بررسی قسمت ششم سریال ارباب حلقه ها | تصویری از جهنم 

با بررسی قسمت ششم سریال ارباب حلقه ها the Lord of the rings: the Rings of Power در خدمت شما هستیم. مثل همیشه با مجله وارونه همراه باشید. تا تمامی نکات قسمت های این سریال محبوب و پرطرفدار را برای شما بازگو کنیم.

شما می توانید با کلیک کردن بر روی بررسی قسمتی سریال ارباب حلقه ها بررسی قسمت های دیگر را بخوانید.

بررسی قسمت ششم سریال ارباب حلقه ها

اودون / Udun

• تاریخ انتشار: 30 سپتامبر 2022 (8 مهر 1401)
• مدت زمان: 1 ساعت و 9 دقیقه
• امتیاز کنونی (IMDb) : 8/3 از 10

این اپیزود در نگاه اول بسیار ساده به نظر می رسد. اما اگر با کمی دقت آن را تماشا کنید. متوجه می شوید که سرشار از نکات ریز و مهمی بود که ممکن است از آنها ساده گذشته باشید. با من همراه باشید تا در این مطلب به بررسی تمام این نکات بپردازیم:

اودون به چه معناست؟

همانطور که می دانید، قسمت ششم سریال ارباب حلقه ها Udun نام دارد. اودون از القاب دژ اوتومنو، اولین مقر ملکور مورگوث در آردا نیز بود که فساد ملکور از آنجا نشات گرفت. همانطور که در مطلب بررسی قسمت پنجم یکی از شعار های اورک ها (Nampat) را برای شما توضیح دادم. این شعار هم برای اورک ها یک نماد است. اودون به معنای جهنم است. و به فوران آتشفشان کوه نابودی اشاره دارد که در انتهای این اپپیزود اتفاق افتاد.

می دانید موردور یک سرزمین کاملا عادی بود. البته تا قبل از انتهای قسمت ششم. علت نام گذاری این قسمت به اودون اتفاق مهیبی است که در انتهای اپیزود می افتد. فوران کوه نابودی! از آنجایی که این واقعه دست کمی از جهنم ندارد، Udun بهترین نام برای این قسمت است که می توان انتخاب کرد.

از دست ندهید: بررسی تیتراژ سریال ارباب حلقه ها | روایت خلقت سرزمین میانه تا ساخت حلقه ها 

هنرنمایی های گالادریل

می دانستیم که گالادریل یک بار دیگر در راس هرم قرار خواهد گرفت. در این قسمت، اکثر شخصیت‌ هایی که در طول این چند قسمت دیده ایم، در نهایت در یک مکان کنار هم قرار می‌ گیرند. زیرا فرمانده گالادریل موفق می شود ارتش نومنور را به سرزمین‌ های جنوبی‌ کند. آیا شاه بزرگ، گیل گالاد می‌ داند که او در نومنور است؟ و اینکارها را فقط چند هفته پس از اخراج او به عنوان فرمانده ارتش‌ های شمالی و فرستادن چمدان او به والینور، انجام داده است؟

دیدن صحنه های مبارزه‌ی Galadriel کاملاً هیجان انگیز است. او سوار بر اسب مانند آتش، ده ها اورک را می کشد. بله، خواننده عزیز، درست حدس زدید. او این هفته بهترین تاج بدلکاری را از روی آروندیر ربوده. و تمامی نگاه ها را به خود جلب کرده است. وقتی تئو و آروندیر، مات و مبهوت، او را در حال کشتن گروهی از اورک‌ ها تماشا کردند. تئو با تعجب پرسید: “این کیست؟”. که لحن او معنای “اوه چه زن خفنی” می داد. البته که حق هم داشت. چون هنرنمایی گالادریل واقعا بی نظیر بود.

آدار به چند سوال پاسخ می دهد

در قسمت پنجم دریافتیم که ماموریت فعال کردن آتشفشان (کوه نابودی) بر عهده‌ی آدار بوده است. در این قسمت، آدار به چند سوال دیگر که در ذهن ما وجود داشت، پاسخ داد. از صحبت های میان ادار و گالادریل، متوجه می شویم که آدار سن زیادی دارد و از اولین الف هایی هست که تحت فرمان ملکور بوده اند. می دانیم ملکور والاری بود که به تاریکی کشیده شد و به سرزمین میانه (جایی که الف ها در خواب بودند) رفت. او می دانست که نمی تواند مانند خدای یگانه، موجودی را خلق کند. اما تلاش کرد تا در آفرینش آفریده های خداوند دخالت کند. بنابراین، با بیدار شدن اولین الف ها، آنقدر آنها را در سیاهچاله ها نگه داشت و آنها را شکنجه کرد که ذات پاک آنها را به تاریکی کشاند. این گونه بود که اولین اورک ها به وجود آمدند.

