قسمت هشتم سریال قورباغه آمده تا پاسخ تمام سوالات ایجاد شده در قسمت های قبلی را بدهد و  خودش را تبرئه و ثابت کند که داستان یک کلاف درهم پیچیده نیست و همه چیز طبق برنامه و اصول و حتی با ریزبینی برنامه ریزی و نوشته شده است.سیدی برای روایت داستان عجله ای ندارد و طبق معمول داستان با همان آهستگی در حال پیش روی است.با نقد قسمت هشتم قورباغه با وارونه همراه باشید.

نقد قسمت هشتم قورباغه

قسمت هشتم سریال قورباغه همان قدر که تلاش می کند این کلاف پیچیده را باز کرده و خود را تبرئه کند همان قدر نیز در منجلاب وقت کشی فرو می رود.سیدی برای تبرئه خود از پرش زمانی در قسمت هشتم استفاده می کند اما اختصاص یک قسمت کامل آن هم برای یک مینی سریال 16 قسمتی کمی غیر عاقلانه به نظر می رسد و ریسک بزرگی را می طلبد.پرش زمانی که شاید اگر مرحله به مرحله توضیح داده نمی شد و مخاطب را سردرگم تا دقایق آخر نگه می داشت جذاب تر بود واگر مخاطب نمی توانست تشخیص دهد که این روایت مربوط به گذشته و یا حال است! و این می توانست برگ برنده یا به قول خودم رودست سیدی در این قسمت باشد. 

در قسمت های ابتدایی ما شاهد فیلمنامه ی جسورتری بودیم اما با گذر زمان جسارت جای خود را به منطق داده و سیدی تمام تلاش خود را می کند تا نشان دهد که فیلمنامه اش کاملا منطقی است و در اصل هیچ داستان و روایت فانتزی ای وجود ندارد و قسمت های اولیه بازار گرمی برای جذب مخاطب بوده تا فکر کند شاهد روایتی کاملا متفاوت و فانتزی است تا یک سریال مافیایی ترکیه ای !

معرفی ناکام شخصیت ها

نقد قسمت هشتم قورباغه

ما در قسمت هفتم سریال قورباغه شاهد ورود لیلا( فرشته حسینی) به داستان بودیم که هیچ هدفی از بودنش در سریال تعریف نشده است و ما هیچ چیزی در مورد گذشته او نمی دانیم.حال در قسمت هشتم شاهد ورود شمس آبادی (هومن سیدی ) هستیم که به صورت کاملا یکباره وارد داستان می شود.گویی سیدی تازه متوجه شده تا زمان کافی برای اتمام داستانش را ندارد و بعد از وقت کشی ها حالا باید سریعا وارد روایت اصلی شود.در قسمت های قبلی که بهتر است از آن ها به عنوان وقت کشی های قبلی یاد کنیم ما کاملا با شخصیت سروش و گذشته او و تا حدی با رامین و گذشته اش آشنا شدیم و حتی دو قسمت کامل را برای آشنایی با آن ها مشاهده کردیم.اما در معرفی لیلا و شمس آبادی سریعا سر اصل مطلب رفتیم بدون کوچکترین وقفه ای برای معرفی آن ها !

سه رئیس!

در قسمت هشتم قورباغه شمس آبادی (هومن سیدی ) که بسیار قدرتمندتر از نوری (نوید محمدزاده ) است وارد داستان می شود و طبق روایت جنگی میان آن ها شکل می گیرد اما از سوی دیگر سروش که حالا فهمیده نوری قدرت هیپنوتیزم ندارد و طبق چیز دیگری می تواند انسان ها را  مطیع خود کند ، سعی دارد تا به این راز پی ببرد و برای فهمیدن آن هر کاری را انجام می دهد و احتمالا در قسمت های بعدی در مقابل نوری قرار خواهد گرفت.اما رامین شخصیتی است که حدس می زنم این بار بر خلاف خواسته اش که انتقام است قرار است در کنار نوری قرار گیرد تا این جنگ را پیروز شوند.اما باید دید در این نبرد سروش در کدام جبهه قرار می گیرد ؟ همراه با نوری یا شمس آبادی یا در جبهه تک و مقابل با این دو ؟

مثلث عشقی

نقد قسمت هشتم قورباغه

به نظر می رسد در قسمت بعدی شاهد ورود دوباره فرانک (سحر دولتشاهی) به داستان باشیم. و مشخص نیست که مثلث عشقی میان رامین ، فرانک و لیلا رخ می دهد یا میان سروش ، رامین و لیلا!که هر دو حالت از این مثلث عشقی نمی تواند برای نوری خوشایند باشد چون در هر دو صورت درگیر این ماجرا خواهد شد.

تفاوت سریال قورباغه در متفاوت بودن و بازی با فضا ها و هیجان انگیز بودن آن است و نشان دهنده این موضوع است که سیدی قصد دارد هر چیزی را که در مورد سینما و تفاوت تا کنون تجربه کرده در این سریال جمع کند و هنوز معلوم نیست که آیا در این راه موفق خواهد شد یا خیر .تا کنون ما شاهد روایتی هستیم که دقیقا در جایی که در حال آغاز است دوباره به نقطه اول باز می گردد و داستان اصلی را در همان جا رها می کند و به وقت کشی می پردازد.باید منتظر ماند ودید که آیا قورباغه می تواند از این منجلاب وقت کشی رها شود و یا روز به روز بیش تر در آن فرو می رود تا جاییکه خفه شود.

در ادامه بخوانید:

سریال قورباغه:نقد قسمت پنجم

سریال قورباغه:نقد قسمت ششم

نقد قسمت هفتم سریال قورباغه _حرکتی رو به جلو