در این مطلب قصد داریم تا به بررسی قسمت هفتم سریال ارباب حلقه ها : حلقه های قدرت، بپردازیم. همچنین می توانید با کلیک کردن بر روی بررسی قسمتی سریال ارباب حلقه ها بررسی قسمت های دیگر را بخوانید. مثل همیشه با مجله وارونه همراه باشید:


بررسی قسمت هفتم سریال ارباب حلقه ها


چشم / the Eye

  • تاریخ انتشار: 7 اکتبر 2022 (15 مهر 1401)
  • مدت زمان: 1 ساعت و 12 دقیقه
  • امتیاز کنونی (IMDb) : 6/4 از 10

صحنه آغازین

همانطور که از نام قسمت هفتم پیداست، این اپیزود با باز شدن یک چشم شروع می شود. اما زمانی که از نام این قسمت مطلع شدم. گمان کردم که منظور از the Eye چشم سائورون است. اما پس تماشای قسمت هفتم متوجه شدم که این گونه نیست. گالادریل که در انتهای اپیزود قبلی در مقابل موج فوران آتشفشان کوه نابودی ایستاد. در این اپیزود چشم های خود را پس از انفجار باز می کند. همانطور که دیدید، بر روی مژه های او خاکستر نشسته است. درست همانطور که کل سرزمین های جنوبی را خاکستر و آتش فرا گرفته است.

در اپیزود قبل دیدیم که آدار از لرزش زمین متوجه شد که یک ارتش بزرگ در حال نزدیک شدن است. از این رو، به والدریک (بارمن) دستور داد تا ماموریت جایگذاری شمشیر و فعال کردن آتشفشان کوه نابودی را انجام دهد. این گونه بود که کوه نابودی فوران کرد. و همه چیز خراب شد.

همچنین بخوانید: بررسی تیتراژ سریال ارباب حلقه ها | روایت خلقت سرزمین میانه تا ساخت حلقه ها 


“تاریکی در انتظار تو است”

بررسی قسمت هفتم سریال ارباب حلقه ها

همانطور که در اپیزود ششم دیدیم، که دو تا از کشتی های اعزامی به سرزمین های میانه توسط پسر فارازون منفجر شدند. پس از آن، پدر ملکه از او خواست تا از رفتن به آنجا صرف نظر کند. پادشاه همچنین به ملکه میریل گفت که در سرزمین میانه، تاریکی در انتظار تو است. برخی از طرفداران با شنیدن این جمله پادشاه، گمان کردند که منظور او از “تاریکی” شیطان است. اما با تماشای اپیزود هفتم، متوجه شدیم که منظور او از تاریکی، نابینا شدن ملکه است. از این رو، نابینا شدن ملکه میریل نقش مهمی در روند داستان سریال خواهد داشت. زیرا از آنجایی که می دانیم، فارازون، صدر اعظم نومه نور، انسانی فرصت طلب است. بنابراین قطعا از این ضعف ملکه به نغع خود استفاده خواهد کرد.


پیش به سوی پناهگاه

بررسی قسمت هفتم سریال ارباب حلقه ها

پس از انفجار مهیبی که در سرزمین جنوبی اتفاق افتاد، همه به سمت یک اردوگاه رفتند و آنجا پناه گرفتند. همچنین از صحبت های الندیل متوجه شدیم که این اردوگاه برای مردمان جنوب سرزمین های میانه آماده شده است. که در نزدیکی کوه های موردور قرار دارد. به احتمال زیاد، منطقه ای که الندیل از آن صحبت می کند، همان منطقه ای است که در به عنوان “شهر گاندور” در فیلم های ارباب حلقه های می شناسیم.

در ادامه بخوانید » هرآنچه در مورد سه حلقه الف ها در ارباب حلقه ها باید بدانید! 

بررسی قسمت هفتم سریال ارباب حلقه ها
تصویری از فیلم ارباب حلقه ها

ممکن است نام گاندور را جای دیگری هم شنیده باشید. درست است! در واقع گاندور همان شهری است که برونمیر از آنجا آماده بود. از طرفی دیگر، این منطقه ای که در این اپیزود دیدیم، اولین مستعمره نومه نور در سرزمین های میانه خواهد بود.