دریافتیم که ادار، یکی از اولین الف هایی است که حتی از گالادریل هم پیر تر است. حتی چندین هزار سال. بنابراین، می توان گفت که پیرترین شخصیت در سریال ارباب حلقه ها: حلقه های قدرت، بعد از سائورون، ادار است. به همین دلیل، اورک هایی که از او پیروی می کنند را “فرزندان من” خطاب می کند.

همانطور دیدیم که خون آدار مانند اورک ها سیاه است. و به دلیل سن زیاد و سابقه‌ی او آن را “پدر گران قدر” می نامند. و بسیار به او وفادارند، در رکاب او می جنگند و خواسته های او را بی چون و چرا انجام می دهند. این ارادتی که اورک ها نسبت به ادار دارند زیباست. چرا که آنها بخاطر به بردگی گرفته شدن توسط از ملکور و سائورون، از آنها نفرت دارند. و تمامی دستورات آنها را فقط از روی ترس و ناچاری انجام می دادند. اما ادار را دوست دارند و به او احترام می گذارند.

کاشتن دانه های آلفرین

کاشتن دانه های آلفرین قبل از رفتن به جنگ، یک سنت قدیمی در میان الف هاست. هرکس که عازم جنگ است، یکی از آنها را میکارد تا اگر در جنگ کشته شد، آن گیاه بقای عمر او باشد. در قسمت ششم دیدیم که آروندیر قبل از رسیدن شب و آمدن اورک ها، دو دانه آلفرین را میکارد. یکی برای خودش و دیگری برای بران وین (با بازی نازنین بنیادی).

در ابتدای اپیزود ششم دیدیم که ادار هم قبل از شروع جنگ، تعدادی از این دانه ها را در زمین میکارد. بالاخره هرچه که باشد او هم در سال های بسیار دور یک الف بوده است. هرچند که در حال حاضر شباهت بیشتری به اورک ها دارد.

اورک های مونث هم وجود دارند

شاید شما هم مثل من فکر می کردید که تمامی اورک ها مذکر هستند. اما در اپیزود ششم، حین سخنرانی ادار برای اورک ها، دریافتیم که ادار از شجاعت “مردان و زنان اورک” صحبت می کند. اما سوالی که اکنون پیش می آید این است که “پس اورک های مونث کجا هستند؟” یعنی برخی از این اورک هایی که تا کنون در سریال دیده ایم، زن بودند؟ خیر.

باید به شما بگویم که در داستان های تالکین، اورک های زن، فقط مسئولیت به دنیا آوردن و بزرگ کردن بچه ها را دارند. از این رو در دل کوه های تاریک زندگی می کنند. پس در نتیجه اورک های مونث وجود دارند ولی ما آنها را در سریال ندیده‌ایم. اما می توانیم امیدوار باشیم که در آینده آنها را در صحنه ببینیم.

اورک ها در اشکال مختلف

همانطور که تاکنون در طول سریال تماشا کرده اید، اورک ها، اندازه ها و حتی چهره های متفاوتی دارند. دلیل این تفاوت ها، ترکیب شدن آنها با موجودات مختلف است. برای مثال، آن اورکی که در قلعه به آروندیر حمله کرد، خیلی غول پیکر بود. و همانطور که از چهره او پیداست، کمی به ترول ها شباهت دارد. بنابراین، این اورک، ترکیبی است از اورک و ترول. که با گذر زمان، از الف بودن فقط گوش های تیز آن را دارد.

مرتبط: تئوری‌ های‌ پشت داستان فیلم‌ ها که بهتر است آن‌ ها را بدانید! 

تلاشی بی فایده

در طول قسمت ششم دیدیم که مردم روستا برای مقابله با اورک ها، تونل هایی که توسط آنها کنده شده بود را مسدود کردند. چرا که فکر می کردند این تونل ها برای رفت و آمد اورک هاست. اما غافل از آنکه هدف چیز دیگری بوده است. هنگامی که سد شکسته شد و آب در تونل ها جریان یافت، آب از تمامی محفظه ها فوران کرد. در نهایت متوجه شدیم که هدف از ایجاد این شبکه آبرسانی، فعال کردن کوه نابودی بوده است. تا از این به بعد، آب به صورت متوالی به این کوه بریزد و همیشه مانند یک آتشفشان فعال بماند.

بازجویی از آدار

در یک صحنه از قسمت ششم، به همان اصطبلی می رویم که تئو شمشیر را در آنجا پیدا کرده بود. از جمله هایی که بین گالادریل و آدار رد و بدل می شود، متوجه می شویم که گلادریل سراسر خشم است. او به قدری خشمگین است که آدار را تهدید می کند که تمامی اورک های او را به زیر آفتاب می برد و جزغاله می کند. این جمله، وجه‌ای از گالادریل را به ما نشان داد که تا به حال ندیده بودیم: بی رحمی!

