بررسی قسمت هشتم سریال خاندان اژدها | ارباب جزر و مد 

با بررسی قسمت هشتم سریال خاندان اژدها (House of the Dragon) در خدمت شما هستیم. مثل همیشه با مجله وارونه همراه باشید:

شما می توانید با کلیک کردن بر روی بررسی قسمتی سریال خاندان اژدها بررسی قسمت های دیگر را بخوانید.

بررسی قسمت هشتم سریال خاندان اژدها

ارباب جزر و مد / the Lord of the Tides

• تاریخ انتشار: 9 اکتبر 2022 (17 مهر 1401)
• مدت زمان: 1 ساعت و 7 دقیقه
• امتیاز کنونی (IMDb) : 9/4 از 10

قسمت 8 سریال House of the Dragob آخرین روزهای دلخراش پادشاه ویسریس اول تارگرین و همچنین آخرین مهلت ما قبل از شروع واقعی جنگ داخلی “رقص اژدها” را به نمایش گذاشت. سبزها و سیاهان به زودی متحدان خود را جمع خواهند کرد و قلمرو به خون کشیده خواهد شد.

همانطور که از سریال خاندان اژدها انتظار می رود، در این اپیزود هم پرش زمانی داشتیم. طبق این جهش زمانی، نسبت به اتفاقات قسمت هفتم، شش سال گذشته است. در ادامه به بررسی اتفاقات این قسمت خواهیم پرداخت.

در بین تمامی این اتفاقات، بدون شک نکات ریز اما مهم را از دست داده اید. آیا متوجه شده اید که رینیرا و دیمون اسم فرزندان خود را ایگان و ویسریس گذاشته اند؟ دو عضو جدید گارد پادشاهی که خیلی شبیه به هم هستند چطور؟ آنقدر که آلیسنت نمی تواند آنها را تشخیص دهد. با من همراه باشید تا به تمامی این سوالات پاسخ دهم.

مرتبط: بررسی تیتراژ سریال خاندان اژدها | تمامی خاندان ها اینجا حضور دارند! 

صحنه آغازین

در صحنه آغازین این اپیزود دیدیم که سیرکس، اژدهای رینیرا، در دهانه آتشفشان سه تخم گذاشته است. هرکدام از این تخم ها، قرار است زمانی که اژدهای آنها بیرون آمد، به هرکدام از فرزندان دیمن برسند.

به جرعت می توانم بگویم از ابتدای سریال تاکنون تنها صحنه ای که صورت دیمن را خوشحال دیدیم، همین صحنه است. در آینده، قرار است که این تخم که دیمون آن را درآورد، در گهواره دختر دیمون و رینیرا، که ویسینیا نام دارد، گذاشته شود. حتما متوجه باردار بودن رینیرا شده اید! یک دختر زیبا در آینده متولد خواهد شد. که در واقع نام ویسینیا برگرفته شده از نام خواهر ایگان اول می باشد.

مرتبط: درس ها و آموزه های گیم آف ترونز در دنیای واقعی!!! 

تخم های اژدها از کجا می آیند؟

برخلاف بازی تاج و تخت، House of the Dragon در زمانی اتفاق می‌ افتد که داشتن اژدها تقریبا عادی است. ما می دانیم که انتخاب تخم اژدها برای گهواره نوزاد تارگرین چقدر مهم است. اما در این هفته، بالاخره توانستیم ببینیم که این روند چگونه و در کجا انجام می شود. در اوایل قسمت هشتم House of the Dragon، دیمون را می‌ بینیم که در حال قدم زدن در میان کوه های Dragonstone است. او کیسه بزرگی را در کف غار پیدا می کند و با تبر آن را به زور باز می کند. بخار خارج می شود و او می تواند یک تخم اژدها را از آن بیرون بکشد. 

هنگامی که دیمون به ساحل برمی گردد، توسط چند نفر از که قبلا آنها را در گودال اژدها دیده ایم از او استقبال می شود. دیمون هیجان زده و خوشحال، به زبان والریایی به آنها می گوید: «سیراکس تخم گذاشته است. سه تخم اژدها. مطمئن شوید که آنها را در اتاق گرم قرار می دهند.»

بنابراین دیمون نه تنها یکی، بلکه هر سه را برداشته و آنها را نزد کارشناسان آورده است تا در “محفظه گرم” قرار دهند. همچنین، او از وجود سه تخم اژدها هیجان زده است. این به وضوح نمایانگر نشانه خوبی در آینده است.