ایزیلدور کجاست؟

همانطور که حین تماشای قسمت هفتم متوجه شدید، گویا خبری از ایزیلدور نیست. و آخرین باری که کسی او را دیده، زمانی بوده است که سقف یک خانه بر سر او خراب شد. اما ما می دانیم که ایزیلدور باید زنده باشد. چرا که باید نقش مهمی در آینده این سریال ایفا کند. اما گم شدن او به چه معناست؟ آیا روند داستانی سریال تغییر خواهد کرد؟ مگر می شود؟

در ادامه بخوانید » حلقه های قدرت: ایسیلدور کجاست؟ | بررسی دو تئوری جالب

همانطور که طرفداران فیلم های ارباب حلقه ها می دانند، ایزیلدور کسی است که انگشت سائورون را قطع و انگشتر او را بر می درد. همچنین در فیلم ارباب حلقه ها، یاران حلقه از گذرگاهی به نام آرگوناس عبور کردند. تا از طریق آن به موردور برسند. در ورودی این گذرگاه دو مجسمه به چشم می خورد. که یکی از آنها متعلق به ایزیلدور بود.

بررسی قسمت هفتم سریال ارباب حلقه ها
تصویری از فیلم ارباب حلقه ها

از طرفی دیگر، در قسمت ششم دیدیم که مسیر حرکت کشتی های نومه نور، برای رسیدن به سرزمین میانه از این گذرگاه عبور می کرد.

بررسی قسمت هفتم سریال ارباب حلقه ها
تصویری از قسمت ششم

بنابراین، گم شدن ایزیلدور هراسی در دل کسانی که فیلم های ارباب حلقه ها را دیده اند، نمی اندازد. چرا که ما می دانیم ایزیلدور باز خواهد گشت. چون کارهای مهمی دارد که باید در آینده انجام دهد. به احتمال زیاد “برک” اسب ایزیلدور به این دلیل از دستورات فرد دیگری اطاعت نکرد، چون سوار خود هنوز زنده است. و بدون شک زمانی که او را آزاد کردند، به پیش ایزیلدور رفته است.

نکته قابل توجه این است که چنین اتفاقی در مجموعه کتاب های ارباب حلقه ها نمی افتد. اما به نظر می رسد که عوامل سریال، قصد دارند تا مانند اسب آراگورن که سوارکار خود را پیدا کرد، برک هم به دنبال سوارکار خود “ایزیلدور” برود و او را پیدا کند.


همسر گالادریل

یکی از صحنه های قسمت هفتم که همه ما را میخکوب کرد، زمانی بود که گالادریل از شوهر خود برای اولین بار صحبت کرد. کسانی که فیلم های ارباب حلقه ها را دیده اند، با همسر او آشنا هستند. در اپیزود هفتم، دیدیم که گالادریل گفت بعد از آخرین نبرد با ملکور خبری از شوهرش ندارد. نکته قابل توجه این است که داستان در کتاب ها این گونه پیش نمی رود. از این رو در می یابیم که عوامل سریال قصد دارند تا داستان را طور دیگر تعریف کنند. یکی از احتمالات این است که آنها می خواهند شوهر گالادریل در اسارت سائورون است و پس از گذشت سال ها باز می گردد.


صحنه‌ای آشنا

بررسی قسمت هفتم سریال ارباب حلقه ها

در اپیزود هفتم، زمانی که تئو و گالادریل در حال استراحت زیر یک تنه درخت بودند، گروهی از اورک ها فرا می رسند. بدون شک شما هم یاد صحنه ای از فیلم ارباب حلقه ها افتادید که یاران حلقه (هابیت ها) از دست نازگول ها قایم شده بودند.

بررسی قسمت هفتم سریال ارباب حلقه ها
تصویری از فیلم ارباب حلقه ها

مرتبط: ارباب حلقه ها : چرا برخلاف بیلبو، گالوم بدون حلقه پیر نشد؟ 


بیدار شدن از خوابی زمستانی

مهم ترین صحنه در قسمت هفتم و حتی کل سریال ارباب حلقه ها، صحنه‌ی دیدار ما با شیطان بود. در ادامه این موجود ترسناک را برای کسانی که با آن آشنا نیستند، معرفی خواهم کرد. نام این موجود بلراک است. بلراک یکی از خطرناک ترین و قدرتمندترین خادمان ملکور مورگوث بود که در زیر شهر خازاد-دوم در خواب بود. در داستان های عصر اول تالکین، هفت مورد از این موجودات (مایار ها) نام برده می شود. که یکی از آنها بلراک است و نقش بسازایی را ایفا می کند.

