعیت کشور جزیره‌ای برای اجازه دادن به ورود الف‌ ها در خاکشان، آنها را به نومنور می‌ برد.

همانطور که در قسمت دوم دیدیم، الروند به سادگی فراموش می کند که 20 سال برای دورف ها زمان زیادی است. اما اپیزود 3 نشان می دهد که چگونه جاودانگی دیدگاه شما را تغییر می دهد. این بار، این گالادریل است که تعجب می‌ کند که نومنور در طول قرن‌ ها از زمانی که والارها آن را به انسان‌ هایی که علیه مورگوت جنگیدند پاداش دادند، چقدر تغییر کرده است. 

اول از همه باید بگویم که قسمت سوم (آدار) بسیار متمرکز تر از قسمت های قبل عمل می کند. آدار به نویسندگی جیسون کهیل (Jason Cahill) و جاستین دوبل (Justin Doble) همزمان به سه خط داستانی می پردازد. و در کنار آن بستری برای شناخت شخصیت های جدید به نام های الندین و ایزیلدور را فراهم می کند. از طرفی دیگر شخصیت هایی همچون آروندیر و نوری هم در این قسمت حضور دارند. اما به نظر می رسد که این قسمت بیشتر به پیشبرد روایت اصلی یعنی “شکار برای سائورون” می پردازد تا طرح های فرعی.

سفر به نومنور

بررسی قسمت سوم سریال ارباب حلقه ها

داستان اپیزود سوم سریال حلقه های قدرت، این فرصت را در اختیار نویسندگان قرار می دهد تا خرده فرهنگ های موجود در دنیای نومنور را هم به تصویر بکشند. مطمئنا فیلم های جکسون به وضوح نشان می داد که ساکنان گوندور (که از نسل نومنوریان هستند) زندگی کاملا متفاوتی با همسایگان خود، یعنی روهیریم ها دارند. با این حال، قسمت سوم ما را به نومنور می برد و آن را زمانی که در اوج شکوه و عظمت بود، به ما نشان می دهد. لازم است تاکید کنم که این جامعه در مقایسه با بقایایی که در سواحل میانه سرازیر شده بودند، چقدر عجیب و غریب هستند.

نومنور چگونه به وجود آمد؟

در اپیزود سوم ما به جزیره‌ای ستاره‌ای شکل که به نوعی پیشرفته‌ ترین تمدن انسان‌ ها است، می رویم.

طبق توضیحات گالادریل، برای بزرگ‌ ترین جنگ آردا؛ والار، الف‌ ها و انسان‌ ها مقابل مورگوت قرار گرفتند. در این جنگ عظیم نهایتا مورگوت شکست خورد و آردا وارد دوران دوم شد. اما در این نبرد تمام انسان‌ ها حضور نداشتند. همانطور که در سریال دیدید بسیاری از انسان‌ ها در خدمت مورگوت بودند و تنها سه خاندان از انسان‌ ها کنار والار جهت شکست مورگوت جنگیدند. پس از جنگ، برای جبران کاری که انسان‌ های متحد با والار و الف‌ ها کردند، جزیره‌ای به آنها داده شد که توسط الروس، فرزند ائارندیل و برادر الروند، با راهنمایی پدرش پیدا و در آن ساکن شدند. و در نهایت، الروس به عنوان اولین شاه نومه‌نور شناخته شد.

انسان‌ های نومه‌نور عمری طولانی‌ تر از سیصد سال دارند و شاهان نومه‌نور هم معمولا تا 500 سال عمر میکنند که این خیلی بیشتر از انسان‌ های عادی در سرزمین میانه‌ است.

تمدن نومه‌نور در اوایل دوره دوم به سرزمین میانه آمدند و به انسان‌ های این سرزمین کمک هم می کردند. بعدها با سقوط نومه‌نور که به دلیل اسپویل نشدن احتمالی سریال دلیل آن بیان نمی شود، الندیل و فرزندش ایسیلدور که در این اپیزود دیدیم، به سرزمین میانه می آیند و پادشاهی گاندور و آرنور را برپا می کنند. و نهایتا نسل آنها به آراگورن می رسد که در گاندور بعد از نابودی سائورون تاج‌ گذاری می‌ کند.