در حین بازجویی از آدار، او عهد می‌ کند که نسل اورک‌ ها را ریشه کن کند. سپس آدار دیدگاه او را به شدت به چالش می‌ کشد. او طعنه می زند که: «به نظر می رسد من تنها الف زنده ای نیستم که در تاریکی گرفتار شده است. شاید جستجوی شما برای جانشین مورگوت باید در آینه به پایان می رسید.” تنها چیزی که گالادریل را از بریدن گلوی آدار باز می دارد، هالبراند است. که بازجویی را دقیقاً در زمان مناسب قطع می کند.

در محاوره بین گالادریل و آدار، گالادریل از او می پرسد که سائورون کجاست. آدار در پاسخ می گوید که من سائورون را کشته‌ام. چه خنده دار! سائورن یک مایار بود و همه ما می دانیم که مایار ها جاودانه هستند. پس امکان مرگ سائورون وجود ندارد. چون حتی اگر هم جسم او پیر شود و از بین برود، می تواند در قالب یک بدن دیگر به زندگی خود ادامه دهد. به نظر شما ادار چرا همچین حرفی زد؟

سائورن کجاست؟

با پیشروی سریال، سوال های زیادی پاسخ داده شدند. به جز یک سوال که “سائورون کیست؟”. تاکنون چند مورد از احتمالات که ممکن بود سائورون باشند از لیست حذف شده اند. اما هالبراند یکی از آن مواردی است که هنوز طرفداران به او شک دارند.

همانطور که آدار تعریف کرد، متوجه شدیم که پس از نابودی ملکور، سائورون هنوز توانایی کنترل دنیایی که دیده نمی شود را نداشته است. بنابراین به یکی از اولین دژ های ملکور (که در قسمت اول دیدیم.) در سرزمین های شمالی رفت تا توانایی های خود را افزایش دهد. آزمایش هایی که سائورون بر روی اورک ها انجام می دهد، باعث می شود که ادار بر علیه او قیام کند. البته که ممکن است گفته های ادار درست نباشد. اما باید در نظر داشته باشیم که این فقط یک احتمال است. اما ممکن است که داستانی که روایت می کند، درست باشد. و گمان می کند که سائورون را کشته است. در حالی که فقط جسم او تغییر کرده است.

هالبرند کیست؟

حال اگر در نظر بگیریم که هالبراند، همان سائورون است. می توان دلیل درگیری که بین هالبراند و ادار صورت گرفت را خشم سائورون از ادار بدانیم. چرا که ادار به عنوان زیردست سائورون، به او خیانت کرده است. طبق دیالوگ هایی که بین او و ادار رد و بدل شد، صحبت از کشته شدن زن و بچه می شود. اما اگر ادار، خانواده‌ی او را کشته بود، امکان نداشت هالبرند از خون ادار بگذرد. بنابراین احتمال اینکه خیانتی اتفاق افتاده باشد،، بیشتر است. اما مسئله همسر و فرزند چیست؟

زمانی که گالادریل قصد داشت ادار را بکشد، هالبرند تلاش کرد تا او را منصرف کند. اما هنگامی که داشتند از اصطبل بیرون می رفتند، ادار از هالبرند می پرسد “که تو چه کسی هستی؟”. بنابراین به این نتیجه می رسیم که ادار اصلا هالبراند را نمی شناسد. پس از پرسیدن این سوال، بلافاصله صحنه عوض می شود و نمی بینیم که هالبرند چه جوابی به او می دهد.

احتمال دیگر این است که هالبرند، سائورون نیست. اما باز این دو گذشته‌ای دارند که سریال هنوز به آن نپرداخته است.

زره هالبرند

همانطور که در تصویر می بینید، بر روی زرهی که هالبرند پوشیده است، حلقه های زیادی وجود دارد. که ممکن است نشانه‌ای به ساخته شدن حلقه قدرت توسط او باشد. این نکته، یکی دیگر از مواردی است که باعث می شود ما بیشتر به هالبرند شک کنیم. هرچند که همه اینها فقط حدس و گمان هستند.

مرتبط: ارباب حلقه ها : چرا برخلاف بیلبو، گالوم بدون حلقه پیر نشد؟ 

پادشاهی که وعده آن را می دادند، رسیده است

هالبرند در نبرد با اورک ها بسیار کارکشته عمل می کند. پس از آن، او توسط ملکه نایب السلطنه میریل، به مردم معرفی می شود. و اینجاست که مردم از او به عنوان پادشاه گمشده خود استقبال می کنند.