بیشتر بخوانید: 7 مورد از سریال های شبیه به گیم آف ترونز

خانواده خوشبخت

همانطور که در انتهای اپیزود هفتم دیدیم، دیمون و رینیرا در دراگون استون ازدواج کردند. و بر اساس اپیزود هشتم دریافتیم که در تمام مدت این شش سال، رینیرا و دیمن در دراگون استون ساکن بوده اند.

همچنین دیدیم کسی که به عنوان شاهد در ازدواج این دو حضور داشت، در قسمت هشتم در حال یاد دادن زبان والریایی به پسر رینیرا می باشد.

کمی آن طرف تر، جافری را می بینیم که اکنون حدود شش سال دارد. او به همراه پرستار خود در حال مطالعه یک کتاب تصویری است. اگر کمی دقت کنید متوجه می شوید که این کتاب مصور، داستان دوران والریا را روایت می کند.

دوقلوهای دیمن و رینیرا

یکی از بخش های دلگرم کننده اپیزود هشتم این بود که دیدیم رینیرا و دیمون چقدر خوب توانسته اند دو خانواده خود را با هم ترکیب کنند. علاوه بر آن، در طول قسمت هشتم متوجه شدیم که رینیرا باردار است. و زمانی که او و دیمون به دیدار پدرش می‌ روند، ما با دو پسر کوچکشان: ایگون و ویسریس نیز آشنا می‌ شویم.

بله، دیمون و رینیرا نام پسر اول خود را اگون گذاشته اند. اگرچه ویسریس و آلیسنت قبلاً یک پسر اول به همین نام دارند. اما همه می دانیم که این یک تصادف نیست، بلکه یک عملکرد برنامه ریزی شده است. با این حال، دیمون و رینیرا در نامگذاری فرزند دوم خود به ویسریس، نشان دادند که چندان قصد بدی ندارند. زیرا با اینکار نشان دادند مایه افتخار آنهاست که نام فرزندشان ویسریس باشد. چون ویسریس، بزرگترین مرد زندگی رینیرا و دیمن می باشد.

واضح است که Viserys از این موضوع متاثر شده است. دستش را بر پسر بچه می‌ کشد و می‌ گوید: «ویسریس. حالا این نام برای یک پادشاه است.» چه جمله درست و به جایی. اگر بخواهم این بحث را بیشتر باز کنم، داستان سریال اسپویل می شود‌. پس از آن گذر می کنیم.

نفوذ هایتاورها بر حکومت

با سفر دیمن و رینیرا به کینگزلندینگ متوجه می شویم که طی این شش سال، پایتخت بسیار تغییر کرده است. از ستاره های روی نمای ساختمان گرفته تا به دست گرفته شدن حکومت توسط هایتاورها. همه چیز همانطور شده است که از قسمت اول تا کنون، حدس می زدیم. هایتاورها با تضعیف سلامت جسمانی پادشاه، اوضاع را کنترل و بر مملکت حکومت می کنند!

در اپیزود هشتم به ما ثابت شد که یکی از دلایل اصلی وخامت وضعیت جسمانی پادشاه، هایتاروها هستند. چرا که متوجه شدیم که کینگ ویسریس در تمام این مدت شیره خشخاش (تریاک) استفاده می کرده است.

حذف شدن نماد تارگرین ها

کمی قبل تر، از دیده شدن نماد هایتاورها در پایتخت صحبت کردم. در واقع تمامی نماد خاندان تارگرین جای خود را به نماد مذهب هفت داده اند. یکی از این نماد های مذهب هفت، در اتاق پادشاه هم قرار دارد. با کمی دقت متوجه می شوید نوری که از بیرون این پنجره به داخل اتاق می تابد، باعث شده است تا سایه این نماد بر روی ماکت والریا افتاده است. در صحنه ای دیگر، افتادن سایه این نماد بر روی کینگ ویسریس هم دیده می شد. چه صحنه های نمادین زیبایی. به نظر من، عوامل سریال بهتر از این نمی توانستند وضعیت کنونی وستروس را به تصویر بکشند.