آشنایی با فرهنگ اورک ها

بررسی قسمت سوم سریال ارباب حلقه ها

در قسمت سوم، فقط نومنور نیست که چیز جدیدی را به این نمایش می افزاید. بلکه الف اسیر در چنگال اورک ها، آروندیر، به عنوان یک سکوی پرش داستان گویی برای نویسندگان عمل می کند. او باعث می شود تا نویسندگان بتوانند فرهنگ اورک ها را به تصویر بکشند. اورک ها (همانطور که در فیلم های جکسون به آن پرداخته شد) همچنان از نور خورشید بیزار هستند. درست مثل خون آشام ها. البته که چیز خاصی به چشم نمی خورد، اما با این حال هنوز هم دیدن تسلط شبه مذهبی سائورون بر زیر دستان خود کاملا مشهود است. بنابراین امیدواریم که این موضوع در قسمت های بعدی با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرار گیرد.

صحنه های اکشن

چند سکانس اکشن در طول قسمت سوم وجود داشت که ستودنی بودند. هم از نظر زیبایی و هم از نظر اینکه خیال طرفداران سریال ارباب حلقه ها راحت شد. زیرا طرفداران نگران بودند که the Rings of Power بدون هیچ صحنه مهیج و خون و خون ریزی به پایان برسد. درست است که تا اینجای کار “حلقه های قدرت” به اندازه وستروس جورج آر آر مارتین غرق در خون نبوده اما بالاخره کم کم صحنه های اکشن دارند به صفحه نمایشگر می آیند. حتی در هابیت، که در حقیقت کتابی است که برای کودکان نوشته شده هم صحنه های اکشن وجود داشت. آن وقت در حلقه های قدرت صحنه های مهیج نداشته باشیم؟ محال است.

در نهایت می توان نتیجه گرفت که قسمت سوم حلقه های قدرت، بیشتر از قسمت های دیگری که تا کنون پخش شده اند، به کتاب های تالکین نزدیک تر است. بنابراین اپیزود “آدار” نشان می دهد که نمایش در مسیر درستی در حرکت است و دنیایی را برای خود در سرزمین میانه ایجاد می کند.

ملکه تار میریل

بررسی قسمت سوم سریال ارباب حلقه ها

مورفید کلارک (Morfydd Clark) در نقش گالادریل به درخشش خود ادامه می دهد. او شخصیتی مملو از غرور و جسارت دارد که آن را در قسمت سوم در مقابل ملکه نایب السلطنه تار میریل به نمایش می گذارد. مکالمه‌ی آنها به قدری تند پیش می رود که هالبراند کمک می کند تا اوضاع آرام تر پیش برود. و در عوض از ملکه درخواست مهلت می کند تا بتوانند به مدت 3 روز در آن سرزمین بهشتی بمانند.

مرتبط: بهترین سریال های برگرفته از کتاب که از تماشای آنها لذت خواهید برد ! 

پادشاه هالبراند

در قسمت سوم، با رفتن گالادریل به کتابخانه نومنور مسائل زیادی مشخص شد. که یکی از آنها این بود که هالبراند پادشاه سرزمین خود است. اما از مسئولیت های حکومتی خود سر باز می زند. درست مانند آراگورن. ممکن است او هم یک تکاور سرکش باشد که به دلیل تصمیمات غلط و شکست های نیاکان‌اش، هویت خود را پنهان می کنند. در اینجا متوجه می شویم که در قسمت دوم، جمله هالبراند که در جواب گالادریل که از او پرسید “این نشان سلطنتی پادشاهتان است؟” گفت “مردم من پادشاهی ندارند.” بی دلیل نبوده است.

به نظر می رسد سرنوشت غم انگیز هالبراند این است که برای دست آوردن قدرت کافی برای به دست آوردن یکی از 9 حلقه‌ای که به اربابان انسانی باید این مشکلات را تحمل کند.

سرنوشت شوم هالبرند

از تئوری‌ های قوی و جالب سریال در مورد هالبرند، سرنوشت تاریکی است که در انتظار اوست. طبق تئوری هالبرند با پادشاه شدن خود در آینده و قبول حلقه، به فرمانده‌ی نزگول‌ ها تبدیل می شود و رعب و وحشتی بی‌سابقه را به سرزمین میانه می آورد.