اما هالبراند نیز مانند گالادریل، توسط آدار به چالش کشیده می شود‌‌‌‌. این دو به وضوح گذشته ای دارند. حتی اگر آدار نتواند آن را به خاطر بیاورد. اما دیدیم زمانی که هالبراند نیزه را بر روی گلوی آدار گذشت، او گفت: «آیا من باعث درد کسی شدم که دوستش دارید؟ یک زن؟ شاید بچه؟» حلقه‌ های قدرت در اپیزود این هفته هیچ چیز دیگری را فاش نکردند. اما همه ما می‌ دانیم که رسیدن به سرنوشت غم‌ انگیز هالبراند فقط به زمان نیاز دارد.

هالبرند به سرنوشت خود قدم می گذارد

هالبراند، مطمئناً زمان بسیار کمتری نسبت به آراگورن گرفت. با توجه به اینکه تازه فصل اول سریال هستیم، این سوال پیش می آید که سرنوشت هالبراند چگونه رقم خواهد خورد؟ از آنجایی که هالبراند خیلی زود به تاج و تخت برگشت، ممکن است در آینده یک سقوط مهیب در انتظار او باشد.

به هر حال، بینندگان این نظریه را مطرح کرده‌ اند که هالبراند، همان سائورون منتها در لباس مبدل است. شاید هم یکی از حاملان حلقه انسان است که بعداً به عضوی از نازگول مخوف سائورون تبدیل می‌ شود. اما به نظر من، هالبراند دیر یا زود به تاریکی کشیده می شود. زیرا می دانیم که به وضوح در گذشته او تاریکی وجود دارد. به نظر شما زمانی که گالادریل از اولین انسانی که به او اعتماد کرده است، ناامید شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

اینجا چه خبر است؟

پس از پایان نبرد، هالبراند و گالادریل توضیح می‌ دهند که چگونه هر دو تسلیم خشم خود شده‌اند. و چرا به آدار حمله کردند. در اینجا متوجه می شویم که تنها چیزی که آنها را از کشتن ادار منصرف کرد، خودشان بودند.

هالبراند می گوید: “زمانی که در کنار شما می جنگیدم، احساس می کردم… اگر می توانستم این احساس را حفظ کنم. همیشه همراهم داشته باش…” گالادریل حرفش را قطع می کند و می گوید: «من هم آن را حس کردم.» بمب! اینجا چه اتفاقی دارد می افتد؟ ما الان چی شنیدیم؟

اما حیف قبل از اینکه اتفاقی خوشحال کننده بیفتد، هالبراند فراخوانده می‌ شود. آیا ممکن است یک داستان عاشقانه در حال شکوفا شدن باشد؟

اما خوانندگان آثار تالکین می‌ دانند که گالادریل مجبور است با یک جن کسل‌ کننده ازدواج کند، که هنوز خبری از آن نشده است. اما این بدان معنا نیست که او نمی‌ تواند در این راه سرگرمی‌ای داشته باشد.

فوران کوه نابودی

کوه نابودی یا هلاکت در زبان سینداری “اورودروین” نامیده می شود. این کوه توسط ملکور در دوران اول به وجود آمد. و سائورون پس از شکست اربابش ملکور، موردور (سرزمین های جنوبی فعلی) را برای حکومت برگزید. یکی از مهم ترین دلایل سائورن برای انتخاب ملکور، کوه نابودی بود که در آن منطقه وجود داشت. و آتش این کوه در خیلی از نقشه‌هایش و انجام جادو های مختلف او را کمک کرد. از جمله ساخت حلقه یگانه.

در انتهای قسمت ششم، با فوران کوه نابودی و پخش شدن خاکستر در منطقه، می توانیم به جای سرزمین های میانی از اصطلاح منطقه موردور، به معنای سرزمین سیاه، استفاده کنیم.

آدار فرار کرده است

ممکن است به قدری مجدوب فوران آب از داخل تونل ها و فعال شدن آتشفشان کوه نابودی شده باشید که متوجه این صحنه نشدید. بله همانطور که در تصویر بالا می بینید، آدار فرار کرده است. آخرین بار کِی آدار را دیدیم؟ آها درسته. زمانی که از هالبرند سوال پرسید که تو کیستی؟

همانطور که کمی قبل تر گفتم بدون شک این دو شخصیت گذشته ای دارند که ما فعلا از آن بیخبر هستیم. اما همانطور که می بینید، زنجیر های روی زمین، نه تنها پاره نشده اند، بلکه کسی آنها را باز کرده است. آیا هالبرند پس از پاسخ دادن به سوال او، ادار را فراری داده است؟ اگر نه، پس کار چه کسی است؟

امیدواریم که از بررسی قسمت ششم سریال ارباب حلقه ها لذت برده باشید. مثل همیشه پیشنهادات و نظرات خود را در بخش کامنت ها با من و همراهان وارونه به اشتراک بگذارید.

همچنین در ادامه بخوانید: نقد و بررسی سریال خاندان اژدها House of the Dragon