لازم به ذکر است که این مذهب هفت پیروان زیادی در وستروس دارد. که مرکز اصلی این مذهب جایی نیست جز شهر اولدتاون. همانطور که می دانید، اولدتاون قدیمی ترین شهر وستروس و همان شهری است که هایتاورها بر آن حکومت می کنند.

اگر دقت کرده باشید، علاوه بر ستاره هایی که در شورای کوچک و گردنبند آلیسنت دیده می شود، نشانه های دیگری هم وجود دارند. یکی از آنها دیده شدن نماد هایتاورها بر روی زره سربازانی بود که ویموند والاریون را تا قصر همراهی می کردند.

قبلا در مجموعه باز تاج و تخت (Game of Thrones) هم این اقدام دیده شده بود. برای مثال پادشاه از خاندان باراسیون بود. اما تمامی سربازانی که پایتخت را کنترل می کردند، نماد خاندان لنستر را بر روی زره های خود داشتند.

همچنین بخوانید: اجرای زنده موسیقی متن سریال گیم آف ترونز توسط رامین جوادی ، تام مورلو ، دن وایس 

استقبال از شاهدخت

یکی دیگر از مواردی که نفوذ هایتاورها بر وستروس را به تصویر می کشید، صحنه ای بود که هیچکس برای استقبال رینیرا نرفت. البته هیچکس به جز یک نفر! آن هم لرد کاسول بود. همان کسی که در اپیزود قبل در پله ها به رینیرا سلام داد و به شما گفتم که این دو در آینده با هم کارهای زیادی برای انجام دادن دارند.

آلیسنت، ملکه‌ای جدی و مستبد

درست است که خاندان هایتاور اکنون از نفوذ زیادی در حکومت برخوردار هستند، اما اگر به کادر بندی صحنه هایی که آلیسنت را به تصویر می کشیدند دقت می کردید، متوجه می شدید که گویا آلیسنت در یک زندان محبوس است. درست هم هست! او از ابتدا نمی خواست درگیر حکومت و مشکلات آن شود. اما برای اجرا کردن نقشه های پدرش مجبور به انجام این کار شد. اکنون هم بیشتر از هرکسی تشنه قدرت است.

مشروعیت فرزندان رینیرا

در قسمت هشتم یک بار دیگر مشروعیت فرزندان رینیرا زیر سوال می رود. برادر کورلیس والاریون، ویموند والاریون، به پیش ملکه آلیسنت (اولیویا کوک) و دست پادشاه، لرد اتو هایتاور (ریس ایفانس) می آید تا حاکمیت خود را طلب کند. رینیرا و همسرش، دیمون (با بازی مت اسمیت)، برای مقابله با این چالش به سمت کینگز لندینگ می‌ روند. در نتیجه در قسمت هشتم، ما با یک گردهمایی خانوادگی دیگر روبرو می‌ شویم که در نهایت به کشته شدن ویموند والاریون ختم می شود.

تفاوت با کتاب

در کتاب آتش‌ و خون پس از این‌ که ویموند ولاریون مشروعیت فرزندان رینیرا را زیر سوال می‌ برد شاهزاده دیمون به دستور همسرش به دریفت‌ مارک می‌ رود. و سر از تن ویموند جدا می‌ سازد و او را خوراک اژدهایش می‌ کند.

پس از این اتفاق، نزدیکان و وابستگان ویموند به قدمگاه شاه می‌ روند تا خواستار عدالت شاه شوند. امّا ویسریس دستور می‌ دهد به جرم زیر سوال بردن مشروعیت نوه‌هایش زبانشان را از حلقومشان بیرون بکشند!

خدمتکار نگون بخت

در ابتدای اپیزود هشتم، شاهد گریه های یک خدمتکار جوان بودیم. گویا اگان به او تجاوز کرده است. آلیسنت سعی می کند اطمینان حاصل کند که کسی از این موضوع مطلع نمی شود. و تا حدودی توانست اطمینان خاطر پیدا کند.

اما در نهایت دیدیم که یک خدمتکار دیگر یک دمنوش را آورد. در ابتدا من هم مانند شما فکر کردم که چای ماه است که برای جلوگیری از باردار شدن استفاده می شود. اما به صدای دختر خدمتکار بعد از نوشیدن دمنوش دقت کردید؟ گویا دارد خفه می شود. بعید نیست که آلیسنت برای اینکه کسی از این موضوع مطلع نشود آن دختر را مسموم کرده و کشته باشد. زیرا آلیسنتی که اکنون می بینیم، با کسی که در ابتدای سریال می شناختیم، بسیار فرق می کند. بنابراین، همه چیز ممکن است.

