چرا هوش فرازمینی بیشتر مصنوعی به نظر میرسد تا بیولوژیکی؟

بیشتر ما این سوال را بارها و بارها از خودمان پرسیده ایم. آیا هوش فرازمینی وجود دارد؟ آیا زندگی هوشمند دیگری به غیر ما در کهکشان هست؟ آیا واقعا آدم فضایی ها وجود دارند؟ شاید این سوال ها یکی از محبوب ترین و پرطرفدارترین پرسش های بشر در 100 سال گذشته باشد. اما همین اواخر بود که بالاخره ابزار لازم برای پاسخ دادن به این پرسش را به دست آوردیم. “ستی” نام پروژه ای است که در آن با تلسکوپ های رادیویی به امواج رادیویی از اعماق کهکشان گوش می دهیم تا ببینیم بالاخره فعالیتی از این همسایگان بی سر و صدایمان کشف می کنیم یا نه!

البته ممکن است حالا این سوال به ذهن تان رسیده باشد که خب! وقتی فعالیت رادیویی کشف کردیم چه می شود؟ قدم بعدی چه خواهد بود؟ باید اعتراف کنم که من و مجله وارونه مثل خیلی های دیگر از علاقمندان به دنیای نجوم به فکر این هستیم که موجودات فضایی چه شکلی خواهد بود؟ البته ما به دنبال پیدا کردن موجودات کله سبز نیستیم. پس دید ما از موجودات فضایی محدود و حرکت مان قدم به قدم خواهد بود.

سرعت نمو در سیاره ها متفاوت است!

اینطور تصور کنیم که هوش فرازمینی وجود دارد و زندگی در سیاره های دیگری هم در جریان باشد. زندگی که تصورش می کنیم قطعا از انتخاب طبیعی داروین رد شده است. حتی با وجود این شباهت ها نمی توان این طور نتیجه گیری کرد که سرعت رشد هوش و تکنولوژی در آن سیاره درست مانند زمین خودمان باشد. اگر خیلی خیلی از ما عقب تر باشند، یعنی به امواج رادیویی دسترسی ندارند و قطعا ما پیدایشان نخواهیم کرد. اما اگر سیاره ای که تصورش کردیم دور و بر ستاره ای پیرتر از خورشید خودمان باشد احتمالا میلیاردها سال قبل از ما داستان رشد و نموشان شروع شده و خیلی خیلی از ما جلوتر هستند.

هوش مصنوعی ساخته دست مان از ما رد خواهد شد!

تاریخ تمدن تکنولوژیکی ما در زمین نهایتا به 1000 سال قبل برمی گردد. و البته تاریخ دستیابی ما به مواد ارگانیکی مانند کربن به 100 یا 200 سل قبل برمی گردد. تنها با دسترسی به این مواد ارگانیک بود که توانستیم مواد غیرارگانیک را هم بسازیم. هوش مصنوعی هم خیلی عمر ندارد. اما توان هوش مصنوعی کامپیوترهایمان در هر لحظه بیشتر و بیشتر می شود. پس هوش مصنوعی یا (AL) می تواند در آینده خیلی بیشتر از آنچه امروز می تواند، پردازش اطلاعات داشته باشد. حدس می زنید در نهایت چه می شود؟ هوش مصنوعی ساخته دست های خودمان آنقدر توانمند می شود که هوش انسانی را زیر پا خواهد گذاشت.

انسان پیشرفته با قابلیت ارتقا بیولوژیکی

شاید نقطه آغاز این توانمندی در هوش مصنوعی ارتقا خودمان به عنوان نوع بشر باشد. باورتان می شود؟ شاید روزی بتوانیم ژنتیک خودمان را با کمک و دخالت تکنولوژی ارتقا ببخشیم. آدم مکانیکی هایی که به این روش ساخته می شوند “سایبورگ” نام داشته و از ترکیب اندام های ارگانیک و غیرارگانیک ساخته می شوند. البته توانایی شان برای استقامت در محیط های سخت و طاقت فرسا مثال زدنی خواهد بود. سایبورگ ها آغاز راه ما برای دستیابی به هوشی کاملا مصنوعی و خود کفا هستند.

