قسمت هشتم و نهم سریال قورباغه به روایت اصل داستان می پردازد و آغازی فصل جدیدی از سریال است که همه ما انتظارش را داشتیم.قورباغه سیدی آمده تا نشان دهد که این سریال و داستان روایتی کاملا متفاوت و هیجان انگیز دارد و تمام باگ های سریال و وقت کشی های قسمت های قبلی بی برنامه نبوده و همه طبق اصول انجام شده.با نقد قسمت نهم قورباغه با وارونه همراه باشید:

بازگشت به داستان اصلی

سریال قورباغه بسیار انفجاری آغاز شد اما در میانه راه آتش آن فرو نشست و دوباره در قسمت نهم به اوج انفجار بازگشت.همه اطلاعاتی که از قسمت های ابتدایی تا قسمت هفتم به مخاطب داده شده بود و حتی در ظاهر زیاده روی خطاب می شد در قسمت هشتم و نهم مانند تکه هایی از پازل به درستی سر جای خود قرار گرفت .تمام کلاف های درهم پیچیده قسمت های قبلی به آرامی باز شدند و روایت اصلی سریال مانند رودخانه ای روان شروع به جریان کرد که در این زمینه نمی توان از هنر و عملکرد زیبای سیدی چشم پوشی کرد.

فاش شدن راز انگشت

نقد قسمت نهم قورباغه

در قسمت چهارم سریال قورباغه که بسیار مورد نقد هم قرار گرفت شاهد بازگشت به دهه 60 بودیم و با چگونگی قطع شدن انگشت مادر رامین آشنا شدیم.حالا در قسمت نهم سیدی به زیبایی هر چه تمام انگشت مادر رامین را وارد داستان می کند که این نحوه ورود در داستان بسیار تحسین برانگیز است و نشان می دهد روایتی که در قسمت چهارم شاهد آن بودیم خیلی هم وقت تلف کردن نبوده و پشت آن رازی محفوظ بوده است.بار دیگر سیدی مانند قسمت های ابتدایی سریال توانست مخاطب را به وجد آورد  و تمایز خود را به رخ کشد.

غده سرطانی در حال پیشرفت

رامین (صابر ابر) همان طور که در قسمت های قبلی از خود به عنوان غده سرطانی یاد می کند که آمده نوری را از بین ببرد و هر چه سریال رو به جلو می رود ما شاهد این موضوع هستیم که این غده سرطانی چگونه با هوشمندی در حال رشد کردن و آسیب زدن است.در قسمت های قبلی شاید ما رامین را دست کم گرفته بودیم اما با مرور زمان متوجه هوش زیاد رامین می شویم که چقدر به درستی و آرامی مانند یک غده سرطانی در حال پیشروی است و مانند خود غده موذی و پیشرونده است.

تفرقه افکنی

رامین  تمام عزم خود را جزم کرده تا رابطه میان نوری و سروش را خراب کند و برای رسیدن به هدفش نقشه های زیادی هم کشیده اما باید منتظر بود و دید که آیا رامین موفق می شود به خواسته خود برسد و یا نه.از سوی دیگر همان طور که پیش بینی کرده بودیم فرانک وارد داستان می شود و دنبال پیدا کردن ماده هیپنوتیزم کننده است.اما حدس می زنم در این مسیر و طبق اطلاعات گذشته رامین فرانک را نیز حذف خواهد کرد.زیرا رامین چیزی برای از دست دادن ندارد و طمع زیاد او که از پدرش به ارث برده خواهان اینست که خودش به تنهایی صاحب تاج و تخت نوری شود و در این مسیر شریک نمی خواهد.اما اینکه این بار نیز فرانک می تواند طعمه رامین شود  یا نه را باید در قسمت های دیگر مشاهده کرد.

سروش 

نقد قسمت نهم قورباغه

سروش  حالا دیگر اطمینان پیدا کرده  که نوری قدرت هیپنوتیزم ندارد و با استفاده از ماده ای می تواند انسان ها را مطیع کند.از سوی دیگر رامین به سراغ او آمده و پیشنهاد شراکت برای نابودی نوری را می دهد باید منتظر ماند  و دید که آیا سروش با رامین شراکت خواهد کرد یا نه.در مورد بازیگر نقش سروش باید بگویم که شاید شخصیت سروش می توانست کمی بهتر در اید و به نظر من همچنان ضعیف است و حق مطلب را ادا نکرده و یک بازی با سطح بسیار معمولی را ارائه می دهد.

نیمه دوم سریال قورباغه دقیقا به نقطه اوج داستان باز می گردد ، اوجی که شاید مخاطب از همان قسمت های ابتدایی منتظرش بود و می توان گفت که آغاز فصل جدیدی از قورباغه است که برای تماشای آن مدت زیادی منتظر بوده ایم.

نقد قسمت های قبلی قورباغه را در وارونه بخوانید:

سریال قورباغه :نقد و بررسی قسمت اول

سریال قورباغه :نقد و بررسی قسمت دوم

سریال قورباغه :نقد و بررسی قسمت سوم

سریال قورباغه: نقد و بررسی قسمت چهارم

سریال قورباغه:نقد قسمت پنجم 

سریال قورباغه:نقد قسمت ششم

نقد قسمت هفتم سریال قورباغه _حرکتی رو به جلو

نقد قسمت هشتم قورباغه _ پرش زمانی یا وقت کشی ؟