بلراک ها چه موجوداتی هستند؟

بررسی قسمت هفتم سریال ارباب حلقه ها

زمانی که ملکور در عصر اول سرزمین میانه را به تاریکی می کشاند، تعدادی از مایار ها به ملکور می پیوندند. از این رو، وجود آنها را تاریکی فرا می گیرد. همچنین جسم آنها حالت خاکستر و آتشین پیدا می کند. که آنها را بلراک می نامند. درست مانند چیزی که در اپیزود هفتم دیدیم.

یکی از نکاتی که اینجا مطرح است، تفاوت ظاهری این بلراک ها با چیزی است که در کتاب به تصویر کشیده شده است. بلراک ها در کتاب، غول پیکر و شبیه به انسان ها توصیف می شوند. همچنین به آنها فرشته های شیطانی یا جهنمی نیز می گویند که بسیاری از قهرمانان عصر اول را می کشند. اما در سریال بیشتر شبیه هیولا هستند تا انسان.

حال ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که چرا در زیر زمین پنهان شده است؟ یا چرا از اصطلاح “خواب” برای آنها استفاده کردیم؟ این موجودات خادمان ملکور بودند. زمانی که ملکور توسط خدایان زندانی می شود، این موجودات بدون رهبر می مانند. از این رو، به اعماق زمین می روند و نزدیک به سه هزار سال به خوابی عمیق فرو می روند. اما چه چیزی باعث شد آنها بیدار شوند؟ یکبار، با فرار ملکور و بازگشت او به سرزمین میانه بیدار می شوند. اما اکنون ملکور از بین رفته است. و سائورون نتوانست آنها را به خدمت خود دربیاورد. چراکه بلراک ها مایار و از سائورون پیرتر هستند. اما در مواردی با سائورون همکاری کردند. ولی خدمت هرگز!

بلراک ها چه می خواهند؟

در کتاب این گونه روایت شده است که این بلراک به مدت پنج هزار سال است که در خواب به سر می برد. و در عصر سوم از خواب بیدار می شود. چیزی حدود هزاران سال بعد از اتفاقات سریال! زمانی که معدنچی های خازاد-دوم برای استخراج میتریل طمع می کنند و این موجود را بیدار می کنند. به همین دلیل، زمانی که در فیلم ارباب حلقه ها: یاران حلقه این موجود در صحنه حضور پیدا کرد، همگی تعجب کردند. زیرا تا کنون هیچکس همچین موجودی را ندیده بود. و تنها کسی که آن را می شناخت گاندولف بود. اوه راستی گاندولف مایار بود. بعید هم نیست که او بلراک ها را بشناسد.

بنابراین، طبق روند داستانی کتاب ها، بلراک الان نباید بیدار می شد. بلکه حداقل باید چند هزار سال بعد سر و کله آن پیدا می شد. این گونه که به نظر می رسد، عوامل سریال قصد دارند تا داستان را طور دیگر تعریف کنند. اما یک سوال پیش می آید. آن هم این است که “پس آنها برای چه آمده اند؟”. چون هنوز برای نابودی خازاد-دوم کمی زود است. اما به نظر می رسد که این بلراک، همانی است که در فیلم ارباب حلقه ها: یاران حلقه دیدیم که با گاندولف مبارزه کرد.

بلراک چرا بیدار شد؟

اگر دقت کرده باشید، این بلراک دقیقا زیر همان دختری به خواب رفته است که در اپیزود قبلی از آن صحبت کردیم. از این رو، این امکان وجود دارد که همان بلراکی باشد که گیل گالاد در اپیزود قبلی از آن صحبت می کرد.

اکنون می خواهم یک نکته دیگر را به شما بگویم. به یاد دارید زمانی که برای اولین بار دورین میتریل را به الروند نشان داد، صدای غرش شنیدیم؟ حال در می یابیم که این صدای غرش متعلق به بلراک بوده است. از طرفی دیگر متوجه می شویم که آن برگی که پادشاه دورف ها انداخت پایین، باعث بیدار شدن آن نشد. بلکه این بلراک از قبل بیدار بوده است.