مرتبط: آیا انسان ها می توانند جاودان شوند؟ 

سایبورگ؛ آدم مکانیکی ترکیبی

هوش مصنوعی سایبورگ حتی می تواند خودش را برزو رسانی کرده و ارتقا دهد. آنهم با صرف زمانی خیلی خیلی کمتر از انتخاب طبیعی داروین! پس هوش ارگانیک حال حاضر ما، مانند چشم به هم زدنی فراموش خواهد شد. انگار که تنها یک صفحه از کتاب تاریخ بوده است. حالا برویم به سراغ هوش بیگانگان فضایی.

هوش فرازمینی

اگر بیگانگان با هوش فرازمینی مسیری مشابه ما در ارتقا هوش را طی کرده باشند، اگر همانطور که فرض کردیم در سیاره ای باشند که دور ستاره ای پیرتر از خورشید می چرخد، احتمالا خیلی خیلی جلوتر از ما هستند. پس قرار نیست ما بتوانیم با صرف زمانی اندک، فعالیت های رادیویی که ناشی از امواج هوش بیولوژیکی هستند را کشف کنیم. فعالیتی که ما در حال حاضر به دنبالش هستیم، به احتمال زیاد ناشی از موجوداتی با هوش مصنوعی خواهد بود نه موجوداتی بیولوژیکی با گوشت و پوست و خون! به این فکر کنید که چنین موجودات توانمندی برای زندگی به سیاره هم نیاز نخواهند داشت!!!

باید در دانسته هایمان تجدید نظر کنیم

پس بهتر است در مورد معادله “دریک” تجدید نظری جدی کنیم. این معادله در سال 1960 عنوان شد و به ما کمک کرد تا تعداد تمدن های موجود در راه شیری که پتانسیل برقراری ارتباط با ما را دارند حدس بزنیم. در این معادله مجهولات زیادی وجود دارد. مثلا اینکه چند سیاره با این توانایی وجود دارند؟ تمدن ها نهایتا تا چه زمانی می توانند سیگنال های فعالیت شان را به فضا ارسال کنند؟ جالب است بدانید که رقم محاسبه شده برای سوال دوم چیزی در حدود 100 تا 1000 میلیارد سال است.

مرتبط: ما تا به حال چه پیام‌هایی برای بیگانگان فضایی فرستاده‌ایم؟ 

این در حالی است که طول دوره تمدن موجودات بیولوژیک نهایتا به 1000 سال می رسد. اما؛ فعالیت های الکترونیکی حاصل از این تمدن تا میلیاردها سال دوام خواهند داشت. اگر این اطلاعات را در معادله وارد کنیم به این نتیجه می رسیم که احتمالا تمدن های موجود در سیاره های دور خیلی بیشتر از آن چیزی هستند که ما تصور می کردیم. و نکته این جاست که اکثر این تمدن ها هوش مصنوعی خواهند داشت، نه بیولوژیکی!

شاید برایتان خنده دار باشد! اما باید در مورد کلمه “تمدن بیگانگان فضایی” هم تجدید نظر کنیم. تمدن به گروهی از افراد برمیگردد که ماهیت بیولوژیکی داشته باشند. اما چیزی که من از آن برایتان می نویسم هوش فرا زمینی است که ماهیت بیولوژیکی و اجتماعی ندارد. اصلا شاید با هوشی واحد و به هم پیوسته سر و کار داشته باشیم!

هوش فرازمینی ؛ رمز گشایی پیام ها

پس در نهایت به این نتیجه می رسیم که اگر هم “ستی” موفق شود، پیام های دریافت می کنیم که قادر به رمز گشایی شان نیستیم. به عبارت دیگر ما نمی توانیم زبان آدم فضایی ها را بفهمیم. از سمت دیگر قضیه، احتمالا قادر به کشف تولیدات جانبی مانند یک ماشین سوپر پیچیده و از کار افتاده در گوشه ای دور از کهکشان باشیم که روزی سیگنال هایش را برایمان فرستاده!