مرتبط: چرا نباید گیم اف ترونز را ببینیم؟ 

دوقلوهایی در گارد پادشاه: سر آریک و سر اریک

در قسمت هشتم با دو شوالیه جدید گارد پادشاهی آشنا شدیم. که شباهت های بسیار زیادی داشتند: سر آریک کارگیل (با بازی الیوت تیتنسور) و سر اِریک کارگیل (با هنرنمایی لوک تیتنسور). سر اریک شوالیه ای است که این افتخار را دارد که به آلیسنت از سوء استفاده جنسی وحشتناک پسرش از یک دختر خدمتکار را به او اطلاع دهد. آلیسنت به معنای واقعی کلمه او را با برادر دوقلویش سر آریک اشتباه می گیرد و واضح است که این اتفاق زیاد می افتد. شوالیه‌های دوقلوی همسان بعداً در حیاط و حین تمرین مشاهده شدند. زمانی که پسران رینیرا، جیس (هری کولت) و لوک (الیوت گریهولت) برای اولین بار با هم می‌ جنگیدند.

چه چیز مهمی در مورد این شوالیه های دوقلو وجود دارد؟ در واقع آنها نقشی افسانه ای را در جنگ داخلی آینده خواهند داشت. علاوه بر این، آنها از دو شوالیه آرتوریایی از نوشته های توماس مالوری الهام گرفته شده اند: سر بالین و سر بالان.

حکومت دریفتمارک

با خبرچینی بلا برای پدرش، رینیرا و دیمن متوجه شدند که ویموند والاریون نقشه هایی در سر دارد. از این رو، یک نامه برای پدرش نوشت و به او هشدار داد که سلطنت لوسریس بر دریفتمارک در خطر است. از این رو، این زوج به همراه فرزندان خود به وستروس آمدند تا از پادشاه ویسریس کمک بگیرند. تا نگذارند موقعیت لوسریس والاریون به خطر بیوفتد.

همه چیز خراب می شود

قرار بر این بود که یک دادگاه برای جانشینی دریفتمارک صورت بگیرد. چرا که برادر لرد کورلیس ادعا داشت که حکومت حق او است. و بچه‌ی نامشروع رینیرا هیچ حقی بر تاج و تخت ندارد. در ابتدا قرار بر این بود که، خاندان هایتاور در این دادگاه قضاوت کنند. اما با آمدن کینگ ویسریس تمامی نقشه های آنها، نقش بر آب می شود.

همانطور که از نگاه های خاندان هایتاور و برادر لرد کورلیس والاریون متوجه شدید، این سه نفر دست به یکی کرده بودند تا حکم نهایی را به نفع برادر کورلیس صادر کنند. کاملا مشخص بود که تمامی اعضای خاندان هایتاور عصبانی و آشفته حال هستند. این را می توان از چهره های آنها متوجه شد.

البته در بین خاندان هایتاور تنها کسی که لبخند می زد و نگران نبود، ایگان بود. اوه! پس ایگان از اینکه در آینده بخواهد شاه باشد خوشحال نیست. در صورتی که اگر نقشه هایتاورها عملی می شد، جانشینی رینیرا هم از او گرفته می شد و تاج و تخت به ایگان می رسید.

صحنه‌ای فی البداهه اما تاثیرگذار

حین تماشای قسمت هشتم، زمانی که پادشاه ویسریس (با بازی پدی کانسیداین) در حال رسیدن به تخت آهنین بود، تاجش از سرش افتاد. در این بین، دیمن (با هنرنمایی مت اسمیت) به پیش او آمد، تاج او را از روی زمین برداشت و شاه را تا رسیدن به تخت آهنین همراهی کرد. سپس تاج را بر روی سر ویسریس گذاشت.