مرتبط: 8 تا از بهترین فیلم های مهیج


اسم مخفی دورین

شاید مکالمه بین الروند و دورین کمی برای شما پیچیده بود. در ادامه این مکالمه را برای شما شفاف سازی خواهم کرد. با من همراه باشید. احتمال دارد که تاکنون به شباهت بین اسم های دورین و پدرش شده باشید. در واقع باید بگویم که پس از دورین اول (کسی که شهر خازاد-دوم را بنا کرد.) هر پادشاه اسم فرزند خودش را دورین می نامند. تا بعد از مرگ پدر، تمامی اندیشه ها و خلق و خوی پدر به پسر منتقل شود. هرکدام از این دورین ها، یک نام مخفی هم دارند که فقط خانواده از او مطلع هستند. در اپیزود هفتم دیدیم که دورین چهارم قصد داشت تا نام مخفی خود را به الروند بگوید. اما الروند از او خواست تا فعلا دست نگه دارد. به نظر شما چرا؟ چون الروند را به اندازه اعضای خانواده خود دوست دارد. و این مسئله را در محضر پدرش هم اقرار کرد.


بی اعتمادی

بررسی قسمت هفتم سریال ارباب حلقه ها

در اپیزود هفتم، شاهد بی اعتمادی دورف ها نسبت به الف ها بودیم. ممکن است برای شما سوال باشد که دلیل این بی اعتمادی چیست؟ در طول تاریخ، جنگ های زیادی بین دورف ها و الف ها اتفاق افتاده است. از این رو پادشاه دورین سوم مخالف کمک کردن به الف ها می باشد.

زیرا در عصر اول، الف ها یکی از سنگ های سیلماریل را به دست آوردند. از آنجایی که دورف ها جواهرسازهای ماهری بودند. الف ها این سنگ با ارزش را به دورف ها دارند تا یک گردنبند برای آن درست کنند. اما دورف ها طمع کردند و این گردنبند را نزد خود نگه داشتند.

در جایی دیگر، الف ها و دورف ها در کنار هم بر علیه اورک ها می جنگیدند. اما زمانی که یکی از سرزمین های دورف ها در خطر می افتد، الف ها کمک خود را از دورف ها دریغ می کنند. این بی اعتمادی حتی در فیلم های ارباب حلقه ها هم مشاهده می شد. آب گیملی و لگولاس هم در یک جوب نمی رفت.


الروند

بررسی قسمت هفتم سریال ارباب حلقه ها

طی صحبت های الروند با پادشاه دورین سوم، الروند گفت که به من اعتماد کنید. چرا که من نیمه الف و نیمه انسان هستم. و فقط الف نیستم. از این رو، دورین چهارم با گفتن اینکه “الروند مثل برادر من است.” پدر خود را عصبانی کرد. به طوری که پدرش مقام ولیعهدی را از او گرفت.

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های نازنین بنیادی ؛ بازیگر ایرانی مشهور هالیوود 


احتمالی بحث برانگیز

یک احتمال هم وجود دارد. اینکه پادشاه دورین سوم از وجود بلراک خبردار باشد. زیرا طبق این نظریه که “دورف ها معتقدند تمام خرد و حتی خاطرات پدران خود را به ارث می برند.” ممکن است که پادشاه دورف ها از وجود این موجود مطلع باشد. از این رو، ممکن است دلیل این مخالفت، فقط بی اعتمادی نباشد. زیرا قبل از مطرح شدن این پیشنهاد از جانب الروند، او مخالف حفاری بود.


احیای طبیعت

در اپیزود هفتم، دیدیم که مرد غریبه توانایی احیای طبیعت را دارد. اگر دقت کرده باشید، متوجه شدید که این کلمات دقیقا همان کلماتی هستند که حین احیای دست خود در اپیزود قبلی گفته بود. همانطور که در مطلب بررسی قسمت ششم به شما گفتم، معنای این کلمه “از نو درست شدن” می باشد. علاوه بر آن، کلمه دیگری را به زبان می آورد. که معنای آن “گل دادن” یا “جوانه زدن” است.