دایره تمرکز ستی محدود است

این را هم بگویم که ستی بر امواج رادیویی موجود در طیف الکترومغناطیسس تمرکز دارد. اما چون نمی دانیم با چه چیزی سروکار خواهیم داشت در واقع باید تمام طول موج ها را بررسی کنیم مثلا امواج اپتیکال یا حتی اشعه ایکس! در این صورت می توانیم به جای تمرکز بر امواج رادیویی که ناشی از فعالیت های موجودات بیولوژیکی هستند، بر امواجی تمرکز داشته باشیم که از موجوداتی با هوش موصنوعی بازتاب می شوند. مثلا می توانیم به دنبال ستاره های مصنوعی دور ستارگان پیر باشیم. یا حتی مولکول هایی مانند کلروفلروکربن را ردیابی کنیم. این مولکول ها طبیعی نبوده و ناشی از اثر گلخانه ای هستند. اگر نمونه ای از این مولکول ها در اتمسفر سیاره ای پیدا شود، یعنی آن سیاره روزی مسکونی بوده و احتمالا ساکنینش مثل ما درگیر آلودگی ناشی از تمدن هم بوده اند.

رد پای بیگانگان در سیاره خودمان

از من که بپرسید می گویم بهتر است دنبال رد پای هوش فرازمینی یا بیگانگان فضایی در منظومه شمسی خودمان باشیم. ممکن است ناخواسته و ندانسته میزبان موجوداتی غیر زمینی بوده باشیم. یا حتی ممکن است هوشی فرازمینی ماشین های خیلی کوچکی را مجهز به تکنولوژی نانو کرده و به سیاره ما فرستاده باشد. این روش یکی از بهترین سناریوهای ممکن برای بررسی پیش از حمله به سیاره ای دیگر است!

اهداف ارسال پیام از جانب بیگانگان چیست؟

حالا برویم سراغ مسئله اصلی! فرض می کنیم که امواج رادیویی را دریافت کردیم و آنقدر توانمند بودیم که رمزگشایی هم انجام شد. از کجا می توانیم بفهمیم که هدف فرستنده از ارسال چنین پیامی چه بوده است؟ راستش را بخواهید من که هیچ ایده ای ندارم! البته می توانیم اینطور فرض کنیم که هدفشان از ارسال پیام ها چیزی در حد هدف های اقتصادی، دینی و ایدئولوژیکی بوده است.

اما همانطور که خودتان هم خیلی خوب می دانید این اهداف در حد هوش بشری بوده و اصلا قابل شرح و بسط دادن به دنیای فرا زمینی نیست. البته شاید هم خیلی دوستانه و صلح طلب باشند. شاید هم دنبال سیاره ای با دمای پایین تر بوده و میلیارد ها سال سفر کرده اند تا بالاخره به زمین ما برسند. اما از آنجایی که صداقت بهترین سیاست است باید اعتراف کنم که پایان خوشی برای ورود تمدنی بیگانه به سیاره خودمان نخواهد بود! البته این فقط حرف من نیست. تاریخ ثابت کرده که تمدن های بیگانه کنار هم دوام نمی آورند!

مرتبط: آیا آدم فضایی ها خطرناکند؟

هوش آینده!

همانطور که کیهان و هستی گسترش می یابد، گونه های زنده هم هوشمندتر خواهند شد. آینده خودمان را در نظر بگیرید. هر چه جلوتر برویم تولد ستاره های جدید و مرگ ستاره های پیر با سرعت کمتری اتفاق خواهد افتاد. کهکشان ما با ستاره ها پر می شود و روزی آنقدر بزرگ خواهد شد که در اثر برخورد با کهکشان آندرومدا از بین خواهد رفت. این اتفاق چندان که فکر می کنید هم دور نیست! شاید چند میلیارد سال دیگر.