جیتا پتل، کارگردان قسمت هشتم، در مصاحبه‌ای با اینترتینمنت ویکلی درباره‌ی صحنه‌ای صحبت کرد که به صورت فی البداهه رخ داده است. او گفته است:

«وقتی داشتیم فیلم‌ برداری می‌ کردیم – فکر می‌ کنم موقعِ تمرینِ دوباره بود – تاج از سر پدی کانسیداین افتاد و مت آن را برداشت. پس از آن به فیلم‌ برداری ادامه دادیم و کار را متوقف نکردیم. از این‌ که این اتفاق افتاده بود، خیلی خوشحال بودم. حداقل برای من، لحظه‌ی بسیار سنگینی بود و نقطه‌ی عطفی در خط داستانی محسوب می‌ شد.
در واقع داستان سریال با “هی، من تاجت رو می‌ خوام.” شروع شده بود و به “تاجت رو سرت می‌ گذارم و کمکت می‌ کنم به تختت برسی.” ختم شد.»

پرنسس رینیس تارگرین

به تغییر رنگ لباس رینیس تارگرین، ملکه بدون تاج و تخت، در دادگاه دقت کردید؟ درست می بینید. او لباس سیاه به تن کرده است. بمب! یک نفر دیگر به حزب رینیرا (سیاه ها) اضافه شد.

بیشتر بخوانید: فیلم های شبیه گیم آف ترونز ؛ نبردهایی بر سر تاج و تخت 

ایموند تارگرین

یکی از شخصیت هایی که در این اپیزود بسیار موثر عمل کرد، ایموند تارگرین بود. اولین صحنه‌ای که از او دیدیم، صحنه مبارزه او با سر کریستون کول بود. ابتدا او را از چشم بندی که بسته بود شناختیم. زمانی که برگشت و چهره او را دیدیم متوجه شدیم که این شخصیت قرار است در آینده بسیار شرورانه عمل کند.

پس از تمام شدن مبارزه او با سر کریستون کول، با وجود اینکه درگیر مبارزه بود و به مدت 6 سال بچه های رینیرا را ندیده بود، اما آنها را شناخت. این حرکت شخصیت دقیق بین او را نشان می دهد. و ثابت می کند با اینکه یک چشم خود را در کودکی از دست داده است، اما به خوبی می تواند از همان یک چشم خود بهره ببرد و حواس جمع باشد.

رقابت ایموند و خواهرزاده‌هایش

هفته گذشته، در اپیزود هفتم دیدیم که دشمنی آلیسنت و رینیرا چگونه فرزندان آنها را مسموم کرده بود. زمانی که جیس کوچک (لئو هارت) و لوک (هاروی سادلر) درگیر یک دعوای خونین و تلخ با ایموند جوان (لئو اشتون) شدند. وقتی ایموند نزدیک بود جیس را خفه کند، لوک خنجر برادر بزرگش را برداشت و چشم ایموند را زخمی کرد. آلیسنت عصبانی شد، اما Aemond – که وقتی ادعای Vhagar را مطرح کرد – گفت که این یک معامله منصفانه است. ممکن است یک چشمم را از دست داده باشم، اما ارزشش را داشت.

اکنون شش سال از آن موقع گذشته است. ایموند به بلند قد ترین عضو هایتاور تبدیل شده است. در حالی که برادر او ایگان به دختران خدمتگزار تجاوز می کند و برای مادرش گریه می کند که نمی خواهد پادشاه شود. ایموند نام مستعار جدیدی برای خود انتخاب کرده و در دادگاه حضوری خشن و جدی دارد. Aemond One-Eye اکنون جنگجوی بزرگی است. او به خوبی می‌ تواند سر کریستون کول (فابین فرانکل) را در یک مبارزه شکست دهد. و او را به حدی تحت تاثیر قرار دهد که بایستد و برای او دست بزند‌.

درگیری

جیس و لوک این مبارزه را می‌ بینند و در ابتدا تحت تأثیر مبارز مرموز حزب سبزها قرار می‌ گیرند. سپس، وقتی متوجه می‌ شوند که این آیموند است، با تعجب به یکدیگر نگاه می کنند. ایموند همچنین متوجه آنها شده است. همین صحنه کافی است که بگوییم، پسرها تا پایان اپیزود با یکدیگر درگیر می شوند. ایموند به وضوح به بی رحم ترین شخصیت حزب خود تبدیل شده است. و در حالی که Aemond در حال حاضر با برادرزاده های خود رقیب است، این اپیزود همچنین نشان می دهد که او در حال انتخاب یک دشمن بزرگتر است. و آن هم کسی نیست جز دیمن تارگرین!