در اپیزود هفتم دیدیم که مرد غریبه یا همان مرد شهاب‌ سنگی، ارتباط بسیار نزدیکی با طبیعت دارد. در قسمت قبل از نیروی طبیعت برای شفای زخمش بهره گرفت. اما در این قسمت درختان و میوه‌ های سوخته و پژمرده را شکوفا کرد. از این رو، احتمال اینکه این شخصیت یکی از مایاهای اورومه باشد، زیاد است. همچنین می دانیم که آلاتار یا پالاندو در دوران دوم به سرزمین میانه آمدند. در ادامه بیشتر در این مورد صحبت می کنیم.

اورومه والایی قدرتمند و سلحشور بود. اما پیوند نزدیکی با طبیعت هم داشت. ارو پس از دمیدن روح در انت‌ ها، انت‌ های مذکر را به اورومه واگذار کرد. و بانوان انت‌ را به یاوانا. که این نشون می دهد پیوند اورومه با طبیعت دست کمی از یاوانا کمنتاری ندارد. و بر همین اساس هم احتمال آلاتار یا پالاندو بودن مرد غریبه و مایای اورومه بودن او تقویت می شود.


جادوگران بازگشته اند

در این اپیزود دوئلر و هم دستانش را هم می بینیم. آنها همچنان به دنبال مرد غریبه می گردند. این گروه جستجوگر از روی گل هایی که توسط مرد غریبه روییده شده است، رد او را پیدا کردند. نوری وارد صحنه شد و تلاش کرد تا آدرس اشتباه به آنها بدهد. اما گل روی سر نوری توجه آنها را جلب کرد و آن را برداشتند.

همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، نماد روی عصای این فرد کمی آشنا به نظر می رسد. با کمی تفکر به یاد می آوریم که این نماد کمی شبیه به چشم سائورون است. بنابراین نظریه‌ای که در قسمت پنجم بررسی کردیم، تا حدودی درست است.

چند گمانه زنی جالب

بررسی قسمت هفتم سریال ارباب حلقه ها

پیش از آمدن این جادوگران در شب، پاپی رد پای آنها را کنار رودخانه دیده بود. صحنه کمی آشنا به نظر می رسد. این رد پا به گونه ای نمایش داده شد که ما را به یاد رد پای گرگ در اپیزود های گذشته انداخت. اگر به یاد داشته باشید، هارفوت ها همیشه از گرگ ها هراس داشتند. زیرا آنها را یک خطر جدی برای ادامه بقا می دانستند. به نظر شما شباهت بین این دو صحنه می تواند دلیل کافی برای این باشد که “جادوگران، به اندازه گرگ ها برای هارفوت ها خطر جدی محسوب می شوند.” کافی می باشد؟ اکنون که بهتر فکر می کنم، متوجه می شوم که بین این موجودات صحنه مشابه دیگری هم دیده ایم. در این ساکنس از قسمت اول، گرگ ها به گونه ای در صحنه حضور دارند. که در قسمت ششم برای اولین بار وارد صحنه شدند.

بررسی قسمت هفتم سریال ارباب حلقه ها
تصویری از قسمت پنجم

یک احتمال دیگر هم وجود دارد. آن هم این است که ممکن است آن سه گرگ که اپیزود اول دیدیم، همین جادوگران بوده باشند که در کالبد گرگ ظاهر شده بودند. زیرا همانطور که مستر باروز، رهبر هارفوت ها، می گفت اکنون وقت آمدن گرگ ها نبود. و در کتاب، به غیر از سائورون، افراد دیگری هم هستند که توانایی تغییر چهره دارند. همچنین در قسمت پنجم، دیدیم که این گرگ ها با مرد غریبه درگیر هم شدند. زمانی که گرگ ها به خاطر جادوی مرد غریبه به عقب پرت شدند، یکی از آنها به دو گرگ دیگر اشاره می کند که برویم. درست مثل جادوگران که یک نفر، دو نفر دیگر را هدایت می کند. به گونه ای که یک نفر، رهبر بقیه است.

بررسی قسمت هفتم سریال ارباب حلقه ها
تصویری از قسمت اول

امیدواریم که از بررسی قسمت هفتم سریال ارباب حلقه ها لذت برده باشید، مثل همیشه نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

همچنین در ادامه بخوانید: نقد و بررسی سریال خاندان اژدها House of the Dragon