باقی مانده کهکشان ما در کنار آندرومدا و سایر همراهان کوچک ترش گروهی از کهکشان های به هم پیوسته را تشکیل خواهند دارد. “آمورفوس” کهشانی است که از به هم پیوستن این کهکشان های مرده حاصل خواهد شد. کهکشان های دورتر هم همچنان دور و دورتر خواهند شد. تا جاییکه که کاملا از دید خارج شوند.

نهایت پیچیدگی در هستی مان

این اتفاق حد نهایت پیچیدگی در حیات خواهد بود. در این مرحله هر اتمی که تا به حال در ستاره ها و گازها وجود داشته به ارگانیسم عظیمی از گازها می پیوندد. اگر با دید علمی- تخیلی به این داستان نگاه کنیم موضوع جالب تر هم خواهد شد. چرا که طرفداران این ایده های جالب معتقدند از این گازهای کهکشانی سیاه چاله ها و کرم چاله ها متولد می شوند. کرم چاله ها میانبرهایی هستند که شما را از کهکشانی به کهکشان دیگر می برند. این را هم بگویم که چنین ایده های علمی تخیلی در حال حاضر با توانایی های تکنولوژیکی ما جور در نمیایند. اما راستش را بخواهید از دید قوانین فیزیک همه چیز با هم جور در میاید.

آیا ما مصنوعی هستیم؟

نسل بشری که در آینده خواهد آمد آنقدر باهوش است که می تواند کامپیوترهایی با قدرت پردازش بسیار بالا طراحی کند. البته انسان ها همین حالا هم قادر هستند مدل هایی از مفاهیم بسیار پیچیده را باز آفرینی کنند. مثلا مسائل آب و هوایی! اما نسل های پیشرفته تری از ما در راهند و این موجودات احتمالا قادر خواهد بود موجودات زنده ای با هوش واقعی بازآفرینی کنند. شاید هم روزی سیاره و کهکشانی تازه را باز سازی کردیم.

حالا این سوال جالب به ذهن من و بسیاری دیگر می رسد که اگر ما نمونه های مصنوعی باشیم چه؟ اگر ما نمونه های هوشمند ساخته شده بیگانگان در دنیایی مصنوعی باشیم چه؟ اگر تنها مدلی برای سرگرمی نیرویی برتر باشیم چه؟ البته اگر پیشرفت تکنولوژی بیگانگان بیشتر از ما باشد، اگر پیشرفت در توانایی های کامپیوتر ها بتواند موجودات زنده، غیر زنده و حتی کهکشان ها را بازآفرینی کند، پس حتما امکانش هست که ما هم موجوداتی مصنوعی در دنیایی مصنوعی باشیم.

این برداشت از پیشرفت علم خیلی شوکه کننده، عجیب و شاید هم مسخره است. اما راستش را بخواهید با برداشت ما از کیهان شناسی و قوانین فیزیک هیچ تناقضی ندارد. باید هوشیار باشیم و با ذهن باز به داستان نگاه کنیم. و البته درک کنیم که خیلی چیزها هست که ما هنوز نمی دانیم. شاید قوانینی که می دانیم تنها در سیاره خودمان کاربرد داشته و در جاهای دیگر متفاوت عمل کنند. با در نظر داشتن این موضوع پازل ها و پارادوکس های ذهنی مان کم که نمی شوند هیچ؛ بیشتر هم می شوند.

مطلب پیشنهادی: آیا آدم فضایی ها دوست دارند با ما ارتباط برقرار کنند؟

کلام آخر…

در نهایت می بینیم که پیچیدگی علم فیزیک تا جایی پیش می رود که نه هوش ما و نه احساس مان قادر به درکش نخواهد بود. ممکن است مغزهای الکترونیکی به وجود بیایند که برداشت هایی کاملا متفاوت از حقیقت دارند. ما نمی توانیم در حال حاضر اهداف این هوش فرازمینی یا هوش های مصنوعی را بفهمیم یا حتی پیش بینی شان کنیم. به همین دلیل هم هست که نمی توانیم سکوت کشف شده توسط ستی را درک کنیم. حقیقت این است که ما هنوز نمی دانیم این سکوت نشانی از نبود بیگانگان است یا اینکه خودشان نمی خواهند کشف شوند!