ایزیلدور

صحبت از انسان هایی با سرنوشت تاریک شد که آینده آنها با حلقه های قدرت گره خورده است. بنابراین نفر بعدی که در آینده درگیر ماجرای پر پیچ و خم حلقه ها می شود. ایزیلدور است که در قسمت سوم با آن آشنا می شویم. ما ایزیلدور را به عنوان یک نوجوان نابالغ ملاقات می کنیم که با زمزمه های عجیبی که در باد می شنود حواسش از آموزش نظام دریایی‌اش پرت می شود. او نوجوانی دوست داشتنی به نظر می رسد. اما با ورود پدرش الندیل به صحنه، متوجه می شویم که او خیلی پسرش را تحقیر می کند. در عین حال کار های خوبی که با تشویق خواهرش انجام می دهد را نادیده می گیرد. اما گویا پدرش دلیل قانع کننده‌ای برای منصرف کردن پسر خود از قایقرانی به سمت غرب دارد. که البته هنوز مشخص نشده است دلیل این مخالفت چیست.

اِلف ممنوع

در طول قسمت سوم متوجه می شویم که حضور و یا حتی قایقرانی اِلف ها در اطراف جزیره پادشاهی نومه نور ممنوع است. اما زمانی که گالادریل وارد این سرزمین می شود، با قدم زدن در جزیره به ما نشان می دهد که این دو سرزمین چقدر شبیه یکدیگر هستند.

این ممنوعیت نومنور شکاف بزرگی بین کسانی که نمی خواهند با الف ها کاری داشته باشند و کسانی که هنوز برای آنها احترام قائل هستند، ایجاد می کند. می دانیم که در آینده سائورون از میل انسان ها برای جاودانگی برای فاسد کردن نومنوریان استفاده خواهد کرد. و ما در قسمت سوم شاهد شکل گیری آن هستیم.

تصورات مردم از الف ها در این قسمت کمی ناخوشایند است. برخی افراد، آنها را به عنوان استعمارگران متکبری می شناسند. الف هایی که انسان ها را به جنگ هایشان می کشند و بزرگوارانه به کسانی که طرفدار آنها باشند، پاداش می دهند. در عوض کسانی که حاضر به انجام اینکار نمی شوند را تحت نظارت نسل ها قرار می دهند. اما لازم به ذکر است که الف ها برای شکست نخوردن سائورون حق دارند. زیرا کسانی که ترجیح می دهند به تنهایی از شانس خود استفاده کنند، خود را به فساد یا حتی مرگ محکوم می کنند. درست نیست که الف ها به تنهایی مجبور باشند در مقابل سائورون ایستادگی کنند.

مهمانی با اورک ها

آروندیر در اپیزود سوم، در وضعیت وحشتناکی قرار دارد. او که به همراه بقیه گروهش اسیرِ اورک ها شده اند، مجبور هستند به آنها خدمت کنند. آروندیر و دیگر افراد باید برای اورک ها تونل هایی حفر کنند تا آنها بتوانند از نور خورشید که همیشه از آن نفرت داشتند، در امان بمانند. بدون شک اورک ها به دنبال شمشیر شکسته سائورون که اکنون نزد تئو قرار دارد می گردند. اگرچه در قسمت سوم، تئو و مادرش (با نقش آفرینی نازنین بنیادی) را ندیدیم. اما مشتاق هستیم تا بدانیم که خون این بچه چه تاثیری بر روی شمشیر دارد. وگرنه چرا باید زمانی که تئو آن را در دستش گرفت، خون او از رگ ها خارج شده و به سمت تیغه حرکت کند؟

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های نازنین بنیادی ؛ بازیگر ایرانی مشهور هالیوود 

زندگی دلنشین هارفوت ها

صحنه های مربوط به زندگی هارفوت ها جزو بهترین صحنه های سریال است و در واقع حکم شایر در ارباب حلقه ها را دارد. هارفوت ها هم مانند هابیت ها فقط به فکر گذراندن امورات زندگی خود هستند و به چیز دیگری کار ندارند. اما در این بین، نوری متفاوت است. چرا که شیطنت هایش با پاپی همچنان ادامه دارد. پاپی که به نوری کمک می کند تا نقشه ستاره ها را از باروز بدزدد، چاشنی کمدی خوبی را به این اپیزود اضافه می کند.