تورنومنت مهم نیست؟

مکالمه‌ای که پس از پایان نبرد، بین کریستون کول و ایموند صورت گرفت، از اهمیت زیادی برخوردار بود. که ممکن است به قدری محو تماشای صورت شرور و جذاب ایموند بودید که متوجه اهمیت جملات آنها نشده باشید. همانطور که در اپیزود هشتم دیدیم، کریستون بعد از اتمام نبرد به ایموند گفت که: “با این مهارتی که تو داری، می توانی برنده تورنومنت شوی”. اما جوابی که ایموند داد من را به فکر فرو برد. “تورنومنت برام مهم نیست.” پس چه چیزی برای ایموند اهمیت دارد؟ در همینجاست که با صحنه بعدی جواب خود را می گیریم. بلافاصله بعد از تمام شدن این جمله ایموند. درها باز می شوند و خاندان ولاریون برای دادخواهی به قصر می آیند. در همین حین، دوباره چهره ایموند را می بینیم که می خندد. بمب! پس او عاشق درگیری و جنگ خانوادگی است.

این لبخند ایموند جای دیگر هم در صورت او نقش بست. آن هم زمانی بود که ایموند سر برادر لرد کورلیس والاریون را قطع کرد. او نه تنها نترسیده است. بلکه در چهره او رضایت هم دیده می شود. می توانید تصویر را در کادر زیر مشاهده کنید:

هلینا، مرموز ترین تارگرین

در حالی که پسران آلیسنت ممکن است واقعا بد باشند، اما به نظر من دخترش هلینا بی عیب و نقص است. او یک شاهزاده خانم جنگجو نیست. بلکه یک دختر عجیب و غریب است که شاید نمی تواند به خوبی در اجتماع ارتباط برقرار کند. اما می تواند پیشگوئی کند. (هرچند که هنوز سعی می کنم منظور او را وقتی که در این قسمت زمزمه کرد، “مراقب جانور زیر تخته ها باشید.” را تجزیه و تحلیل کنم!)

فرزندان هلینا و ایگان تارگرین

هلینا از مادرش می پرسد که دایانا خدمتکار کجاست. در این لحظه آلیسنت دختر خود را در آغوش می کشد. هلینا همچنین می گوید که دایانا قرار است لباس «بچه ها» را بپوشاند. اوه کدوم بچه ها! در کتاب، هلینا و ایگون دارای دوقلوهایی به نام های Jaehaerys و Jaehaera و همچنین یک نوزاد به نام Maelor هستند. مشخص نیست که آیا هر سه آنها در این نمایش حضور خواهند داشت یا خیر. باید منتظر انتشار اپیزود های بعدی باشیم.

همچنین بخوانید: غمگین ترین صحنه های game of thrones ؛ مروری بر خاطرات 

مراقب هیولاهای پنهان باشید

در قسمت هشتم، کینگ ویسریس دستور داد تا تمامی اعضای خانواده شام را در کنار یکدیگر بخورند.

با وجود اینکه دشمنی‌ ها بر جای خود باقی‌ اند، دو طرف برای مدتی هر چند کوتاه تظاهر به گذشت و علاقه کردند. تا دل این پیرمرد رنجور را شاد کنند. و ویسریس حداقل با تصوّر داشتن خانواده‌ای صمیمی آخرین روزهایش را سپری کند.

همه چیز خوب پیش می رفت، تا زمانی که غذاها را آوردند. خدمتکاران یک خوک را در مقابل ایموند گذاشتند. در این لحظه لوسریس یاد زمانی می افتد که در بچگی یک خوک را به عنوان “رعب صورتی” به ایموند دادند. چون ایموند آن زمان اژدها نداشت.

ایموند با دیدن خنده لوسریس عصبانی می شود و روی میز می کوبد. همین لحظه هلینا می گوید “مراقب هیولاهای پنهان باشید.” و به محض گفتن این جمله، چهره ایموند را در تصویر می بینیم. اوه! خودمان هم می دانستیم که ایموند که هیولای پنهان است.

البته بعید هم نیست که منظور هلینا از هیولای پنهان، لریس استرانگ باشد. چرا که در اپیزود های قبلی، صحنه های زیادی از گفته های هلینا روی صورت لریس کات خورده است.