علاوه بر آن، در قسمت سوم می بینیم که باروز، کتاب جاماندگان را باز می کند و اسامی کسانی که دیگر در بین آنها نیستند را می خواند. اینجاست که با سختی های زندگی هارفوت ها و خطراتی که آنها را تهدید می کند، آشنا می شویم. که در این بین، خانواده پاپی هم جزوی از جاماندگان از کاروان هارفوت ها هستند.

مرتبط: ارباب حلقه ها : چرا برخلاف بیلبو، گالوم بدون حلقه پیر نشد؟ 

مرد غریبه، حالا نوبت تو است

یکی دیگر از صحنه های خوب و دلنشین قسمت سوم، لحظه کمک کردن مرد غریبه به نوری است. نوری و خانواده اش که به خاطر اتفاقی که برای پای پدرش افتاده است چیزی نمانده که از کاروان جا بمانند؛ به کمک نیاز دارند. در این بین، این مرد غریبه است که وارد صحنه می شود تا به آنها کمک کند. که گویا زبان هارفوت ها را هم یاد کرفته است. چرا که نوری را دوست خود خطاب می کند. در واقع، نوری با گفتن “حالا نوبت اوست که به ما کمک کند” ثابت می کند که در این دنیا هر کار خوبی که انجام بدهی به تو باز خواهد گشت. مرد غریبه ثابت کرد که به جز اینکه یک مزاحم با سر و ریخت نامرتب باشد، می تواند سودآور هم باشد.

اما همچنان هویت این مرد غریبه ناشناس است. اگر بررسی قسمت های آغازین را خوانده باشید، می دانید که یکی از احتمالات، گاندالف است. در اینجا این احتمال قوی تر می شود. زیرا می توان فرض کرد که این گاندالف است که برای کمک به سرزمین میانه برای بحرانی که در آینده گرفتار آن خواهد شد، فرستاده شده است. شاید ارتباط او با هارفوت ها هم دلیل خوب بودن روابط آن با هابیت ها باشد. البته این فقط یک احتمال است.

مبارزه با اورک ها

بررسی قسمت سوم سریال ارباب حلقه ها

اپیزود سوم، تماشایی ترین مبارزه نمایش تا به امروز را در سکانس فرار الف ها از دست اورک ها ارائه می دهد. این صحنه یک کار درخشان از ترکیب حرکات خلاقانه و مخاطرات است. آنها تلاش می کنند تا زنجیر های خود را پاره کنند و در این راه از نور خورشید (که اورک ها از آن متنفرند) کمک می گیرند. در این بین، آروندیر شجاع با شکستن سایبان اورک ها، فوق العاده عمل می کند.

بعد از دلاوری های هرکدام از الف ها، هیچکدام از آنها موفق نمی شوند رهایی پیدا کنند و کمک بیاورند. به جز یک نفر که آن هم به دست اورک ها کشته شد. در نهایت، با دستگیری آروندیر، اورک ها تصمیم می گیرند که او را پیش سرور خود که او را آدار خطاب می کنند ببرند.

اورگ ها

بررسی قسمت سوم سریال ارباب حلقه ها

وارگ‌ ها یا گرگ خویان وحشی، در گذر زمان از سه‌ گانه هابیت و ارباب حلقه‌ ها تا سریال حلقه‌ های قدرت حضور داشته اند. که یکی از آنها را در اپیزود سوم می بینیم که با آروندیر درگیر می شود. نسل وارگ‌ ها به دوران اول برمی‌گردد. از گرگ خویان برجسته‌ی آن زمان می توان به درائگلوین و کارخاروت اشاره کرد که هر دو توسط هوآن هلاک شدند.

آدار کیست؟

آدار کیست؟ یکی از قوی ترین احتمالات این است که آدار همان سائورون باشد. زیرا سائورون در طول سال ها اسم ها و قلب های مختلفی داشته است. بنابراین بعید نیست که آدار هم یکی از لقب ها باشد. از طرفی دیگر، اورک ها از همان ابتدای قسمت سوم، نشان دادند که تمامی این کار ها را برای خشنودی آدار انجام می دهند.

در سکانس پایانی قسمت سوم آروندیر به پیش آدار برده می شود. اما قبل از نمایان شدن چهره ادار، اپیزود به پایان می رسد. به نظر می رسد در قسمت چهارم، نگاهی اجمالی به آدار خواهیم داشت. هرچند که از اینکه او سائورون باشد مطمئن نیستیم. اما بدون شک یک رئیس قدرتمند است که درصدد چیزی می گردد که اربابش را خوشنود کند.

باید بگویم که “آدار” در زبان الف ها به معنی پدر است. بنابراین ممکن است او فقط مسئولیت ایجاد گروهی از اورک ها برای پیدا کردن شمشیر را داشته باشد. نه چیز دیگر. در قسمت بعد، بدون شک پاسخ سوال آدار کیست را پیدا خواهیم کرد.

جزئیاتی بی نظیر

بررسی قسمت سوم سریال ارباب حلقه ها

مانند دو قسمت قبل، اپیزود سوم هم از نظر بصری بسیار خیره کننده است. نومنور یادآور شکوه گوندور است. لباس ها به بهترین نحو ممکن انتخاب شده اند. مخصوصا لباس های اورک ها که از آنها در برابر نور خورشید محافظت کند. از طرفی دیگر، استفاده از طومار ها به جای کتاب در کتابخانه نومنور، به باستانی جلوه دادن آنها کمک می کند.

فیلمبرداران کار خارق العاده ای در ترکیب نماهای با شکوه و فراگیر از منظره با کلوز آپ های دراماتیک انجام می دهند. اسب سواری گالادریل و الندیل یادآور سفر های طولانی شخصیت ها سوار بر اسب در سراسر سه گانه ارباب حلقه ها است. همچنین از نظر بصری، صحنه های فوق العاده‌ای برای انتشار در فضای مجازی را به تصویر کشید. که یکی از آنها صحنه گالادریل سوار بر اسب سفید بود که باد موهای نقره‌ای او را تکان می دهد.


حرف آخر

سریال ارباب حلقه ها: حلقه های قدرت به جهان سازی گسترده خود ادامه می دهد. همچنین با ارائه صحنه های بصری و اکشن فراوان، از نمایش بیش از حد سنگین و خسته کننده جلوگیری می کند. ممکن است برخی از شخصیت ها و نقش هایشان برای ما آشنا باشد. اما رمز و راز کافی برای پیچیده کردن سریال وجود دارد. به طوری که همیشه یک سریال بی پاسخ در ذهن ما تا انتشار قسمت بعد باقی می ماند.

با تماشای این اپیزود می توانیم مطمئن باشیم که فقط یک نبرد ساده‌ی خیر و شر با چشمی بزرگ در بالای برجی مخوف را در پیش نداریم. بلکه مانند کتاب‌ ها، نبردی میان تصمیم درست و غلط، وفاداری یا خیانت، عشق یا وظیفه و بسیاری از این موارد را شاهد هستیم. چیزی که به وفور در کتاب‌ های تالکین دیده می شود.

سریال، مثل همیشه با کات‌ های بجا و به موقع، مخاطب را بین خرابه‌ های سرزمین‌ های جنوبی و اتوپیای نومنور جا به جا می کند. شخصیت‌ هایی جدید با مشکلاتی جدیدتر به سریال اضافه می کند. و همزمان، داستان شخصیت‌ های قبلی را هم پیش می‌برد. چنان عظمت داستانی‌ای را پیش تر در سریالی مثل بازی تاج و تخت (Game of Thrones) شاهد بودیم. حال به نظر می رسد پس از گذشت زمانی معین و با پخته‌ تر شدن داستان، حلقه‌ های قدرت به سریالی موفق تبدیل شود. به طوری که نگاه کل بینندگان در سراسر جهان را به خود جلب کند. نظر شما چیست؟

امیدورایم که از بررسی قسمت سوم سریال ارباب حلقه ها لذت برده باشید. در هفته های بعدی با بررسی قسمت به قسمت سریال Lord of the Rings: the Rings of Power با من همراه باشید. به نظر شما آدار کیست؟ مثل همیشه نظرات خود را در بخش کامنت ها با ما و همراهان وارونه به اشتراک بگذارید.

در ادامه بخوانید: نقد و بررسی سریال خاندان اژدها House of the Dragon