لریس استارنگ

راستی صحبت از لریس استارنگ شد. در این اپیزود، چهره انسانی او را ندیدیم. اما به موشی که در ماکت والریا دیده می شد، دقت کردید؟ شاید منظور هلینا از جمله مرموز خود، لریس استرانگ نبوده باشد. اما ما لریس را در قالب همان موش همیشگی بر روی ماکت والریا دیدیم.

همچنین بخوانید: بررسی تیتراژ سریال ارباب حلقه ها | روایت خلقت سرزمین میانه تا ساخت حلقه ها 

خبرچینی از دربار پادشاهی

یکی از کسانی که از قضیه تجاوز ایگان به خدمتکار جوان خبر داشت، همان خدمتکاری بود که دمنوش (شاید هم زهر) را آورد. در ادامه اپیزود دیدیم که این خدمتکار پیش میساریا رفت. از دیالوگ هایی که بین این دو رد و بدل شد، دریافتیم که او قصد دارد تا اتفاقاتی که در دربار افتاده است را برای میساریا تعریف کند. گویا میساریا طی این چند سال از طریق خبرچینی مقدار زیادی پول به دست آورده است و برای خود خانه و لباس های زیبا خریده است.

صحنه پایانی

به همان اندازه که صحنه آغازین این اپیزود مهم بود، صحنه پایانی آن هم از اهمیت بسیاری برخوردار بود. آلیسنت به پادشاه کمک کرد که دارو را بنوشد. اما کینگ ویسریس گمان کرد که او رینیرا است. پیرو این اشتباه، او می گوید که آن کسی که ایگان اول پیش بینی کرده بود، فرزند تو، ایگان است. اما از آنجایی که در این اپیزود دیدیم، رینیرا هم نام یکی از بچه های خود را ایگان گذاشته است. اکنون دو شاهزاده ایگان وجود دارد. که آلیسنت گمان کرد که منظور پادشاه از پرنس ایگان، فرزند خودش است.

پس از اتمام این گفتگو، تنها چیزی که شنیده می شد صدای نفس های شاه بود. که آن هم پس از چند ثانیه قطع شد و برای یک مدت هیچ صدایی شنیده نمی شد. بمب! کینگ ویسریس مرد.

تفاوت با کتاب

در کتاب، شاه ویسریس آخرین ساعات زندگی‌اش را با دخترش هلینا و فرزندان او سپری می‌ کند. ویسریس برای نوه‌هایش داستان سفر شاه جیهیریس به شمال را تعریف می‌ کند. سپس بخاطر خستگی هلینا و فرزندانش را مرخص می‌ کند و به خوابی فرو می‌ رود که از آن بیدار نمی‌ شود.

اپیزود بعدی

همانطور که می دانید، اسم اپیزود بعدی؛ یعنی اپیزود نهم، the Green Council به معنای “شورای سبز” می باشد. از این رو به نظر می رسد، پس از مرگ کینگ ویسریس خاندان هایتاور فتنه‌ای در قصر به پا می کنند. در سکانس پایانی اپیزود هشتم دیدیم که آلیسنت منظور پادشاه را اشتباه متوجه شد. از این رو، به نظر می رسد که آلیسنت پس از مرگ پادشاه قصد دارد تا به همه بگوید که ویسریس قبل از مرگ به من گفت ایگان باید جانشین من شود. در صورتی که منظور ویسریس از ایگان، فرزند رینیرا بود. نه فرزند آلیسنت.

اگر دقت کرده باشید، رینیرا به آلیسنت گفت که فردا فرزندانم را به دراگون استون می برم و خودم بر می گردم. از این رو ممکن است که مرگ پادشاه مخفی بماند تا رینیرا به دراگون استون برود. و قبل از برگشت او به کینگزلندینگ، و طبق برداشت اشتباه آلیسنت، یک شورای سبز تشکیل دهند و حکومت را به ایگان واگذار کنند. اگر تریلر را تماشا کرده باشید، تاج ایگان اول را می بینید. به همین دلیل این امکان وجود دارد که این تاج را برای ایگان دوم، یعنی فرزند آلیسنت آورده باشند.

امیدوارم که از مطالعه بررسی این قسمت هم لذت برده باشید. ممنون که تا انتهای این مطلب هم همراه من بودید. مثل همیشه نظرات خود را در بخش کامنت ها با من و همراهان وارونه به اشتراک بگذارید.

در ادامه بخوانید: بررسی قسمت اول و دوم سریال ارباب حلقه ها : حلقه های قدرت